به گزارش
دفاعپرس از کردستان، به نقل از کردپرس، در اتفاقی بیسابقه، اما بیسروصدا، حزب کارگران کردستان (پکک) در دوازدهمین کنگره خود در ماه مه ۲۰۲۵ رسماً اعلام کرد که به فعالیت مسلحانه پایان میدهد. پس از بیش از چهار دهه نبرد با دولت ترکیه، این گروه تصمیم گرفته مطالبات سیاسی کردها را از طریق روشهای قانونی و مسالمتآمیز پیگیری کند. هرچند این تغییر مسیر در ظاهر نویدبخش صلحی دیرهنگام است، اما محرمانه بودن روند آن و نبود شفافیت، نگرانیهای جدی در مورد تکرار شکستهای گذشته ایجاد کرده است.
رهبران سالخورده، جنگ فرسایشی؛ در مرکز این تحول، رهبرانی قرار دارند که اکنون بیش از آنکه به پیروزی نظامی بیندیشند، نگران میراث سیاسی خود هستند. عبدالله اوجالان، بنیانگذار پ. ک. ک که از سال ۱۹۹۹ در زندان به سر میبرد، در سن ۷۷ سالگی خواستار انحلال رسمی گروه و حرکت بهسوی «کنفدرالیسم دموکراتیک» شده است – مدلی غیرمتمرکز با محوریت حقوق شهروندی و حل مسالمتآمیز منازعات. چهرههایی، چون جمیل بایک و مراد کاراییلان نیز با عبور از دوران رزمندگی، اکنون در پی ایجاد صلحی ماندگار و نامی در تاریخ هستند.
مطالعات در حوزه جنگهای داخلی نشان میدهد که رهبران مسن تمایل بیشتری به مصالحه دارند. اوجالان که زمانی بهدنبال استقلال کردستان بود، اکنون با نگاهی تازه، بر همزیستی دموکراتیک تأکید میکند.
نقطه تلاقی میراث اردوغان و اوجالان؛ در سوی دیگر این معادله، رجب طیب اردوغان قرار دارد؛ رئیسجمهوری که خود نیز به مرز ۷۰ سالگی رسیده و شاید در پی بر جای گذاشتن یک میراث تاریخی باشد. اردوغان که زمانی اصلاحاتی محدود برای کردها انجام داد، اکنون با کارنامهای همراه با اقتدارگرایی، بحران اقتصادی و سرکوب مخالفان روبهروست. شباهت این وضعیت با صلح میان عرفات و رابین در دهه ۱۹۹۰ خالی از وجه نیست: دو دشمن دیرینه که در سایه گذر عمر، راه مذاکره را در پیش گرفتند.
جای خالی مردم در روند صلح؛ با این حال، آنچه بیش از همه نگرانکننده است، ماهیت محرمانه و انحصاری این روند است. نه پارلمان ترکیه در جریان مذاکرات قرار دارد، نه جامعه مدنی مشارکت داده شده، و نه حتی میانجیگری بینالمللی وجود دارد. مهمتر اینکه، هیچ تضمینی برای اعطای حقوق فرهنگی، زبانی یا سیاسی به کردها در ازای پایان جنگ وجود ندارد.
تجربه شکستخورده فرایند صلح ۲۰۱۳–۲۰۱۵ نیز نشان داد که صلح بدون ایجاد ساختار قانونی و نظارت عمومی، دوام نخواهد داشت. امروز نیز خطر آن وجود دارد که توافق، تنها آتشبس شکنندهای بر یک بحران عمیق باشد.
نسلی نو، مطالباتی نو؛ همزمان، جامعه کرد ترکیه دستخوش تغییر نسلی شده است. جوانان کرد دیگر به جنگ مسلحانه اعتقادی ندارند. آنها وارد سیاست شدهاند، نهادهای مدنی تأسیس کردهاند و با ابزارهای نوین مانند شبکههای اجتماعی، خواستهای خود را پیگیری میکنند. برای این نسل، مبارزه مسلحانه به گذشته تعلق دارد.
اما اگر انحلال پ. ک. ک بدون پاسخ به مطالبات این نسل صورت گیرد، اشکال تازهای از مقاومت – شاید مدنی، اما ساختارشکن – سربر خواهد آورد.
سکوتی ناپایدار؟ خطر انشعاب یا بازگشت به خشونت؛ در حال حاضر، ساختار متمرکز پکک مانع از ظهور انشعابات جدی شده است. اما تجربه جوامع پساجنگ نشان میدهد که اگر بازماندگان یک جنبش، احساس امنیت، شأن و مشارکت نداشته باشند، بازسازی شبکههای خشونتبار چندان دور از ذهن نیست.
نتیجهگیری: صلحی بدون ایجاد پشتوانه قوی؛ انحلال پ. ک. ک نقطه عطفی تاریخی است. اما صلح واقعی زمانی محقق میشود که فراتر از توافقات پشتپرده، به خواست عمومی، چارچوب حقوقی و تضمینهای نهادینه اتکا داشته باشد. بدون ایجاد شفافیت، مشارکت مردم و به رسمیت شناختن حقوق کردها، این صلح موقتی و شکننده باقی خواهد ماند.
برای تبدیل این آتشبس به صلحی پایدار، اقدامات زیر ضروری است: تدوین چارچوب حقوقی برای به رسمیت شناختن حقوق فرهنگی و سیاسی کردها _ برگزاری مناظرههای پارلمانی و گفتوگوهای عمومی _ مشارکت فعال جامعه مدنی و نمایندگان منتخب کرد _ طراحی سازوکارهای شفاف برای ادغام مجدد جنگجویان سابق در جامعه _ حضور نهادهای بینالمللی مانند اتحادیه اروپا یا سازمان ملل بهعنوان ناظر و ضامن اجرا، در غیر این صورت، گرچه صدای اسلحهها خاموش شده، اما رنجها و نارضایتیها همچنان پابرجاست، و میتوانند هر لحظه دوباره شعلهور شوند.
انتهای پیام/