گروه بینالملل دفاعپرس - «سعید شهرابی فراهانی»، تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی، امنیتی و بینالملل در یادداشتی نوشت: در برههای حساس از تاریخ معاصر جمهوری اسلامی ایران، بررسی دقیق و بدون تعارف گرهگاههای تهدیدآفرین که امنیت ملی، انسجام اجتماعی و توان دفاعی کشور را به چالش کشیدهاند، نهتنها ضرورتی راهبردی، بلکه رسالتی تمدنی است. در این تحلیل درونساختاری، ده نقطهضعف مزمن یا نوظهور که قابلیت تبدیل به فرصتهای بزرگ راهبردی را دارند، شناسایی و تبیین شدهاند:
۱. کولبری و پروژه امنیتزدایی از مرزها
کولبری دیگر صرفاً یک پدیده معیشتی نیست؛ بلکه در فقدان کنترل هوشمند و حکمرانی مرزی هدفمند، به گلوگاهی برای نفوذ تجهیزات الکترونیکی، تسلیحاتی، سامانههای پهپادی و جاسوسی دشمن بدل شده است. طراحی بزرگ دشمن برای بیثباتسازی ژئوپلتیکی مرزهای غربی، با سادگی تمام از این رخنه انسانی تغذیه میکند.
۲. بحران بودجه دفاعی و صنعت محروم نظامی
پُز کمبودجه بودن در عرصه نظامی، اگرچه ممکن است شعار تبلیغاتی مطلوبی باشد، اما در میدان واقعیات، ضعف در توسعه رادارها، سامانههای پدافندی و فناوریهای نوین جنگ، کشور را در شرایط بحران دچار آسیبپذیری جدی میکند. داستان تأمین مالی پروژه پهپادی با فروش زمین توسط شهید حاجیزاده، تصویری هشداردهنده از این محرومیت زیرپوستی است.
۳. فقدان توازن در قدرت هوایی؛ نیاز مبرم به جنگندههای نسل جدید
ناتوانی در بهکارگیری ظرفیت دیپلماسی نظامی جهت تأمین جنگندههای پیشرفته از متحدان شرقی، ایران را در موازنه هوایی با چالش مواجه کرده است. فرصتهایی که در قبال چین و روسیه فراهم بود، با سستی و تأخیر از دست رفتهاند؛ این ضعف، باید با بازطراحی کلان در راهبرد دفاع هوایی جبران شود.
۴. مهاجرتهای بینظم و تهدیدهای خاموش اجتماعی
فقدان انضباط اطلاعاتی در حوزه مهاجران خارجی و ناتوانی در یکپارچهسازی سامانههای هویتی، یکی از تهدیدهای نرم و خزنده برای انسجام امنیتی کشور است. روند کند اتصال اطلاعات، امکان حضور و فعالیت نامحسوس عناصر مشکوک در ساختار اجتماعی ایران را افزایش داده است.
۵. حکمرانی رهاشده در فضای مجازی؛ میدان جنگی بیسنگر
فرایندهای امنیتی کشور هنوز با واقعیات فضای دیجیتال همگام نشدهاند. از غفلت در تولید زیرساختهای بومی گرفته تا اشراف بیحد دشمن بر شبکههای اجتماعی فعال در کشور، نشان میدهد ما در این جبهه، همچنان بدون آرایش جنگی و استراتژی منسجم ایستادهایم.
۶. حفاظتی کهنه برای شخصیتهای کلیدی نظام
ترور دانشمندان، فرماندهان و نخبگان راهبردی، گواه بر آن است که الگوی حفاظتی ما، نیازمند یک تحول بنیادین است. ساختار حفاظتی سنتی، باید با فناوریهای جدید، روشهای ترکیبی و درک تهدیدات پیچیده امروزی بازتعریف شود.
۷. فرسایش ساختارهای مردمی امنیت؛ غفلت از بسیج محلات
تضعیف و بعضاً بیاعتنایی به ظرفیتهای مردمپایه امنیت، همچون بسیج محلات، نهتنها خطای راهبردی بلکه غفلت از یک سرمایه تمدنی است. آنچه امروز در محلهها خاموش شده، فردا در قلب بحرانها، فریاد مطالبه خواهد شد.
۸. نبرد روایتها؛ شکستی که پیروزی ما نبود
اگرچه در بحرانهای اخیر، دشمن در اقناع افکار عمومی ناکام ماند، اما این نه از هوشمندی ما، بلکه از ریشهداری فرهنگ اسلامی-ایرانی ملت بود. ما باید جنگ روایتها را با ابزارها و زبان نوین آغاز کنیم؛ نهفقط دفاع، بلکه تهاجم هوشمندانه.
۹. فقر و تهدید اجتماعی؛ غفلت از معیشت محرومان
بیتوجهی به هشدارهای رهبر معظم انقلاب درباره ضرورت تأمین حداقلهای معیشتی، به تهدیدی بالقوه برای امنیت اجتماعی بدل شده است. فشار بر طبقات ضعیف، زمینهساز ترکخوردگی در دیوار همبستگی ملی است؛ در بحران، نان از گلوله مهمتر است.
۱۰. پدافند غیرعامل؛ ضرورت فوری، نه پروژه فراموششده
از مراکز حساس تا زیرساختهای هستهای، همهچیز نیازمند بازنگری جدی در رویکرد پدافند غیرعامل است. دیگر نباید این حوزه را فرعی یا جانبی دانست؛ امنیت زیرساختی باید به ستون فقرات دفاع ملی بدل شود.
جمعبندی نهایی:
ایران امروز، با همه اقتدار و پیشرفتهایش، در ده میدان نبرد همزمان گرفتار است؛ اما هر تهدید را میتوان به فرصتی برای بازتعریف قدرت ملی بدل ساخت. به شرط آنکه نگاه راهبردی، همت انقلابی، و اقدام فوری بر این تهدیدات سایه افکند.
انتهای پیام/ 241