گروه استانهای دفاعپرس_«سیده معصومه حسینی»؛ سلسله مباحث «عدالتنامهای برای عصر بیپناهی» با شرح تطبیقی دعای چهاردهم صحیفه سجادیه با عصر حاضر در پیش روی شما است که بخش اول آن با عنوان «پروندهسازی نزد خدای عادل» پرداخته شد.
فراز دعا (فقره پنجم):
«قَدْ عَلِمْتَ یَا إِلَهِی مَا نَالَنِی مِنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ مِمَّا حَظَرْتَ، وَانْتَهَکَ مِنِّی مِمَّا حَجَزْتَ»
ای خدای من! تو نیک میدانی آنچه فلان بن فلان به من رساند از آنچه تو نهی کردهای، و آنچه از من درید از آنچه تو حرام ساختهای.
مقدمه:
اینجا دیگر سخن از توصیف نیست، بلکه آغاز یک پروندهسازی دقیق نزد خدای عادل است. امام سجاد (ع)، با زبانی کاملاً حقوقی، ظلمی را که بر او رفته، مستند میکند.
نه نام ظالم را آشکار میکند (تا از خشم شخصی و کینه فاصله بگیرد)، و نه به اغراق یا ناله میپردازد. بلکه در کمال آرامش و آگاهی، «گزارشی دقیق و الهی از ظلم» ارائه میدهد. این همان چیزی است که ما امروز، در عصر هیاهوهای بیثمر، شدیداً به آن نیاز داریم: نه مظلومنمایی، نه کتمان واقعیت؛ بلکه عدالتخواهی آگاهانه و مستند. همان مطالبهای که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر مسئولین قوه قضائیه از آنها خواست.
نکات قابل توجه در این فراز:
مخاطب اصلی، خداست؛ نه توده مردم.
امام نه دنبال جلب ترحم است، نه ایجاد موج احساسی. او شکایتش را مستقیم به دادگاه آسمان میبرد. این یعنی: «تو، خود آگاهترینی؛ و من، بهجای غوغا، به آگاهی تو تکیه دارم.»
نامنبردن از ظالم، نشانهی رشد روحی است.
اشاره به «فلان بن فلان» نشان میدهد که عدالتخواهی امام، آلوده به شخصیسازی یا انتقامجویی نیست؛ بلکه یک مسیر اصولی و عمیق است. یعنی: ما برای گرفتن حق، نیازی به رسوا کردن نداریم؛ خدا خودش رسوا میکند.
شرح دقیق نوع ظلم:
امام از دو واژه استفاده میکند:
الف: «مِمَّا حَظَرْتَ»: تجاوز به حریم ممنوعهی الهی
ب: «مِمَّا حَجَزْتَ»: دریدن پردهای که خدا نگه داشته بود
یعنی ظلم فقط آسیب به من نبود؛ بلکه شکستن مرزهایی بود که تو تعیین کرده بودی. این یعنی در منظومه فکری امام سجاد (ع)، ظلم فقط شخصی نیست؛ تخریب یک مرز مقدس الهی است.
نتیجه اینکه:
فراز پنجم، به ما میآموزد چگونه یک دادخواهی مؤمنانه انجام دهیم: «بدون نفرتپراکنی»، «بدون فرار به ناله» و «بدون تحقیر خود یا دشمن» بلکه با اتکا به دانایی خدا، گزارش دقیق و الهی بسازیم.
و این آغاز عدالتطلبی عاقلانه است: «وقتی ظلم را با معیار خدا گزارش کنی، داوری را به بهترین قاضی سپردهای.»
«خدایی که شاهد ظلم بوده، اکنون وکیل توست؛ پس آرام باش و حقیقت را به او بسپار.»
در جلسه چهارم، سراغ فراز بعدی میرویم: «وَ تَعَمَّدَنِی بِسُوءٍ فَعَلِمْتُهُ، وَ تَحَمَّلْتُهُ لِمَا أَمَّلْتُهُ أَوِ ارْتَقَبْتُهُ مِنْ نَصْرِکَ لِی» تا ببینیم امام چگونه «تحملِ ظلم» را به امید نصرت الهی، به یک استراتژی هوشمندانه تبدیل میکند.
انتهای پیام/