گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس- محمد زرچینی؛ رژیم صهیونیستی در بامداد روز ۲۳ خرداد حمله همهجانبهای را علیه ایران آغاز کرد و شماری از فرماندهان، دانشمندان و غیرنظامیان را به شهادت رساند. بر اساس گزارشهای میدانی، آمار تعداد شهدا در این جنگ تحمیلی که ۱۲ روز به طول انجامید، بیش از هزار نفر است و واحدهای مسکونی زیادی هم که عمدتاً در مناطق غیرنظامی قرار داشتند، توسط رژیم صهیونیستی ویران شد.
رژیم صهیونیستی با سه هدف اصلی به ایران حمله کرد:
۱- سرنگونی نظام جمهوری اسلامی با ترور فرماندهان ارشد نیروهای مسلح ایران
۲- نابودی قدرت موشکی و مراکز هستهای ایران از طریق بمباران جنگندههای پیشرفته
۳- تجزیه ایران به پنج قسمت کوچک و بدون سلاح سنگین (اتفاقی که هماکنون در استان سویداء سوریه در حال رخ دادن است و نیروهای دولتی در آن منطقه جز سلاح سبک چیزی برای عرضه کردن ندارند).
اما سوالی که مطرح میشود این است که چرا اسرائیل به سرعت مجبور شد که درخواست آتشبس بدهد؛ پاسخ این سوال، مستقیماً به قدرت نیروهای مسلح ایران در هدف قراردادن سرزمینهای اشغالی بازمیگردد.
دشمنان جمهوری اسلامی ایران از ماهها پیش برای این جنگ برنامهریزی کرده بودند و روی کاغذ همه چیز از نظر آنان برای آغاز جنگ، عالی بود؛ اما در میدان نبرد، این نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بودند که با ۲۲ موج حمله برقآسا، دشمن صهیونیستی را به عقب راندند و خسارات سنگینی را به صهیونیستها وارد آوردند.
تنها چند ساعت پس از حمله سنگین دشمن صهیونیستی، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران دهها هدف راهبردی را در سرزمینهای اشغالی آماج حملات موشکی قرار دادند که از جمله آن پایگاه «تل نوف»، «نواتیم» و «پالماخیم» بود که توان تهاجمی رژیم صهیونیستی را با کاهش چشمگیری مواجه کرد؛ شاید بعضاً این سوال مطرح شود که اگر اینگونه بود، چگونه جنگندههای رژیم صهیونیستی در حریم هوایی ایران حضور پیدا میکردند. پاسخ این سوال ساده است؛ رژیم صهیونیستی یا از حریم و یا از پایگاههای برخی از کشورهای همسایه استفاده میکرده و یا از پایگاه ارتش سلطنتی انگلیس در جنوب قبرس استفاده کرده است که این موضوع نشان میدهد که آنها احتمال ضربات شدید به پایگاههای نظامی خود را از گذشته میدادند و شاید حتی بخشی از هواپیماهای خود را به پایگاه نظامی «آکروتری و داکیلیا» منتقل کرده بودند.
عاملی که رژیم صهیونیستی را وادار به آتشبس کرد، حملات مداوم موشکی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به سرزمینهای اشغالی بوده است. برای مثال، گزارش منابع میدانی نشان میدهد که در روز آخر جنگ حدود ۵۳ دقیقه آژیر خطر ممتد در سرتاسر سرزمینهای اشغالی از جنوب تا شمال (یعنی از بندر «ایلات» تا شهرک «نهاریا» و «کریات شمونه» در شمال) و صدای چندین و چند انفجار در روز آخر جنگ در سرتاسر سرزمینهای اشغالی شنیده شد؛ به گونهای که شلیک یک موشک به منطقه «بئرالسبع» چهار مجتمع نظامی نزدیک به هم را ویران کرد.
همچنین شلیک موشکهای پیشرفته و هایپرسونیک همچون موشک راهبردی «قاسم بصیر» به قلب سرزمینهای اشغالی از جمله بندر «حیفا» نشان میدهد که رژیم اشغالگر قدس در حفظ آسمان خود شکست خورده بود و این موضوع در آخرین روزهای جنگ به خوبی به چشم میخورد؛ جایی که حتی یک شلیک، مساوی یک برخورد بود.
امیر سرلشکر «سید عبدالرحیم موسوی» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در این زمینه میگوید: برنامه بیچارهکنندهای را (برای جنگ با رژیم صهیونیستی) طراحی کرده بودیم، اما فرصت اجرای آن پیدا نشد؛ اگر بار دیگر به ایران حمله کند، آنگاه خواهند دید که چه خواهیم کرد؛ در آنصورت شاید آمریکا هم نتواند نتانیاهو را نجات دهد.
وی میافزاید: دشمنان برای این جنگی که بر ما تحمیل کردند، ۱۵ سال برنامهریزی کرده بودند؛ در داخل ایران نفوذیها را ساماندهی و آموزش داده بودند و برنامه حسابشدهای تدارک دیده بودند، اما روی سه چیز محاسبه غلط کردند؛ رهبری و مردم و قدرت پاسخ نیروهای مسلح کشورمان.
به نظر میرسد با توجه به ضربه کاری نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به دشمن صهیونیستی و واردآمدن ضربه کاری به دشمنان در جنگ ۱۲ روزه، این رژیم شاید تا مدتها به دنبال جنگ با ایران نباشد، اما نیروهای مسلح هم همچون گذشته باید در میدان نبرد، آمادگی خود را حفظ کرده و مراقب حمله احتمالی دشمن باشند.
رژیم صهیونیستی امروز در سرتاسر سرزمینهای اشغالی از جمله «تلآویو»، «حیفا»، «بئر السبع»، «ریشون لزیون»، «بتیام»، «راماتگان»، «رحووت» و... با انبوهی از ویرانهها مواجه است که برای بازسازی آنها به دستکم پنج سال زمان نیاز دارد؛ این موضوع، خود یک پیام برای نتانیاهو است که ادامه این مسیر تجاوزکارانه برای دشمن صهیونیستی، بسیار پرهزینه خواهد بود.
انتهای پیام/ 281