به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، امیر سرلشکر خلبان شهید «عباس دوران» سال ۱۳۲۹ در شهر شیراز متولد شد. وی سال ۱۳۵۱ وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی ارتش شد و پس از طی دوره مقدماتی در ایران، برای ادامه تحصیل و طی دوره تکمیلی به آمریکا اعزام شد و پس از اخذ نشان و گواهینامه خلبانی به ایران بازگشت.
با شروع جنگ تحمیلی ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ و در آغاز تحمیل جنگ به ایران در پست افسر خلبان شکاری و معاونت عملیاتی فرماندهی پایگاه سوم شکاری (شهید نوژه) انجاموظیفه میکرد.
اما همه ماجرای این خلبان شهید و سلحشور ایرانی این نیست، در کتاب «آن شش ماه» نوشته محسن صیفیکار به بیان یکی از حماسههای این شهید پرداخته شده، که در ادامه بخشهایی این کتاب را میخوانید.
او در طول جنگ بیش از ۱۲۰ پرواز جنگی داشت. شهید دوران هفتم آذرماه سال ۱۳۵۹ در یک عملیات متهورانه دو ناوچه نیروی دریایی عراق را در حوالی اسکله «الامیه» و «البکر» غرق کرد، چنانچه میگفتند و به اثبات هم رسید؛ نیروی دریایی عراق را سرهنگ خلبان عباس دوران و سرهنگ خلبان خلعتبری به نابودی کشاندند.
زمانی که اسرائیل به لبنان حمله کرد وی اولین خلبانی بود که آمادگی خود را جهت نبرد با صهیونیستها اعلام کرد.
وی سرانجام در ۳۰ تیرماه ۱۳۶۱ در حین انجام عملیاتی متهورانه بر فراز آسمان بغداد، هواپیمایش هدف حمله نیروهای بعثی قرار گرفت و به شهادت رسید.
انهدام مخازن سوخت اربیل و الهوریه
سه روز بود که دولت بعثی عراق حمله ناجوانمردانه خود را علیه ایران آغاز کرده بود. در این زمان، نیروی هوایی وظیفه سنگینی داشت. عراق هنوز هم در شوک حمله روز گذشته (کمان ۹۹) بود.
اکثر پایگاههای هوایی مهم عراق بمبارانشده بودند و دشمن در سردرگمی به سر میبرد. آنها انتظار چنین واکنشی را از تیزپروازان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نداشتند؛ به همین دلیل هیچگونه حرکتی نمیتوانستند انجام دهند.
بیشتر هواپیماهای آنان نیز در پی حمله ۱۴۰ فروندی نیروی هوایی کاملاً زمینگیر شده بودند و آن تعدادی هم که توانسته بودند برای تعقیب جنگندههای ایرانی به پرواز درآیند، به دام شکارهای اف ۱۴ افتاده بودند.
روز دوم مهر تصمیم گرفته شد یکی از مهمترین مراکز عراق هدف حمله تیزپروازان نیروی هوایی قرار بگیرد. در این زمان، برخورداری از سوخت برای هر دو کشور عامل حیاتی بود و با توجه به شرایط بحرانی، امکان تهیه سوخت برای جنگافزارها بهسختی انجام میشد؛ لذا فرمانده عملیات پایگاه شهید نوژه و دیگر همکاران طرحی را آماده کردند تا مخازن نگهداری سوخت عراق را آماج حملات خود قرار دهند.
طی این طرح، انهدام بزرگترین مخزن سوخت در الهوریه و تجمع مخازن اربیل در دستور کار قرار گرفت. مقرر شد ابتدا مخازن سوخت شهر اربیل و سپس مخازن الهوریه منهدم شوند.
با توجه به اینکه عراق هوشیارتر شده بود، باید این عملیات با رعایت کامل اصول حفاظتی و استفاده از بهترین خلبانان پایگاه انجام میشد.
حمله به اربیل؛ گروه اول
خیلی سریع گروه اول آماده پرواز شد. چهار فروند فانتوم هرکدام مسلح به تیر بمبام کی ۸۲ از پایگاه سوم شکاری همدان به پرواز درآمدند. رادارهای دشمن موفق به کشف فانتومها شده بودند و لحظهای بعد، توپهای ۲۳ میلیمتری، آتش بیامان خود را بهسوی فانتومها گرفتند.
در طرف دیگر نیز دو فروند میگ ۲۳ عراقی بهعنوان اسکرامبل (حالت آمادهباش) از پایگاه خود به پرواز درآمدند تا جنگندهها را رهگیری و منهدم کنند. اینک دیگر فانتومها به هدف رسیده بودند. در پنج مایلی هدف، فانتومها با علامت لیدر آماده بمباران شدند و لحظاتی بعد مخازن در آتش سوختند. مأموریت (در مرحله اول) با موفقیت انجام شد.
دوران، فرمانده عملیات
اما در مرحله دوم عملیات، دسته دوم خلبانان آماده پرواز میشوند. فرمانده عملیات توضیح میدهد که با زدن مخزن اربیل، اکنون فکر عراق متوجه آنهاست و همچنین یادآور میشود که مخازن الهوریه، بزرگتر و مهمتر از مخازن اربیل است؛ بنابراین باید بیشتر مراقب باشند.
توجیهات قبل از پرواز در اتاق بریفینگ (واحد توجیه پرواز) پایگاه شروع میشود. سروان خلبان عباس دوران بهعنوان فرمانده دسته پروازی، خلبانان را توجیه میکند و نکات مدنظر را با آنها در میان میگذارد؛ همچنین نوع مهمات و نحوه استفاده و نقاط گردش را مشخص میکند.
تصمیم گرفته میشود جنگندهها هدف را بهصورت خطی بمباران کنند تا بهاینترتیب تمامی نقاط مدنظر منهدم شود. دوران همچنین یادآور شد که در چند کیلومتری این مخازن، پایگاه هوایی الهوریه قرار دارد که باید حسابی مواظب آن باشیم. هدف در سه کیلومتری الهوریه قرار دارد.
خلبانان با تحویل گرفتن تجهیزات پروازی، روانه آشیانه هواپیما شدند. هنوز ساعاتی از آغاز صبح نگذشته بود که جنگندهها با خزش بر روی باند، در دل آسمان جای گرفتند.
دوران که بهخوبی میدانست دشمن الآن هوشیار است، مسیر پروازی را در بریفینیگ تغییر داد. جنگندهها با اوج گرفتن تا ارتفاع ۱۸ هزارپا و با سرعتی در حدود ۳۰۰ نات (گره دریایی)، به سمت کرمانشاه پرواز کردند و با نزدیک شدن به ایلام، ارتفاع را به ۱۹ هزار پا و سرعت را به ۴۰۰ نات رساندند.
در نقطه ایذایی اول، خلبانان با کمک دوران، جنگندههایشان را تا ارتفاع ۱۰۰۰ پایی به زیر کشیدند و با عبور از جنوب صالحآباد ایلام، در پوشش درههای عمیق، وارد خاک عراق شدند. در این هنگام، جنگندهها با سرعتی بالای ۱۰۰۰ کیلومتر در حال حرکت بودند.
دقایقی بعد، دوران با رمز اطلاع میدهد که تمامی جنگندهها مسلح کنند. مخازن سوخت بزرگتر از آن بود که تصور میشد. دوران که جلوتر از بقیه پرواز میکرد، متوجه شد هیچ سایت موشکی در منطقه وجود ندارد و آنجا فقط توسط پدافندها محافظت میشود. پس بلافاصله به خلبانان اطلاع داد که ارتفاع را کم کنند تا در تیررس پدافند ۵۷ نباشند؛ ولی پدافند ۲۳ میلیمتری هنوز تهدیدی جدی بود.
عباس دوران با سرعت از روی مخازن عبور کرد و جنگندهها نیز با عبور از روی هدف در پنج مایلی آن، با گردش به سمت مخالف، آماده بمباران شدند.
در همین هنگام، آژیر خطر در پایگاه الهوریه به صدا در آمده بود و خلبانان اسکرامپل آماده پرواز میشدند. دوران با دقت اوضاع را بررسی میکرد تا خطری فانتومها را تهدید نکند... با رسیدن سه فانتوم به مخازن، لحظاتی طول نکشید تا صدای انفجارهای مهیب کل منطقه را پر کرد.
عملیات تا اینجا کاملاً موفق بود. درحالیکه جنگندهها خوشحال از به هدف نشستن بمبهای خود بودند، دوران متوجه شد دو فروند میگ عراقی، آماده پرواز و حمله به فانتومها هستند.
درنگ جایز نبود. او باید به حریم پایگاه نزدیک میشد. عباس دوران ارتفاع هواپیما را به حدود ده متری سطح زمین رساند و با سرعت به سمت پایگاه حرکت کرد. پدافند پایگاه لحظهای قطع نمیشد. دیگر کمی دیر شده بود و جنگندهها آماده پرواز بودند.
در یکلحظه، دوران فکر جدیدی کرد و با یک گردش سریع، به سمت راست چرخید و با رسیدن بر بالای باند، چهار تیر بمب خود را بر روی باند و رمپ پروازی فرو ریخت. با آسیب دیدن باند، عملاً دیگر هیچ هواپیمایی نمیتوانست از این پایگاه به پرواز درآید.
تا این لحظه، خلبانان با چشم دوختن به آسمان، دنبال هواپیمای دوران بودند که صدای دوران در رادیو طنین میاندازد: شما برگردید!
استقبال از مرگ
در همین لحظه او متوجه چندین کامیون حمل سوخت در نزدیک آشیانه جنگندههای عراقی میشود. حجم پدافند بسیار بالا بود و این ریسک بزرگی بود که بخواهد دوباره بر روی پایگاه برگردد. از طرف دیگر، تمام بمبها را بر روی باند فروریخته بود.
او در یکلحظه تصمیم میگیرد، تانکر را هدف قرار دهد؛ کاری که استقبال از مرگ بود! لذا با گردشی سریع بر روی پایگاه، مسلسل هواپیمایش را بر روی تند قرار میدهد و محوطه را به رگبار میبندد که طی آن، موفق به انهدام کامیونهای سوخت و وارد آوردن خسارتهای سنگین دیگری به پایگاه الهوریه میشود.
درنگ جایز نبود. دوران با قرار دادن قدرت موتور در حالت صد در صد و روشن کردن پسسوز، بهسرعت به سمت مرز حرکت میکند. با توجه به خطرات احتمالی، نزدیکترین مسیر را به سمت مرزهای کشورمان انتخاب میکند و موفق میشود از جنوب کشور بهسلامت از مرز عبور کند.
لحظاتی بعد، او در کنار سه فانتوم دیگر قرار میگیرد و در پایگاه همدان بهسلامت فرود میآید. آنها به همراه دسته قبلی پرواز، ضربات مهلکی بر پیکره عراق وارد کرده بودند، درحالیکه تازه ساعتهای اولین صبح روز دوم مهرماه بود.
انتهای پیام/ 119