به گزارش خبرنگار
دفاعپرس از کهگیلویه و بویراحمد، کتاب «مردی از ساسرگان» تاریخ شفاهی «جهانگیر بهادران» از پیشکسوتان دوران دفاع مقدس است که توسط «محمود مهمان نواز» و «حسین بهروزی» نوشته شده است.
کتاب مردی از ساسرگان در شمارگان ۵۰۰ با ۱۱۲ صفحه توسط انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و مقاومت در سال ۱۴۰۲ به چاپ رسیده است.
در بخشی از کتاب آمده است:
به اهواز رفتیم و آنجا تجهیزات و لباس بسیجی و نظامی پوشیدیم ولی اسلحه و تجهیزات جنگی به ما ندادند. تا سه روز آنجا بودیم فکر کردیم که میخواهند ما را اینجا نگه دارند گفتیم ما را برای چه به اینجا آوردید؟ مگر نباید به خط مقدم برویم؟ گفتند شما عجله نداشته باشید. شما را هم میبریم ما اولین بارمان بود که به جنگ میرفتیم دیدیم شبانه ماشینها آمدند که گل مالی شده بودند که مثل شیشههای دودی جایی را نمیدیدیم. مارا به شوش و از شوش به کرخه و از کرخه به دشت عباس و از دشت عباس به دهلران بردند.
در دشت عباس که رفتیم دیدیم تانکهای سوخته و منهدم شده دو طرف جاده وجود دارد. این ادامه عملیات محرم بود سال ۱۳۶۱ عملیات محرم صورت گرفت و تا اسفند ۶۱ و بیشتر این عملیات تداوم پیدا کرد. چهار پنج روز آنجا بودیم. ما فنون نظامی را یاد گرفته بودیم و با آرپی چی به این تانکهای سوخته شلیک میکردیم. آموزش دیده بودیم که چگونه باید نوار را سوار تیربار کنیم و به وسیله خشابهای سی تیر باید تغذیه میشد و حالت تک تیر و رگبار و نحوه گریس کاری اسلحه را به ما آموزش دادند. گفتند چگونه باید از اسلحه نگهداری کنیم و اگر گیر کرد چگونه باید فنر ارتجاعی آن را درست کرد همه اینها را به ما یاد دادند.
کهگیلویه و بویراحمد و استان بوشهر و فارس یک لشکر داشتند و آن هم لشکر ۱۹ فجر بود. ما از بچههای لشکر ۱۹ فجر بودیم یعنی یاسوج سپاه داشت ولی تیپ و لشکر. نداشت ما از طریق سپاه شیراز و لشکر ۱۹ فجر به آنجا وارد شدیم. فرمانده آنجا هم حاج نبی رودکی بچه شیراز بود.
انتهای پیام/