به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، عملیات والفجر مقدماتی آزمایشی بود از توسعه شتابنده سازمان رزم سپاه. ناکامی در این عملیات موجب تعدیل سازمان شد، طوری که ارتقای تیپهای عملیاتی باقی مانده سپاه به لشکر انجام نگرفت. عدم موفقیت در این عملیات، عملیاتهای والفجر بعدی را پدید آورد. البته میتوان گفت اختلافات طراحی عملیاتی در سپاه و ارتش هم از همین عملیاتها شروع شد. اما در اینجا فرصت بازخوانی این مسائل وجود ندارد، اما در سالگرد عملیات والفجر ۳ به بررسی برخی وقایع این عملیات در قالب تاریخ شفاهی میپردازیم.
در کتاب اطلس عملیاتی لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب در این خصوص در ادامه مطالب آمده است: ... از سوی دیگر، باهدف دستیابی به تدبیر جدید و تأمین امکانات مناسب برای نبردی تعیینکننده، نبردهای محدودی در دستور کار قرار گرفت که در عین محدودیت، هدفهای مشخص و ارزشمندی داشتند. نبرد والفجر ۳ باهدف آزادسازی مهران، ازجمله این نبردها محسوب میشود.
عملیات در ۷ مرداد ۱۳۶۲، ساعت ۲۳ و با رمز مبارک یا الله، آغاز شد. در محور شمالی، ارتفاع نمه کلان ببو و تپههای اطراف آن بهسرعت تصرف شد. در محور میانی هم نیروهای دشمن در شرق رودخانه کنجانچم منهدم شدند، اما قله اصلی زالو آب، معروف به کلهقندی که بر گردنه کنجانچم مسلط بود، در اختیار دشمن باقی ماند.
در محور جنوبی باوجود موفقیتهای اولیه، مقاومت دشمن در محورهای فرعی، الحاق بین یگانها را با مشکل مواجه کرد، اما در مرحله بعد، این نقص برطرف شد.
مقاومت دشمن در کلهقندی همچنان ادامه داشت تا اینکه پس از ۱۱ روز نبرد، ارتفاع کلهقندی آزاد و عملیات پایان یافت.»
آنچه که از اسناد بر میآید، همه تمرکز عملیات بعد از مدتی روی ارتفاعات کله نقدی قرار میگیرد. در این ارتفاعات بسیاری از فرماندهان شرکت کننده از عملیات خاطرات قابل بیان و جالبی دارند.
شیر بچه میدان نبرد
در کتاب شناسنامه لشکر ۱۱ امیرالمومنین نیز در خصوص این عملیات یچنین روایت شده: «ساعت ۱۰ صبح ۹ مرداد ۱۳۶۲، روز دوم عملیات، پاتک سنگین زرهی عراق در محور دوراجی (و به جهت بازپسگیری آن) آغاز شد و حجم آتش و حملات شدید توپخانه، ادوات، تانکها و نفربرهای ارتش عراق به اوج خود رسید، بهگونهای که نیروها در پشت خاکریز زمینگیر شدند.
در این زمان، محمدتقی شیر خانی، دانشآموز بسیجی از گردان ۵۰۳ شهید بهشتی، از تیپ ۱۱۴ امیر المومنین (ع) حماسه آفرید.
این دانشآموز دلاور باوجود آتش سنگین دشمن، روی خاکریز ایستاد و اعلام کرد که من امروز میخواهم ابهت زرهی عراق را در هم بشکنم. او با آر. پی. جی ۷، یکی از تانکهای عراقی را که به نزدیک خاکریز رسیده بود، هدف قرارداد و آن را منهدم کرد.
فریاد اللهاکبر رزمندگان بلند شد. سپس از پشت خاکریز، دومین تانک عراقی را با گلوله آر. پی. جی نشانه گرفت و منهدم کرد. شیر خانی خود نیز هدف گلوله قرار گرفت و شجاعانه به شهادت رسید. حماسه عاشورایی شیر خانی باعث شد؛ ابهت نیروی زرهی عراق در نبرد دو راجی درهم بشکند.»
دوئل فرماندهان در ارتفاعات کلهقندی
در کتاب اطلس نبردهای جبهه میانی در دوران دفاع مقدس روایتی از سرلشکر محسن رضایی درباره این عملیات بیان شده است:
«در عملیات والفجر ۳، جنگ بسیار سختی برای آزادسازی مهران صورت گرفت. یک سرهنگ عراقی به نام جاسم، برای حفظ یک تپه تلاش فراوانی از خود نشان میداد.
مدتها بود که وقت نیروهای ما گرفتهشده بود. ما حملاتی را برای به دست آوردن این تپه آغاز کردیم، اما آنها مقاومت سختی نشان میدادند.
نورعلی شوشتری با یک دسته خودش را بالای تپه رساند و وارد سنگر دشمن شد، اما متوجه شد مهماتش تمامشده است. در این هنگام، جنگ سرنیزه و تنبهتن شوشتری با سرهنگ جاسم صورت گرفت که با کشته شدن سرهنگ عراقی، این تپه نیز آزاد شد و عملیات با موفقیت به پایان رسید.»
انتهای پیام/ 119