گروه استانهای دفاعپرس_«سیده معصومه حسینی»؛ وقتی سخن از «قدرت» به میان میآید، ذهن بسیاری به سوی سلاح و تجهیزات نظامی میرود. اما در عصر نبردهای ترکیبی و جنگهای شناختی، آنچه ماندگار است نه قدرت ظاهری، که عمق ایمانی، عقلانیت راهبردی و اعتمادبهنفس ملی است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم چهلم شهدای جنگ تحمیلی آمریکا و اسرائیل برعلیه ایران، ضمن مروری موجز، اما راهبردی بر مسیری که ملت ایران در چهار دهه گذشته پیموده، با صراحت و امید، مدل ایرانی قدرتسازی را بازتعریف کردند. در این یادداشت، به تحلیل منظومهای از مفاهیم کلیدی در بیانات ایشان میپردازیم که نهتنها شناخت امروز ما از موقعیت جمهوری اسلامی را دقیقتر میکند، بلکه میتواند نقشهی راهی برای آیندهی ما باشد.
تحلیل محوری بیانات رهبری: چهار لایه از بازخوانی تا چشمانداز
بازخوانی واقعبینانه، بدون اغراق یا عقبنشینی
رهبر انقلاب با زبانی ساده، اما دقیق، اشارهای به تاریخچهی چهلوچند ساله جمهوری اسلامی داشتند:
جنگ تحمیلی هشت ساله
انواع کودتاها، فتنهها، فشارهای امنیتی و تحریم
شکست طرحهای دشمن در تقابل مستقیم و غیرمستقیم
پیام پنهان:
جمهوری اسلامی نظامی نیست که تازه با تهدید آشنا شده باشد؛ بلکه «از دل تهدید، تبدیل به نظام فرصتساز» شده است. این مرور تاریخی، نقشه راه مقاومت را عقلانی و تجربهمحور نشان میدهد نه احساسی.
مردم؛ بازیگران اصلی قدرت ملی
در نقطه مقابل مدل غربی که قدرت را محصول حاکمیتهای فربه میداند، رهبر انقلاب، مردم را محور اقتدار ملی معرفی میکنند.
تأکید ویژه بر ایمان مردم، دانش جوانان، و اتحاد اقشار مختلف
حضور در صحنههای سخت؛ دلیل اصلی عقبنشینی دشمن
تحلیل کلیدی:
این نوع نگاه به مردم، آنها را از «تماشاگر امنیت» به «سازنده اقتدار» تبدیل میکند. جامعهای که خود را مسئول قدرت ملی بداند، هیچ تهدیدی را جدیتر از «انفعال» نمیبیند.
قدرتسازهای بنیادین: دین و دانش
شاید مهمترین فراز سخنان رهبر معظم انقلاب، همانجایی است که فرمودند: «بنای جمهوری اسلامی بر دو پایه دین و دانش است.» در این جمله، فلسفهی قدرت ِایران نهفته است: دین (موتور معنوی حرکت) و دانش (ابزار عقلانی پیشرفت)
تحلیل راهبردی:
تقابل دشمن با ایران، تقابل با فیزیک نیست؛ تقابل با یک مدل معرفتی و تمدنی است. غرب با غنیسازی نمیجنگد؛ با «معرفتی که خوداتکا و خدااتکا» ست، مشکل دارد.
پیروزی در جنگ ۱۲روزه؛ نشانه است، نه استثناء
رهبر انقلاب این جنگ را نه یک رخداد عادی، بلکه نقطهای مهم در زنجیره استحکام نظام معرفی میکنند: جمهوری اسلامی در این جنگ، اقتدار، عزم، و دستِپُر خود را نمایان کرد. این نبرد، از نظر ساختاری شبیه به جنگهای کلاسیک نبود؛ بلکه جنگ ترکیبی، رسانهای، و ارادهها بود.
برداشت مهم:
همانطور که دشمن از ابزار نوین جنگ استفاده میکند، ملت ایران هم با ترکیب عقل، ایمان، و اراده جمعی، توانست معادلات را به هم بزند.
نتیجهگیری:
ما همه «عامل» یم، اگر بخواهیم
رهبر انقلاب، در پایان با لحنی روشن و پرانرژی فرمودند: «به کوری دشمن خواهیم توانست ایران را به اوج ترقی و افتخار برسانیم.» این جمله نه شعاری است و نه تعارفی؛ بلکه یک دعوت است. دعوت به آنکه: دین را درون خود احیا کنیم، دانش را به ابزار توسعه تبدیل کنیم، دشمن را در جبهه نرم شکست دهیم و با اتحاد، نقش خود را در ساختن ایران ایفا کنیم، اکنون وقت آن نیست که بپرسیم «چه میشود؟»، وقت آن است که بپرسیم: «ما چه میتوانیم بکنیم؟»
و در پایان باید گفت: اگر «دین» موتور حرکت ماست و «دانش» ابزار تحقق آن، آنگاه هر ایرانی یک «سرباز پیشرفت» است. یادمان باشد: در منطق انقلاب اسلامی، پیروزی با کسی است که بماند، بیاموزد، و بسازد.
انتهای پیام/