به گزارش گروه فرهنگ دفاعپرس، در دوازدهمین روز از مرداد۱۴۰۴ ابراهیم حیدری؛ مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران میزبان عبدالحسین آذرنگ، نویسنده، پژوهشگر، مترجم و ویراستار بود و با او به گفتوگو درخصوص کارهای تحقیقاتی صنعت نشر نشست. در این دیدار مظاهر بابایی، معاون کتاب و فرهنگ و ناصر میرزایی، مدیر کتاب و انتشارات خانه کتاب و ادبیات ایران نیز حضور داشتند.
مطالعات تطبیقی؛ خمیرمایهای برای نجات صنعت نشر
مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران در این دیدار به خلأهای تحقیقات موجود در صنعت نشر اشاره کرد و گفت: این خلأها بسیار جدی است و لازم است توجه ویژهای به آنها صورت گیرد. به عنوان مثال در هیچکدام از بخشهای صنعت نشر، چون تولید، توزیع، ویراستاری، کتابفروشی و... فعالیتهای تطبیقی و پژوهشی بنیادی انجام نشده است. شاید آثار یا پژوهشی کم و بیش وجود داشته باشد ولی کار اساسی و درخوری تاکنون انجام نشده است و نمیتوان به آنها ارجاع داد. همچنین در ایران هیچ نشریه تخصصی در حوزه صنعت نشر وجود ندارد که بتوان بهعنوان مرجع علمی به آن استناد کرد.
وی افزود: مطالعات تطبیقی و کارهای پژوهشی در حوزه نشر، خمیرمایه فعالیتهای ماست که خط مشی را نشان میدهد؛ از اینرو باید به سمت پژوهشهای صنعت نشر رفت تا الگویی عملی از درون آن استخراج شود. بهعنوان مثال، تحولات فناوری و تاثیر آن بر صنعت نشر به ویژه هوش مصنوعی ازجمله مواردی است که باید پژوهشها و مطالعات دقیقی در خصوص آنها انجام شود.
حیدری در بخش دیگری از سخنان خود صنعت نشر کشور را نیازمند بازتعریف دانست و با اشاره به لزوم تقویت ارتباط فعالیتهای کاربردی با بخش پژوهشی، گفت: در صنعت نشر، لایههای مختلفی، چون مخاطب، کتابفروش، ناشر، موزع، نویسنده و... وجود دارد. به نظر ضروری است تا سلسله کتابهای پژوهشیِ کاربردی با همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تولید کنیم. این کار هم میتواند برای مخاطبی برآمده از بدنه نشر مفید باشد و هم برای سیاستگذاران و برنامهریزان این صنعت.
مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران افزود: در فناوریهای جدید، ایران همگام با جهان پیش نرفته است؛ لذا باید کارهای پژوهشی را آغاز کرد و به ثمر رساند. در این راستا نیز باید صنعت نشر کشورهای پیشرو در صنعت نشر مانند آمریکا، هند، انگلیس، آلمان و... را مورد کاوش قرار داد.
وی با بیان اینکه در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بیش از ۸۰۰ هزار عنوان کتاب در بخش مجازی به فروش رفته است، اضافه کرد: اطلاعات در این زمینه دستهبندی شده و این نخستین گام برای ذائقهشناسی مخاطب است که از آن میتوان در تحقیقات اولیه بهره گرفت. آینده نشر از مخاطبشناسی استخراج میشود. ماحصل نشستهای تخصصی در حوزه مخاطبشناسیِ نشر میتواند به سیاستگذاری و تعیین خط مشی این صنعت کمک کند.
ابراهیم حیدری در پایان سخنان خود گفت: خانه کتاب و ادبیات ایران، خانه همه اهالی فرهنگ، قلم و نشر است و بزرگان این حوزه باید به خانه خود برگردند تا بتوان صنعت نشر ایران را زنده و پویا کرد و شمارگان کتاب و عناوین آن را به دوران اوج خود بازگرداند. در این راه به سنجش و پایش در ابعاد مختلف مثل مخاطب، توزیع و تولید نیاز داریم. این مؤسسه باید به مرجعیت خود بازگردانده شود و در زمینههایی، چون شعر و داستان و... نقش تسهیلگریاش را بهخوبی ایفا کند. بر این باوریم که اگر کاری بخواهد انجام شود، با کمک متخصصانی، چون شما به ثمر میرسد. در نتیجه لازم است گذشته را ببینیم، حال را بررسی کنیم و نگاهی به آینده داشته باشیم تا موفقیت حاصل شود.
آینده نشر در گرو مطالعات آیندهشناسانه
عبدالحسین آذرنگ نیز در این نشست، با بیان اینکه هوش مصنوعی در حال ایجاد انقلابی در صنعت نشر است و اگر با آن همگام نشویم، شکست خواهیم خورد، گفت: اگر بخواهیم تحولی ایجاد کنیم باید آن را در اتحادیه ناشران، تشکلهای نشر و در برنامههای آموزشی و فعالیتهای پژوهشی بگنجانیم. همچنین لازم است در دانشگاهها متنی برای تدریس هوش مصنوعی تدوین کرد و طرحهایی نو و پیشتر کار نشده، درانداخت.
وی همچنین بر لزوم انتشار نشریه تخصصی در حوزه نشر اشاره کرد و ادامه داد: انجام فعالیتهای پژوهشی جهت سیاستگذاری، نیاز به ثبات دارد تا این مسیر در سالهای متمادی ادامه پیدا کند. برای شروع کارهایی از این دست نیز میتوان مراکز پژوهشی مختلف در سراسر جهان را مورد بررسی و کاوش قرار داد.
نویسنده کتاب «مبانی نشر کتاب» نشر را یکی از وظایف خانه کتاب و ادبیات ایران دانست و افزود: در شاخه تولید، «نشر» از جمله تولیداتی است که باید از آخر به اول بیاید؛ یعنی ابتدا مخاطبشناسی انجام شود. پس از آن باید فروش، تبلیغ و توزیع را کاوش کرد بهدرستی شناخت و بعد به اصلاح یا تقویت آنها پرداخت. در بسیاری موارد، ناشران گمان میکنند نشر مطلوب، ناشری است که هر کتابی را که بخواهد، چاپ کند و آن را به فروش برساند؛ اما لازمه مطلوببودن یک نشر، این است که ناشر، پدیدآورنده و مخاطب به تفاهم، توازن و تعادل برسند.
آذرنگ مخاطب امروز را آرمانخواه معرفی کرد و گفت: مخاطب نقطهای ثابت نیست و در برابر عوامل مختلف دچار دگرگونی شده است. اکنون نسل جدیدِ هدفمند، مخاطب جدی ناشران است. به همین دلیل باید سراغ شناسایی مخاطب رفت و درباره آن، تحقیق، پژوهش مستمر و بهروز انجام داد.
وی افزود: طبق برآوردهای ما، ناشران کمترین خوانندگان مطالب نشر هستند. ماهیت نشر، آیندهسازی است که نیازمند مطالعات آیندهشناسانه است. به همین دلیل باید در این حوزه تحولی عظیم اتفاق بیفتد. نشر کودک یکی از سودآورترین حوزههای نشر بعد از ادبیات داستانی است که میتواند خود را تأمین کند. به نظر میرسد از همین حوزه میتوان کار پژوهشی را آغاز کرد.
این نویسنده به لزوم تشکیل هسته پژوهشی و اتاق فکر اشاره و تأکید کرد: باید اولویتها را شناسایی و آنها را به مضمون تبدیل کرد و محصول آن را در قالب مقاله، کتاب و... منتشر ساخت. ابتدا نیز باید افراد متخصص را دور هم جمع و بعد موضوعات را مشخص کرد. در حوزه مخاطبشناسی نیز میتوان از استادان جامعهشناسی کمک گرفت.
عبدالحسین آذرنگ در پایان گفت: میتوان با بررسی شبکهسازی و توزیع دیگر کسبوکارها، راههای موفقیتشان را یافت و بهعنوان الگو در صنعت نشر مورد استفاده قرار داد. انبارداری، حسابداری نشر و... نیز جزو مواردی است که خلأهایی در حوزه پژوهش آن دیده میشود. باید برجستهترین استادان این حوزه را گرد هم آورد تا در این زمینهها تألیف کنند که کارآمد باشد. به صورت کلی نشر بر سه پایه پدیدآور، ناشر و مخاطب استوار است و باید این ۳ را با هم بررسی کنیم و از سویی نیز توازنی بین آنها برقرار شود.
انتهای پیام/ 121