شکافنده ای که پیامبر بر او سلام کرد

دوران امامت امام محمد باقر از مهمترین برهه‌های تاریخ امامت است. در این دوره امام با اقدامی راهبردی به تربیت شاگردانی همت گمارد که هر کدام وزنه‌های در تاریخ فقه شیعه محسوب می‌شوند.
کد خبر: ۷۶۸۰۴
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۸:۱۴ - 10April 2016

شکافنده ای که پیامبر بر او سلام کرد

گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، روز 1 رجب بنا به قول معروف روز ولادت امام محمد باقر (ع) است. دوران ولادت امام محمد باقر را میتوان دوران شکوفایی فقه شیعی دانست که ادامه این جریان در دوران امامت امام جعفر صادق همه گیر میشود در زمانه این دو امام که تغییر قدرت از بنی امیه به بنی عباس بود از خفقان دوران امام سجاد(ع) کاسته شده بود که همین امر فرصت مغتنمی بود تا این دو امام به احیای سنت تحریف شده پیامبر اقدام کنند. فرصتی که بعد از امام صادق(ع) از دست رفت و امامان بعدی در زیر جوی به مراتب سخت تر از امام سجاد به رسالت خویش عمل کردند.

ولادت

محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب مشهور به امام باقر(ع) در سال ۵۷ق در مدینه به دنیا آمد. دوره امامت امام باقر(ع) مصادف با ضعف دولت بنی امیه و درگیری امویان بر سر قدرت بود. امام باقر(ع) در این دوره، جنبش علمی وسیعی را پدید آورد که در دوره امامت فرزندش امام صادق(ع) به اوج خود رسید. از آن حضرت روایات بسیاری در علوم فقه، توحید، آثار و سنت نبوی، قرآن، سیره و فنون اخلاق و آداب نقل کردهاند. در دوره امامت او، گامهای بزرگی در تدوین دیدگاههای شیعه در رشتههای گوناگون اعم از اخلاق، فقه، کلام، تفسیر و... برداشته شد.

نهضت علمی

سالهای ۹۴ تا ۱۱۴ق زمان پیدایش مسلکهای فقهی و اوجگیری نقل حدیث درباره تفسیر بود و این به دلیل ضیعف شدن دولت بنی امیه و درگیری میان سران دولت برای در اختیار گرفتن قدرت بود. از علمای اهل سنت کسانی مانند ابن شهاب زهری و هشام بن عروه و... در زمینه نقل حدیث و فتوا دادن فعالیت میکردند و افراد دیگری در ترویج عقاید خود تلاش میکردند مانند خوارج، مرجئه، کیسانیه و غالیان.

امام باقر (ع) در این دوره، جنبش علمی وسیعی را به وجود آورد که در دوره امامت فرزندش امام صادق (ع) به اوج خود رسید. وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد همه بزرگان بنی هاشم بود و روایات و احادیث وی در زمینه علم دین، آثار و سنت نبوی علوم قرآن، سیره و فنون اخلاق و آداب بدان حد است که تا آن روز از هیچ یک از فرزندان امام حسن (ع) و امام حسین (ع) به جا نمانده بود.

نظرات فقه شیعه گرچه تا آن زمان به طور محدود و در حد اذان، تقیه، نماز میت و... روشن شده بود، اما با ظهور امام باقر(ع) قدم مهمی در این راستا برداشته شد و یک جنبش فرهنگی تحسین برانگیز در میان شیعه به وجود آمد. در این عصر بود که شیعه تدوین فرهنگ خود - شامل فقه و تفسیر و اخلاق ـ را آغاز کرد.

امام باقر(ع) استدلالهای اصحاب قیاس را به تندی رد کرد و در برابر سایر فرق اسلامی منحرف نیز موضع تندی اتخاذ کرده و با این برخورد کوشید محدوده اعتقادی صحیح اهل بیت را در زمینههای مختلف از سایر فرق، مشخص و جدا کنند. وی درباره خوراج فرمود: خوارج از روی جهالت عرصه را بر خود تنگ گرفتهاند، دین ملایمتر و قابل انعطافتر از آن است که آنان میشناسند.

شهرت علمی امام باقر نه تنها در حجاز بلکه حتی در عراق و خراسان نیز به طور گسترده فراگیر شده بود، چنانکه راوی میگوید: دیدم که مردم خراسان دورش حلقه زده و اشکالات علمی خود را از او میپرسند.

در ادامه به طور اختصار به میراث علمی امام در رشتههای مختلف علمی اشاره میشود:

تفسیر

امام بخشی از وقت خود را به بیان مباحث تفسیری اختصاص داده بود که برگزاری جلسات تفسیرو پاسخ به سوالات و شبهات دانشمندان و سایر مردم از جمله آنهاست. گفته میشود امام باقر کتابی در تفسیر قرآن نوشته است که محمد بن اسحاق ندیم در کتاب الفهرست، از آن نام برده است.

امام، معرفت و شناخت قرآن را منحصر در اهل بیت میدانست. چرا که آناناند که میتوانند محکمات قرآن را از متشابهات و ناسخ و منسوخ تشخیص دهند و چنین عملی در نزد هیچ کس غیر از اهل بیت وجود ندارد به همین دلیل است که ایشان فرمودهاند: هیچ چیزی به اندازه تفسیر قرآن از عقل مردمان دور نیست. چرا که یک آیه که کلامی متصل است اول آن درباره یک مسئله و آخر آن درباره مسئله دیگر، و این کلام متصل به چند وجه برگشت داده میشود.

حدیث

امام باقر به شکلی خاص به احادیث رسول اکرم(ص) اهمیت میداد، تا جایی که جابر بن یزید جعفی هفتاد هزار حدیث از آن حضرت از پیغمبراکرم نقل کرده است. همچنان که ابان بن تغلب و سایر شاگردان آن حضرت مجموعه بسیار بزرگی از این میراث عظیم را از آن حضرت روایت نمودهاند.

حضرت تنها به نقل حدیث و انتشار آن اکتفا نکرده، بلکه اصحاب خود را به همت گماشتن در فهم حدیث و آشنایی پیدا کردن با معانی آن فرا میخواند .ایشان در جملهای فرمود:

مراتب شیعیان ما را با میزان روایتکردنِ آنان از احادیثِ اهل بیت و معرفتشان به آن احادیث بشناسید، و معرفت، همان شناخت روایت و درایة الحدیث است، و با درایت و فهم روایت است که میتوان به بالاترین درجات ایمان میرسد.

کلام

در زمان امام باقر(ع) با توجه به فرصت ایجاد شده و کمتر شدن فشار و کنترل از سوی حاکمیت، زمینه برای ظهور و بروز عقاید و افکار مختلف بوجود آمد که خود این باعث ایجاد و رواج افکار انحرافی در جامعه شد، در این شرایط امام میبایست ضمن بیان عقاید اصیل و صحیح شیعی و رد عقاید باطل، شبهات مربوطه را پاسخ دهد. لذا امام بحثهای کلامی خود را ناظر به این امور مطرح میکرد. از جمله این مباحث میتوان به عاجز بودن عقل انسان از درک حقیقت خداوند، ازلی بودن واجب الوجودو وجوب اطاعت امام اشاره کرد.

اصحاب و شاگردان

شرایط زمان، برای امام باقر(ع) و نیز امام صادق(ع) زمینهای را فراهم آورد که سایر ائمه(ع) هرگز برایشان آماده نشد. آن شرایط مساعد، معلول سستی پایههای حکومت امویان بود. بحرانهای درونی نظام سیاسی در آن عصر، به حاکمان مجال نمیداد تا مانند حاکمان پیشین، بر خاندان رسالت فشار آورند و ایشان را منزوی سازند. این زمینه مساعد، سبب شد تا امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بیشترین آرای فقهی، تفسیری و اخلاقی را در کتب فقهی و حدیثی از خویش بر جای گذارند.

این چنین است که فردی چون محمد بن مسلممیتواند سی هزار حدیث از امام باقر(ع) نقل کند و شخصیتی چون جابر جعفیهفتاد هزار حدیث.

از نظر علمای شعیه، فقیهترین فقیهان صدر اسلام شش نفرند که همه آنان از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بودهاند. آنان عبارتند از: زاره بن اعین، ابوبصیر اسدی و فضیل بن یسار.

شیخ طوسی در کتاب رجال خویش، اصحاب و شاگردان امام باقر(ع) را که از آن حضرت نقل حدیث کردهاند ۴۶۲ مرد و دو زن دانسته است.

در میان اصحاب و شاگردان امام باقر(ع) برخی از نظر اعتبار و وثاقت مورد اتفاق اهل سنت و امامیهاند، و دستهای به دلیل گرایشهای عمیق شیعی، در دایره رجال اهل سنت قرار نگرفته، بلکه تنها مورد اعتماد امامیه میباشند.

با این همه، نباید تصور کرد که امام باقر(ع) آسوده و ایمن از محدودیتها و ممنوعیتهایی بوده است که حکومتها برای اهل بیت(ع) فراهم میآوردهاند، بلکه بیتردید، جو حاکم بر زندگی امام باقر(ع) به شدت جوتقیه بوده است، زیرا با فرهنگ خاصی که در نتیجه حکومتهای ناصالح بر جامعه حاکم شده بود، کنار نهادن تقیه به منزله دست کشیدن از فعالیت علمی و دور ماندن از ترویج معارف اصولی دین به شمار میرفت.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار