نقد وبررسی فیلم استرداد؛

آیا استرداد تحریف تاریخ ایران و هدر دادن بیت‌المال توسط فاخرسازان است؟

جلسه نقد و بررسی فیلم استرداد با حضور محسن علی اکبری، سید جلال‌الدین دری و محمدتقی فهیم در سالن بصیرت لانه جاسوسی برگزار شد.
کد خبر: ۷۶۹۵
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۶ - 11December 2013

آیا استرداد تحریف تاریخ ایران و هدر دادن بیت‌المال توسط فاخرسازان است؟

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، اکران فیلم استرداد و نقد و بررسی آن با حضور محسن علی اکبری، سید جلال الدین دری و محمدتقی فهیم در سالن بصیرت لانه جاسوسی برگزار شد.

 شمقدری دوست صمیمی من است

محسن علی اکبری با تقدیر از سیاست های معاونت سینمایی دولت گذشته در اجرای پروژه های فاخر اظهار داشت: در سال 1378 و به دنبال  صحبت های رهبر انقلاب در مورد لزوم انجام کارهای هنری سنگین در حوزه دفاع مقدس، دوره پهلوی اول و دوم، تاریخ اسلام وغیره که نمی توان آنها را در بخش خصوصی ساخت، کمیسیون فرهنگی مجلس یک ردیف بودجه ای را برای ساخت فیلم های فاخری که به موضوع های فوق بپردازند اختصاص داد. راه ابی ابریشم ، استرداد ، ملک سلیمان و عقاب صحرا و فیلمی  که درباره زندگی شهید برونسی ساخته شد لبیک هنر مندان است به فرمایشات رهبر انقلاب.

وی افزود: جواد شمقدری دوست صمیمی من است و فیلم استرداد حاصل مدیریت توانمند وی است. نگاهی که در دوره آقای شمقدری به هنر فاخرشد بسیار پر رنگ تر از دوره های قبل بود و نگاه ارزشی در این دوره جایگاه ویژه ای پیدا کرد. استرداد ماحصل این نگاه ارزشی است، ما در استرداد خواستیم که یک کار جدید در مورد تاریخ پهلوی انجام دهیم، اکثر کارهایی که در مورد خاندان پهلوی شده است در مورد بی بند وباری این خاندان است اما در مورد مباحث اقتصادی و مشکلاتی که این خاندان در حوزه مالی داشتند کمتر کار شده بود. ما در این فیلم سعی کردیم فساد اقتصادی دوره پهلوی را به تصویر بکشیم.

وزارت خانه های مختلف در کار ما دخالت کردند

تهیه کننده استرداد در خصوص دخالت های وزارت خانه های مختلف و مشکلات فراسینمایی  که در ساخت این فیلم وجود داشت، خاطرنشان کرد: ما با یک فیلمنامه کامل و تصویب شده کار را شروع کردیم؛ اما واسط فیلمبرداری و در حالی که بخشی از فیلم را فیلمبرداری کرده بودیم نامه ای از یکی از وزارت خانه ها به دست ما رسید که فیلمنامه را طوری تغییر دهیم که رابطه سیاسی ما با روسیه به هم نریزد.  درهیمن راستا مجبور شدیم فیلمنامه را دوباره بازنویسی کنیم، آقای دری به عنوان نویسنده به گروه ما پیوست تا این نقص را برطرف کند، وی در حال بازنویسی فیلمنامه بود که دوباره نامه دیگری از وزارتخانه دیگری آمد و از ما خواسته شد که کار را به گونه ای  دیگرپیش بریم.

وی بیان کرد: ما دو راه داشتیم؛ یا باید کار را به طور کل متوقف می کردیم و چند میلیارد پولی که صرف این کار کرده بودیم را به حال خود رها می کردیم و یا باید کار را ادامه می دادیم که ما راه دوم را انتخاب و سعی کردیم فیلمی در مدیوم سینما و با استانداردهای سینمایی تولید کنیم. کاری که ما کرده ا یم مثل تمام کارهای سینمایی نقص هایی دارد و من این نقص ها را می پذیرم، اما احساس من بعد از 32 سال کار این است که با ساخت "استرداد" قدمی کوچک در فیلمسازی به جلو رفته ایم و امیدوارم این شروعی باشد برای رسیدن به قدم های بزرگتر.

تاریخ را تحریف نکردیم

علی اکبری ادامه داد: در برخی از مطالبی که در مورد این فیلم به نگارش در آمده مستندات این فیلم زیر سوال رفته است به عنوان مثال گفته شده است که زنها در آن زمان در ارتش ایران نبوده اند در صورتی که ما عکس خواهر شاه را داریم که در سال 1327 با لباس نظامی عکس انداخته است و از سال 1328 ورود زنها به عنوان کارمند در ارتش رایج شد. نقد هایی که در مورد عدم انسجام فیلم گفته می شود هم به فیلمنامه باز می گردد که در این مورد هم ما بی تقصیر هستیم چون ما با فیلمنامه کامل سراغ این کار رفتیم و به خاطر دخالت هایی که در این کار شد فیلم نامه به این صورت در آمد.

اندازه یک موشک شهاب سه پول خرج کردیم

تهیه کننده فیلم استرداد در مورد بودجه بسیار بالای فیلم و خروجی نامناسبی که از پس این همه هزینه روی پرده سینما امده است گفت : کل هزینه این فیلم شده است پنج میلیاد تومان است  که این پول برابری می کند با پولی که برای تولید یک موشک شهاب سه هزینه می شود. موشکی که تاریخ مصرف مشخص دارد و حتما باید آن را بعد از شش ماه مصرف کرد، اصلا مانورها را برای همین برگزار می کنند که این مهمات را مصرف کنند چون اگر مصرف نکنند تاریخ آن می گذرد.

وی در پاسخ به این نکته که موشک شهاب سه با یک هدف مشخص و تاثیرگذاری مشخص و برای دفاع از خاک و میهن و به خواست مردم تولید می شود اما فیلم "استرداد" نه هدف مشخصی دارد و نه از هویت فرهنگی و ملی و اعتقادی ما دفاع می کند و نه خواست مردم است اظهار داشت: بحث من این بود که بودجه های مختلف کشور را باهم مقایسه کنم ، بودجه ای که برای امورات نظامی مملکت در نظر گرفته می شود به هیچ وجه با آن چیزی که برای فرهنگ در نظر گرفته می شود قابل مقایسه نیست، همیشه و در همه حال کمترین بودجه را برای فرهنگ در نظر می گیرند، کل بودجه ای که برای سینما در نظر گرفته اند چهل میلیارد تومان است، مسئولین اگر می خواهند که تولید فیلم های ارزشی ادامه داشته باشد باید بودجه بیشتری بگذارند.

کارگردانی علی غفاری دستور شمقدری بود

وی در پاسخ به انتقاد یکی از دانشجویان در مورد چرایی انتخاب علی غفاری به عنوان کارگردان این پروژه سنگین و عدم لیاقت فیلم برای دریافت جایزه از جشنواره فیلم فجر گفت: ما قراربود که این فیلمنامه را در سال 1383با آقای شمقدری کار کنیم که وی به معاونت سینمایی رفت و امکان کار کردن با وی فراهم نشد بعد که بحث تولید این فیلم به میان آمد آقای شمقدری، علی غفاری رابرای کارگردانی این کار معرفی کردند . در مورد اینکه می گویید جایزه ای که این فیلم از جشنواره فیلم فجر گرفته است حقش نبوده است این نظر شما است و نمی توان آن را به کل جشنواره تعمیم داد. بهروز افخمی که از بهترین های سینمای ایران است گفته است که این فیلم باید چهارده سیمرغ می گرفت و این تعداد سیمرغی که در حال حاضر گرفته است بسیار کم است . رسول صدر عاملی که از پیش کسوت های سینمای ایران است به من گفته که استرادا د یکی از بهترین های تاریخ سینمای ایران است. می گویند که در فیلم شوروی را خیلی بزرگ جلوه دادید و از شوروی و استالین خیلی تعریف کرده اید و فیلم بیشتر از آنکه در خدمت منافع کشور ایران باشد در خدمت تعریف و تمجید از شوروی و استالین است در حالیکه ما قصد چنین کاری را نداشتیم البته باید بپذیریم که در سال 1320ایران در مقابل شوروی، کشور کوچکی به حساب می آمد.
 

تبلیغ ارزشهایمان را از یهودی ها یاد بگیریم

محمد تقی فهیم که به عنوان منتقد دراین برنامه حضور داشت گفت: در هالیوود و آمریکایی که ما آن را دشمن خود می دانیم فیلمی مانند فهرست شیندلر در بخش خصوصی و بدون حمایت دولت و بدون پول بیت المال  ساخته می شود که ما وقتی آن را می بینیم عاشق یهودی های حاضر در فیلم می شویم وآنها را به عنوان شخصیت هایی دوست داشتنی در یاد خود نگه می داریم؛ اما استرداد که با پول دولت و بیت المال ساخته می شود با ما چه می کند؟ کدام شخصیت جذاب و دوست داشتنی را به ما ارائه می کند؟ کدام شخصیت آن در ذهن و یاد ما می ماند و با ساخت آن چه اتفاقی در سینمای ایران افتاده است؟

کارگردان این فیلم در صحبت های خود بیشتر به محتوای فیلم تکیه می کند و می گوید ما می خواستیم با این کار خلاء های تاریخی را پر کنیم و پروپا گاندای اثر خود را بر مبنای تاریخی بودن آن گذاشته است. رهبر معظم انقلاب بارها تاکید کرده اند که یکی از وظایف هنرمندان تحریف زدایی از تاریخ است. سرمایه گذاری دولتی و خرج کردن دوستان از بیت المال هم برای همین منظور صورت گرفته است اما این اتفاق دراین فیلم نیافتاده و تاریخ را که تحریف زدایی نکرده که هیچ بلکه ابهامات جدیدی را نیز به تاریخ این مملکت افزوده است. کجای تاریخ ایران آمده که در سال 1334 در ارتش ایران زن وجود داشته است؟ کجا و کی این طلاها به ایران پس داده شده است؟

علی اکبری بودجه فیلمش را از شوروی می گرفت

این منتقد سینما اظهار داشت: ما در"استرداد" با یک فیلم کاملا بی جهت روبرو هستیم، این فیلم نه به نفع سلطنت طلب ها است، نه به نفع توده ای ها و نه به نفع مسلمانها. ما در این فیلم عاشق هیچ یک از کاراکترها نمی شویم. ما نمی فهمیم که سرهنگ تکین مذهبی است یا توده ای؟ اگر توده ای است چرا هنگام اعدام، شهادتین می گوید و اگر مذهبی است رفتار و کرداری که برای او تعریف شده ناشی از چیست؟ مذهبی ها کجا چنین کارهایی می کردند؟ مذهبی ها در دولت و ارتش نفوذی نداشتند.

اگر فیلم استرداد با بودجه خصوصی ساخته شده بود و قرار بود که برای ما سرگرمی درست کند تکلیف ما با آن روشن بود و می دانستیم که با چه فیلمی طرف هستیم و با چه مترومعیاری باید آن را بسنجیم اما در حال حاضر ما با فیلمی طرف هستیم که نه در قالب فیلم های سرگرمی ساز قرار می گیرد و نه در قالب فیلم های تاریخی. در"استرداد" ما با فیلمی طرف هستیم که نهایت هدف گذاری اش نشان دادن شکوه و عظمت کاخ کرملین و حکومت کمونیستی شوروی است به نظرم علی اکبری باید بودجه فیلمش را از کمونیست های شوروی می گرفت!

 پولی که باید خرج فیلمنامه می شد را کجا خرج کردند؟

فهیم ادامه داد: تهیه کننده های سینما به طورمرتب و پی در پی درخواست بودجه می کنند و از دولت می خواهند که بودجه فیلم های فاخر را افزایش دهد در حالیکه ما با این مساله تلخ مواجه هستیم که روز به روز خروجی این فیلم ها بدتر می شود، سوال اینجاست که آن موقع که بودجه تولید فیلم ده میلیون تومان بود با الان که شده است صد میلیارد تومان کیفیت فیلم ها چه تغییری کرده است؟ برای تولید این فیلم پنج میلیارد تومان خرج کرده اند اما من مطمئن هستم که صد میلیون هم خرج تحقیق و فیلمنامه نکرده اند. بسیاری از تهیه کننده های سینمای ایران با این که همه پول تولید فیلم شان را از دولت می گیرند باز هم توقع مشاوره مجانی دارند و علاقه ای به خرج کردن پولی که از دولت گرفته اند از خود نشان نمی دهند.

غفاری دوست داشت همه تقصیرها را گردن زاهدی بیاندازد

سید جلال الدین دری، یکی از نویسندگان استرداد با برشمردن تعداد فیلمنامه نویسان فیلم و ذکر این نکته که از اواسط فیلم به گروه ملحق شده و فیلمنامه را بازنویسی کرده اظهار داشت:  برای این فیلم چند فیلمنامه نوشته شده وهمه این فیلمنامه ها دراختیار کارگردان بود. وی با مطالعه همه فیلمنامه ها به این نتیجه رسید که از هر کدام از فیلمنامه ها سکانس هایی را انتخاب کند، پارادوکس هایی موجود در فیلم حاصل این انتخاب است. نویسنده استرداد خاطرنشان کرد: بهتر بود یکی از این فیلمنامه ها تصویب و فیلم براساس آن کار می شد تا این تناقض ها به وجود نیاید. به دلیل تعدد فیلمنامه است که ما نمی فهمیم سرهنگ تکین چه شخصیتی دارد. تکین هم سلطنت طلب است، هم ملی گرا و هم با اسلام گراها رفت و آمد دارد. اگر کارگردان به یکی از فیلمنامه ها وفادار بود این مشکلات به وجود نمی آمد. من در این فیلمنامه تعدادی از کاراکترهای اضافی را حذف کردم و تعداد صفحات آن را از 100 صفحه به 55 صفحه تقلیل دادم.

 کارگردان نمی دانست طلاها را چه کسی برده است!

سید جلال الدین دری گفت: همه چیز یک فیلم حول محور مفهوم آن شکل می گیرد و نویسنده براساس مفهومی که قرار است به مخاطب منتقل کند کاراکتررا  شکل می دهد اما متاسفانه ما در مفهوم و اینکه چه چیزی را می خواهیم به مخاطب بگوییم دچار سردرگمی بودیم. من بارها از کارگردان پرسیدم که در این فیلم قرار است چه چیزی به مخاطب گفته شود و وی گفت من می خواهم هلی شات بگیرم! او حتی نمی دانست که واقعا بر سر طلاها چه آمده است و این طلاها واقعا به خارج از کشور فرستاده شده است یا خیر! من به عنوان نویسنده فیلمنامه هم نمی دانم فرجام غزال چه شد و الان که فیلم اکران شده است فهمیدم که این دختر جاسوس است، تا آن موقع که من نویسنده این فیلم نامه بودم و آن را تحویل دادم دختر فیلم ایرانی بود اما الان که فیلم اکران شده است دختر فیلم روسی شده است. مساله طلاها طبق آن چیزی که در تاریخ آمده است هیچ ربطی به زاهدی نداشته ولی آقای غفاری اصرار داشت که بگوید رفتن طلاها از این مملکت کار زاهدی بوده است.
 

نظر شما
پربیننده ها