به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، خیابان بهشتی تقاطع وزرا روبه روی سینما آزادی جایی که قرار است راجع به سینمای انقلاب اسلامی گزارش تهیه کنم. پسری اهل همدان و دانشجو گوشه ای نشسته است. «علی رضا تبریزی» برای دیدن «بادیگارد» آمده است؛ دلیلش تعریف اطرافیان بوده و هیچیک از آثار «حاتمی کیا» را ندیده است.
از او درباره سینمای انقلاب میپرسم؛ میگوید: من خیلی اهل سینما نیستم؛ برای همین نمیتوانم آنرا تعریف کنم. اما فکر میکنم «مسعود دهنمکی» ویژگی سینمای انقلاب را دارد؛ چون توانسته بین مفهوم آن شرایط با الان پل بزند. من که 20 ساله هستم در آن زمان نبودم؛ ولی آن از خودگذشتهگیها الان کم شده و خبری از آن نیست.
«حمیدرضا» هم کارگر فصلی است و آمده تا فیلم «خشم و هیاهو» را ببیند. او سواد چندانی ندارد؛ اما سعی میکند حرفهایش را با کلمات ادیبانه و مکلفانه بزند. هرچند همه را اشتباه میگوید؛ اما مهم نیست. «حمیدرضا» توضیح میدهد: ما باید «بادیگارد» و فیلمهای جنگی را ببینم؛ تا بشناسیم جوانانی که جان خودشان را فدا کردند و ببینیم که ما هم آن شهامت را داریم یا نه و در برابر دشمن آمادگی داشته باشیم.
«حمیدرضا» بهترین فیلم با موضوع دفاع مقدس را «اخراجیها» میداند؛ که توانسته با زبان کمدی، جنگ را نشان دهد.
چندنفری هم اصلا با سینما تناسبی نداشتند و در پاسخ سوالات من فقط سکوت میکردند و از سینمای انقلاب سریال «کیمیا» را نام میبردند.
«بردیا» مرد جوانی که شلوار جین به پا داشت و تی شرت سفیدی به تن کرده بود؛ بعد از تبلیغ «50 کیلو آلبالو» در شبکههای ماهوارهای آن هم به اصرار دخترش آمده تا بلیت رزرو کند. در پاسخ من درباره تعریفش از سینمای انقلاب گفت: انقلاب برای من دستآوردی نداشته که حالا بخواهم سینمای آنرا تعریف کنم و تخصصی هم در این زمینه ندارم.
«بردیا» آخرین فیلمی را که دیده «ارتفاع پست» ساخته «ابراهیم حاتمیکیا» است؛ که آن را فیلم خوبی میداند. او همه فیلمهای «ابراهیم حاتمیکیا» را دیده و برنامهریزی کرده تا «بادیگارد» را هم ببیند. «بردیا» ادامه میدهد که این کارگردان تنها کسی است که فیلمهایش را دیده؛ چرا که او بیپرده حرف میزند.
خانمی که دانشجوی رشته عکاسی است به اینجا آمده تا «ابد و یک روز» را ببیند و بعد از آن «50 کیلو آلبالو» را در برنامه دارد. او در زمانی که منتظر آمدن دوستش است، ترجیح داد مصاحبه کند تا شاید زمان برایش کوتاه شود. این دانشجوی هنر، هیچ تعریفی درباره سینمای انقلاب ندارد؛ چون معتقد است همه چیز بد شده! من انتظار دارم که در میان مشکلاتی که وجود دارد «به سینما برویم که شاد شویم.»
آخرین فیلمی که این خانم دانشجو دیده «طبقه حساس» بود، که فیلمی کمدی است. از او میخواهم سینمای انقلاب را از زوایه دید خودش تعریف کند؛ که میگوید: باید "شاد باشد"و او اضافه میکند "من کتابی هم در این زمینه نمیخوانم؛ چون دانشجوی هنر هستم و علاقهای به این موارد ندارم"!
کسانی هم بودند که با شنیدن نام سینمای انقلاب، انگار که نام غریبی را شنیدهاند؛ سر تکان میدادند و میرفتند؛ یا حاضر به مصاحبه نمیشدند. در بین مصاحبهشوندگان پسر جوانی بود که فرق فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی را نمیدانست و به اصرار خانواده آمده بود تا برای آنها بلیت بخرد. فقط میخواست بلیت بگیرد تا خانواده اش را سرگرم کند. همیچ نظری هم نداشت. همین!