به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، یکی از مهمترین اقشاری که به لحاظ تخصص و علم و دانش، حضورشان آنهم بهطور داوطلبانه در کنار سایر اقشار، در هشت سال جبهههای حق علیه باطل، غنیمتی ارزشمند بهحساب میآمد، قشر پزشکانی بود که بدون هیچگونه چشمداشتی از رفاهیات زندگی و امکانات و خدماتی که بهواسطه تخصص و دانششان در پشت جبهههای جنگ میتوانستند به دست بیاورند، گذشتند و به خاطر دفاع از اسلام و کیان و شرف دینی خود در طول هشت سال جنگ، اکثراً در بیمارستانهای صحرایی که از کمترین امکانات ایمنی در خط مقدم جبهه بنا شده بود، به درمان رزمندگان مجروح پرداختند و برخی نیز در این راه مقدس به شهادت رسیدند.
به مناسبت روز پزشک به برخی از ایثارگریها و شجاعتهای این قشر عزیز از زبان خودشان اشاره میشود:
بیمارستان تازه کارها زود لو میرود!
دکتر محمد اسماعیل اکبری، عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی که در سالهای جنگ تحمیلی در بیمارستانهای صحرایی جبهههای جنوب و غرب کشور فعالیت میکرد، درباره کارهایی که برای ساخت بیمارستانهای صحرایی در مناطق جنگی انجام میدادند، میگوید:
من آن زمان رئیس دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودم. اولین بار در عملیات فتح المبین برای ساخت بیمارستان صحرایی، یک کانکس را در منطقه دالپری راه انداختیم؛ این منطقه در نزدیکیهای دزفول بود.
ازآنجاکه ما از مسائل امنیتی چیزی نمیدانستیم، بیمارستان را بسیار نزدیک به نیروهای عراقی ساخته بودیم و خیلی زود لو رفتیم. بیمارستان ما از هر جای دیگر به عراقیها نزدیکتر بود و حتی خط مقدم جبهه خودی هم از بیمارستان ما عقبتر بود.
دومین بیمارستان را در بستان، بچههای سپاه ساختند. این بیمارستان چراغ مخصوص اتاق عمل نداشت و با چراغهای معمولی کار میکردیم!
پسازآن یک بیمارستان در دل زمین ساختیم ولی بازهم مشکلاتی داشتیم و با هر توپی که به بیمارستان میخورد، کار ما هم بر هم میخورد! بعد از آن بیمارستان صحرایی امام رضا (ع) و پس از آن هم بیمارستان فاطمه الزهرا (س) و علی بن ابی طالب (ع) ساخته شد و سرانجام مجهزترین آنها، بیمارستان صحرایی امام حسین (ع) بود که ساخته شد.
در آن زمان در بیمارستانها، پرسنل تا جایی که هنوز کار بود، کار میکردند، نه تا وقتیکه خسته میشدند. پزشکانی بودند که ساعتها کار کرده بودند ولی حاضر نبودند استراحت کنند.
در کنار این موضوع همیشه شاخصهای علمی نیز رعایت میشد و هیچگاه از این لحاظ مشکلی ایجاد نشد.
در هر جنگی طبق قاعده باید تعداد کشتهها و زخمیها تقریباً برابر باشد ولی در جنگ تحمیلی، تعداد کشتهها نصف مجروحین بود که نشان میدهد تا چه حد گروه پزشکی در مناطق جنگی فعالیت و تلاش کردهاند.
چهار بیمارستان صحرانی دوران دفاع مقدس
سردار احمد اخوان، معاون سابق بهداری نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به تازگی معاون هماهنگ کننده این نیرو شده است، در این باره چنین روایت میکند: ۴ بیمارستان صحرایی در دوران دفاع مقدس وجود داشت که هریک توانمندی خاص خود را داشتند. بیمارستان صحرایی امام حسین (ع) در اواخر جنگ ساخته شد که یکی از مهمترین شاخصههای آن، استحکام بنای این بیمارستان بود و با اینکه چندین بار بمباران شد ولی به دلیل وجود سه لایه بتون آسیب ندید.
پزشکان و متخصصان حاضر در این بیمارستانها با روحیه بسیجی، انگیزه بالایی برای درمان مجروحین دفاع مقدس داشتند. این انگیزه به حدی بود که اتاقهای عمل ما ۲۴ ساعته فعالیت داشت و پزشکان کمترین استراحت را به خود میدادند.
در ایام دفاع مقدس، زمان انتقال بیمار به بیمارستان به نیم ساعت رسید که در هیچ جنگی این موضوع دیده نمیشد. علت این امر نیز این بود که ما درمان را به صحنه نبرد برده بودیم و این در حالی است که در جنگهای کلاسیک دنیا، مجروحین را به بیمارستان منتقل میکنند. نیروهایی که در بیمارستان صحرایی امام حسین (ع) خدمت میکردند، آموزشدیده و از بهترین نیروهای درمانی بودند.
نصرالله فتحیان هم در کتاب تاریخ شفاهی دفاع مقدس: بهداری رزمی، چنین روایت میکند:
آقا فرمودند: حیف! کاش این بیمارستانهای صحرایی حفظ میشد
سردار نصرالله فتحیان؛ مسئول بهداری رزمی قرارگاه کربلا و خاتم الانبیاء (ص) در دوران دفاع مقدس میگوید: نکته مهم، محل استراحت جامعه پزشکی در مناطق عملیاتی بود. این عزیزان در بیمارستان صحرایی خاتمالانبیا (ص)، در یک سوله در زیر زمین و بدون هیچ نور طبیعی و حتی تهویه مناسب، ساعتهای استراحت خود را میگذراندند و هیچوقت درباره وضعیت رفاهی گلهمند نبودند. تنها چیزی که خیلی درخواست میکردند؛ سرویس بهداشتی و حمام مناسب بود که آنهم به دلیل موقعیت کاری درمان مجروح و اتاقهای عمل جراحی بود.
یادم هست آیتالله هاشمی رفسنجانی یکبار در خطبه نماز جمعه درباره اینکه چرا هشت سال جنگ برای ما خیلی ارزان تمام شد، مطالبی بیان کردند که حائز اهمیت بود. ایشان گفتند: نیروی بسیج مردمی از اقشار دانشآموز، کارمند، کشاورز و کارگر وارد جنگ شدند و جانشان را تقدیم کردند. در قبال این حرکت بسیار عظیم و ارزشمند فقط ماهانه دو هزار تومان به آنها حقوق پرداخت کردیم.
گروههای پزشکی هم از جنس مردم بودند و همان وضعیت را داشتند؛ منتها فرق افراد جامعه پزشکی با مردم داوطلب در این بود که آنها نیروهای متخصص با درآمد زیاد در شهرها بودند که منبع درآمدشان در مراکز درمانی شیک و آرام در شمال تهران و دیگر استانها را رها میکردند و داوطلبانه عازم مناطق جنگی میشدند؛ بنابراین، اصلاً صحبت کردن درباره دستمزد و دادن امتیاز برای این قشر متخصص شایسته نیست.
سال ۱۳۸۶، در دیداری با عنوان شب خاطره که خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم، ایشان از من پرسیدند: از بیمارستانهای صحراییتان چه خبر؟ گفتم: اکثراً از بین رفتند. ایشان با حس عجیبی فرمودند: حیف! کاش این بیمارستانهای صحرایی که جامعه پزشکی توی اونها اینهمه خدمت و ایثار کردن، حفظ میشد تا بزرگان و اساتید جامعه پزشکی برای رزیدنتها، انترنها و دانشجوهای گروه علوم پزشکی، اون خدمات ارزشمند رو توی همون مکانها بازگو میکردن. تأثیر کلام توی آن محیط از تأثیر محیط دانشگاهی خیلی بیشتره.
دستاوردهای پزشکی
فعالیتهای انقلابی در امور بهداری رزمی، مقدمهای شد که امروز پیشرفت فوقالعادهای در حوزه پزشکی داشته باشیم و جزء ده کشور اول دنیا در این حوزه باشیم. امید به زندگی که قبل از انقلاب در مردان و زنان ایرانی حدود ۵۲ سال بود، امروز با ۲۰ سال افزایش به ۷۵ سال رسیده است.
پیشرفتهای علمی در حوزه پزشکی و سلامت، یکی از عوامل مهم امید به زندگی در همه دنیاست. امروز، ما در رشتههای پرستاری، بهداشت و دارو، پیشرفتهای چشمگیری داشتهایم؛ مثلاً در حوزه دارو، ۹۵ درصد داروی مورد نیاز کشور را در داخل تولید میکنیم. به معنای واقعی کلمه، در این حوزه امروز روی پای خودمان ایستادهایم.
در زمینه تکنیکهای جراحی هم شایسته است از جراحان شاخصی همچون پروفسور علی غفوری، پروفسور محمدعلی محققی، دکتر ایرج فاضل، دکتر سیاوش صحت و دیگر عزیزانی که خودشان بهطور مستقیم در این میدان خدمات شایستهای در دفاع مقدس به رزمندگان دادند؛ دعوت شود و از زبان گویای آنها حق مطلب ادا شود.
انتهای پیام/ 119