گروه سیاسی دفاعپرس ـ آزاده حاجی غلامی؛ باید برای بررسی نکات سیاسی حکمرانی امام رضا (ع) در دوره مأمون عباسی این نکته را مورد توجه داشت که امام عملاً در جایگاه حاکم رسمی قرار نداشت، بلکه به اجبار ولایتعهدی را پذیرفت. اما همین موقعیت محدود، فرصت و صحنهای را برای روشنگری سیاسی ـ اجتماعی فراهم کرد.
ولایتعهدی امام رضا (ع) که به ظاهر امتیازی از سوی مأمون بود، در عمل به فرصتی تاریخی برای امام تبدیل شد؛ فرصتی که ثامن الحجج(ع) با آن نشان داد هم حکومت عباسی مشروعیت ندارد و هم اینکه توانست جایگاه واقعی امامت را برای مردم تبیین کند. در واقع با این فرصت سنجی، هویت و انسجام شیعیان را تقویت کرد و با سیاستی نرم اما عمیق، مأمون را در برابر افکار عمومی شکست داد تا جایی که محبوبیت روزافزون امام، مأمون را به تنگنا کشاند و سرانجام به شهادت علی بن موسی الرضا(ع) منجر شد.
امام رضا (ع) در دوران حکومت مأمون عباسی وارد موقعیتی شد که حکومت به شدت نیازمند مشروعیت بود. مأمون برای آرام کردن مخالفان و به ویژه علویان، پیشنهاد ولایتعهدی را ارائه کرد. در ظاهر این کار به معنای شریک کردن امام در قدرت بود اما در واقع امام با هوشمندی سیاسی که داشت آن را به فرصتی برای آشکار کردن ضعفهای خلافت عباسی تبدیل کرد.
امام ولایتعهدی را تنها با شروطی مثل دخالت نکردن در عزل و نصبها، تصمیم گیریهای حکومتی و اداره امور دخالتی پذیرفت که عملاً دست مأمون را میبست؛ این رفتار نشان داد که امام به اجبار این مقام را پذیرفته و هیچ مشروعیتی برای حکومت مأمون قائل نیست.
البته از سوی دیگر امام رضا (ع) از این موقعیت برای معرفی جایگاه واقعی «امامت» هم بهره برد به عنوان مثال در مناظرههای علمی که با دانشمندان ادیان و مذاهب مختلف برگزار شد، برتری اندیشه و منطق اسلام ناب و امامت الهی را برای مردم روشن و شفاف کرد؛ این کار باعث شد مردم بهتر بفهمند تفاوت امام معصوم با خلیفه عباسی تا چه میزان است.
اما در نگاهی دبگر باید گفت حضور امام در خراسان فرصتی ارزشمند برای شیعیان به وجود آورد زیرا آنان توانستند از نزدیک با امام در ارتباط باشند و هویت و انسجام شان را تقویت کنند. محبوبیت روزافزون امام در میان مردم آنقدر زیاد بود که مأمون را نگران کرد چون هرچه نفوذ اجتماعی امام بیشتر میشد، پایههای خلافت او هم متزلزلتر میشد.
مجموع اقداماتی که امام در مورد پذیرش ولایتعهدی انجام داد موجب شد نقشه مأمون برای کسب اعتبار از طریق امام معصوم شکست بخورد. پس امام نه تنها به حکومت مامون مشروعیت نبخشید بلکه با سیاستی نرم و حساب شده، مشروعیت آن را نیز زیر سؤال برد چون امام رضا (ع) با پذیرش ولایتعهدی، هرگز به دنبال منافع شخصی یا قدرتطلبی نبود، بلکه از جایگاه خود برای دفاع از حقیقت و بیداری جامعه استفاده کرد.
بررسی پذیرش اجباری ولایتعهدی امام رضا (ع) و وقایعی که رخ داد نشان میدهد که حتی در شرایطی که یک مسئولیت به اجبار یا در فضای پرچالش پذیرفته میشود، میتوان با سیاستی هوشمندانه آن را به فرصتی برای روشنگری، تقویت ارزشهای اسلامی و رشد جامعه تبدیل کرد.
امروز نیز مسئولان و مدیران در جمهوری اسلامی ایران باید از این نگاه درس بگیرند؛ زیرا پذیرش هر مسئولیت نه برای رسیدن به اهداف فردی و منافع شخصی، بلکه باید در مسیر خدمت، عدالت و رشد جامعه اسلامی باشد. مسئولان میتوانند با دوری از منفعتجویی فردی و با اولویت دادن به منافع امت، ظرفیتهای موجود را در جهت تقویت ایمان، عدالت اجتماعی و پیشرفت کشور به کار گیرند.
انتهای پیام/ 231