خط خون زنان شهیده گیلان

«خط خون زنان شهیده گیلان» تازه‌ترین سروده «نجمه پورملکی» که همزمان با دومین کنگره ملی شهدای گیلان منتشر شد.
کد خبر: ۷۷۲۷۱۸
تاریخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۷ - 25August 2025
به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از رشت، «خط خون زنان شهیده گیلان» عنوان تازه‌ترین سروده «نجمه پورملکی» از شاعران گیلانی است که همزمان با دومین کنگره ملی شهدای گیلان منتشر شد.
زنان شهیده گیلان
از خیابان و جنگل و صحرا
خون صدا می‌زند مرا انگار
از زنان شهیده گیلان‌
می‌نویسم برایتان طومار
 
بین شمشیر و شیوه‌های قلم
خون زبان رساتری دارد
خون حیات دوباره انسان
خون، اثربخش و، خون، امانت‌دار
 
در دفاع مقدس اول
لاله‌ها بردمیده از این خون
آبیاری شد انقلاب و سپس
پرثمر شد درخت خونین بار
می‌رود سمت خانه‌اش پروین
کودکانش سمانه و سارا
ردّ خونش ز اشکور تا خاش 
 می‌چکد از گلوله اشرار
می‌نویسم ز طاهره صیاد
بوده جانبازی‌اش خدا درصد
از گروه منافقین دارد
زخم پا‌های خسته و بیمار
 
نرجس پاک خانعلی‌زاده
بین ویروس و آن نفس تنگی
در دفاع از سلامت مردم
جان سپرده بخاطر این کار
 
اقدس استوار را دیدم
غرق خون در لباس احرامش
اشک خونین مکه جاری بود
در برائت ز مشرکین انگار
 
مرضیه غرقِ در زیارت بود
ناگهان حمله هوایی شد
از فراق کبوتران حرم
دیده‌ی شاچراغ شد خونبار
 
خون مینا اخوت از جنگل
از گروه منافقین پرسید
من گناهم چه بوده چندین ماه
پیکرم گم شده در این گومار
 
نام زهرا دقیقی از فومن
در مسیر سفر درخشان شد
سامرا انفجاری از بغض است
از ایادی ظلم استکبار
 
اعظم خواجه تاش، دوم بود
دوم ابتدایی، اما حیف
بین بازی اصابت موشک
خنده‌هایی که مانده در آوار
 
زیر آژیر قرمز تبریز
خون حنانه‌های شش ساله
خون بدرالنساء ساکتی است
رود جریان گرفته از رگبار
 
انقلابی انیس نوری بود
کشته شد با گلوله‌ی ژِ ۳
جان او را منافقانه گرفت
کاسه‌ی آش ِ لحظه افطار
 
بوده میدان مادر تهران
یادبودی ز طاهره حدّاد
او که با بارِ شیشه‌اش افتاد
بین رگبار کوچه و بازار
 
فاطمه، بین خانواده‌ی شاد
صوت قرآنِ پیربازار است
یک شب، اما به زیر بمباران
ردّ خونش نشسته بر دیوار
 
دختر دوم دبیرستان
کشته شد بین راهپیمایی
او فرحناز خوب معصومی است
با دلی انقلابی و بیدار
 
طیبه با شعار و تکبیرش
بر علیه رژیم پهلوی است
آه قطع نخاع شد آخر
بین سرکوب و حمله و کشتار
 
آریا نام خوب یک ماماست
از دل کوچه‌های سیکارود
از شهیدان کادر درمان است
از همان اسوه‌های بی‌تکرار
 
راحله با تب پرستاری
روز‌ها با کووید می‌جنگید
خدمت او برای بیماران
بوده از روی پاکی و ایثار
 
خون رویای باقری از رشت
بین زخم و گلوله‌ی ساواک
سال پنجاه و پنج از غربت
نقش بسته بروی هر دیوار
 
ناگهان در محله‌ای از رشت
شهربانوی شادمان هم رفت
بین شب‌های سرد بمباران
آه دنیا برای ما شد تار
 
رنگ خون بعد از این رساتر شد
در کنار تعهد و دانش
در دفاع مقدس دوم
دانش هسته‌ای شده پربار
 
یاس و محیا و فاطمه صابر
یادگاران جنگ صهیونی
آستانه جنایت دشمن
آستانه حماسه‌ای خونبار
 
آه مژگان که خادم قم بود
همسر باوفای طهرانچی
نوبت خدمت حرم دارد
غرق خون می‌رود به این دیدار
 
قهرمان مریم حجاری بود
همدل و هم مسیرِ مینوچهر
راه فیزیک هسته‌ای با خون
بعد از این تازه می‌شود هموار
 
پرپر آمد شهیده پوراندخت
پرشکسته ز آسمانِ اوین
ابر تالش هنوز می‌گرید
قلب زندان شکسته از اخبار
 
خون نه در کربلا نه در مکه
خون نه در جنگل و نه در زندان
خون نه جای مشخصی دارد
خون نه پایان گرفته بعد از کار
 
خون به وقتش به حرف می‌آید
خون همان راز سربه مهر خداست
خون اذان گلوی ثارالله
خون پیام صریحِ بی‌انکار
 
خون، درخشان و خون شکافنده
خون امید آفرین و جریان‌ساز
از خیابان و جنگل و صحرا
خون صدا می‌زند مرا انگار
 
انتهای پیام/
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار