مروری بر زندگینامه شهید «محمدرضا شربتی نوکنده»

بخشی از زندگی‌نامه شهید «محمدرضا شربتی نوکنده» به‌مناسبت سالروز شهادتش منتشر شد.
کد خبر: ۷۷۳۴۱۴
تاریخ انتشار: ۰۶ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۴ - 28August 2025
به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از گلستان، شهید«محمدرضا شربتی نوکنده»یکم فروردین ۱۳۴۴، در روستای نوکنده از توابع شهرستان بندرگز چشم به جهان گشود. پدرش حجت اله و مادرش ننه خانم داشت. در حد دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. ششم شهریور ۱۳۶۲، در مریوان هنگام درگیری با نیرو‌های حزب دمکرات و کومله بر اثر اصابت گلوله به قلب، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده حبیب اله زادگاهش واقع است.
 
مروری بر زندگینامه شهید «محمدرضا شربتی نوکنده»
 
فراز‌هایی از وصیت نامه شهید محمدرضا شربتی نوکنده؛
 
«بسم الله رب الشهداء و الصدقین»
 
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنیَانٌ مَّرْصُوصٌ
 
خدا آن مومنان را که در صف جهاد با کافران مانند سد آهنین همدست و پایدارند بسیار دوست دارد و امروز این آیه شریفه مصداق پیدا کرده و خلق مسلمان ایران در برابر دشمنان خداجوی صف آهنین ایستادگی می‌کنند و از هیچ ایثار فروگزار نیستند؛ و در میدان حق شهید می‌شوند، و چه زیباست جنگیدن و شهید شدن در میدان حق علیه باطل و ما انشاءالله امروز عازم جبهه هستیم و در این و سرنوشت ساز به رهبری امام امت خمینی کبیر شرکت می‌جوئیم.
 
من وصیت مهمی ندارم و تنها وصیت من به مادر عزیزم این است تا سر حد امکان از گریه زاری و ناراحتی‌های دیگر خودداری کنید و خود را مثل هزاران مادر دیگر بدانید که فرزندان خود را در راه خدا از دست داده‌اند و از خدا بخواهند که مرگ من فی سبیل الله باشد.
 
خداوند عالم در قرآن کریم می‌فرماید ما انسان را آفریدیم برای آزمایش (امتحان) مثلاً حضرت ابراهیم را میگویند سر فرزندت را ببر، حضرت علی (ع) ۲۵ سال خانه نشین می‌شود و خلاصه هر کس را به گونه‌ای امتحان می‌کند؛ و مادر جان و خواهر و برادر عزیزم شما را نیز با شهادت من امتحان کرده است، یعنی باید شما در برابر مرگ صبر زیادی بکنید و هیچ وقت نگوئید چرا محمدرضا مرد، چون نمرده‌ام قرآن میگوید شهیدان نمی‌میرند بلکه زنده‌اند، اما از شما‌ها انتظار دارم راه مرا که راه امام است ادامه دهید.
 
امید است بیاد من گریه نکنید و سیاه نپوشید، چون من به اینها احتیاجی ندارم، باز هم دوباره می‌گویم؛ مادر و خواهر و برادر گرامیم؛ ما از امام حسین (ع) ادامه دهنده راه خدا و وصیت کننده به حق و وصیت کننده به صبر در تئوری و عمل آموخته‌ایم که زندگی عبارتست از عقیده و جهاد و کوشش در راه آن عقیده (اسلام).
 
پس مسئله برای شما باید قابل حل باشد، سعی کنید که عقلتان بر احساساتتان غلبه کند و به خود زحمت ندهید که اجر شما نیز با خداست و صبر و شکیبائی پیشه کنید.
 
صبر در ایمان مانند سر در تن است، پس ایمان خود را حفظ کنید بوسیله صبرتان مادر و خواهر گرامیم شما می‌دانید هر وقت که باشد آدم باید از این دنیا برود و چه بهتر رفتن انسان از این دنیا در راه خدا باشد؛ و در راه خدا اسلام و قرآن کشته شود، چه لذتی دارد؟ مادر گرامیم هیچ وقت برای من گریه نکنید، چون در راه خدا کشته شدم. /والسلام
 
و از فامیل‌ها می‌خواهم که به مادرم دل گرمی بدهند و نگذارند که مادرم زیاد گریه کند. این وصیت نامه را در قله‌های هاجر مرزمیان ایران عراق در سنگری که پنج نفر از برادران ما خوابیده بوده‌اند و ساعت ۴ بعدازظهر در گوشه سنگر نوشتم.
 
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار/ مرگ بر شوروی/مرگ بر آمریکا/مرگ بر کسانی که سد اسلام هستند.
 
درود بر خمینی / درود بر رزمندگان اسلام
 
انتهای پیام /
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار