گروه بینالملل دفاعپرس- سعید شهرابی فراهانی تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی، امنیتی و بین الملل؛ اظهارات اخیر دونالد ترامپ مبنی بر «واگذاری هند و روسیه به چین» واجد اهمیت راهبردی است؛ این اعتراف، صرفاً یک اظهار نظر سیاسی نیست، بلکه بازتابی از روندی عمیقتر است که طی آن ایالات متحده در مدیریت مناسبات قدرت جهانی ناکام مانده و به تدریج جایگاه خود را در نظم بینالملل از دست میدهد.
ویژگیهای شخصیتی و رویکرد ترامپ
ترامپ برخلاف اسلاف خود، فاقد نگاه کلان به سیاست خارجی است. وی بیشتر بر پیروزیهای کوتاهمدت و تبلیغاتی متمرکز بوده و همین رویکرد، ضعف ساختاری آمریکا را آشکار ساخته است. سیاست خارجی او فاقد انسجام نظری، عمق راهبردی و صبر دیپلماتیک بوده و همین امر به شکست در پروندههای متعدد منجر گردیده است.
پرونده ایران و برجام
تجربه دولت اوباما نشان داد که واشنگتن آگاه است حمله نظامی به ایران، نه تنها برنامه هستهای را متوقف نمیسازد، بلکه موجب انسجام داخلی و پنهانکاری بیشتر میگردد. اوباما با همه محدودیتها، به ناچار به برجام تن داد.
در مقابل، اقدام ترامپ در پارهکردن برجام طی هفت سال اخیر، نتیجهای جز گسترش توان هستهای و راهبردی ایران به همراه نداشته و امروز ایالات متحده برای دسترسی به اطلاعات داخلی ایران در موقعیتی آسیبپذیر و انفعالی قرار گرفته است.
پیامدهای رفتاری ترامپ برای نظام بینالملل
خصلتهای شخصی وی – شتابزدگی، اقتصادمحوری، و خودشیفتگی – زمینهساز فاصله گرفتن بسیاری از بازیگران جهانی از ایالات متحده گردیده است.
هند، به عنوان قدرت نوظهور اقتصادی، اکنون خود را در بلوک جنوب جهانی تعریف میکند؛ چین جایگاه محوری در مناسبات نوین یافته و روسیه نیز با مقاومت راهبردی در اوکراین، مسیر خود را جدا ساخته است.
چشمانداز افول آمریکا
ناکامی در مدیریت بحران اوکراین، ناتوانی در مهار ایران، بینتیجه ماندن تلاشها برای آتشبس پایدار در غزه و اکنون پذیرش شکست در برابر چین، مجموعهای است که نشانههای روشن افول قدرت آمریکا را نمایان میسازد. در همین بستر، بیاعتنایی روسیه به تهدیدات ترامپ و امتناع پوتین از دیدار با زلنسکی، مؤید ادامه روند تقابل طولانیمدت در اوکراین است.
فرصتها و الزامات برای جمهوری اسلامی
در شرایط کنونی، ایران در برابر یک فرصت تاریخی قرار دارد: انتخاب جایگاه خویش در بلوکهای نوظهور قدرت جهانی. تحقق این امر منوط به تثبیت امنیت پایدار و تعریف روشن از راهبرد تعامل با جهان است.
هرگونه نوسان در سیاست خارجی – از غربگرایی مقطعی تا چرخش ناگهانی به شرق – باعث تردید شرکای بالقوه و کاهش اعتماد آنان خواهد شد. تنها با اتخاذ مواضع شفاف و پایدار است که تهران میتواند جایگاهی استراتژیک در معادلات آینده جهان بیابد.
انتهای پیام/ ۹۸۸