گروه بینالملل دفاعپرس - سعید شهرابی فراهانی، تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی، امنیتی و بین الملل؛ در پرتو تحولات ژئوپلیتیکی اخیر و روند رو به گسترش چندجانبهگرایی، ساختار نظم بینالمللی در حال گذار از تکقطبیِ مبتنی بر هژمونی غربی به سوی الگوی چندقطبی است.
در این گذار، مجموعهای از قدرتهای نوظهور منطقهای و فرامنطقهای در حال شکلگیریاند که یکی از مهمترین آنها، قدرت بالقوه جهان اسلام است.
ظرفیتهای راهبردی جهان اسلام
گستره جغرافیایی جهان اسلام، متشکل از ۵۷ کشور عضو سازمان همکاری اسلامی، حدود یکچهارم جمعیت جهان را در بر میگیرد (حدود ۱.۸ میلیارد نفر).
این حوزه تمدنی مالک نزدیک به ۶۸ درصد منابع انرژی شناختهشده جهان (نفت و گاز) است که بهمثابه شریان حیاتی اقتصاد جهانی محسوب میشود.
پیوستگیهای عمیق فرهنگی، تاریخی و هویتی میان ملتهای مسلمان، سرمایهای نرمافزاری برای شکلدهی به انسجام و همگرایی به شمار میآید.
پیشنیازهای راهبردی شکلگیری قطب قدرت جهان اسلام
تحقق این هدف نیازمند ایجاد هستههای قدرت منطقهای است که بتوانند در مرحله نخست به توازنسازی درونمنطقهای و سپس به همافزایی در سطح کلان کمک کنند.
در این چارچوب:
▪️شمال آفریقا میتواند با محوریت مصر سامان یابد.
▪️شرق آسیا قابلیت شکلگیری حول اندونزی را دارد.
▪️در غرب آسیا، سه بازیگر کلیدی ایران، عربستان سعودی و ترکیه در صورت همافزایی، توان ایجاد یک هسته قدرت منطقهای مؤثر را دارا هستند.
چشمانداز راهبردی
جهان اسلام، در صورت مدیریت شکافها و بهرهگیری از ظرفیتهای مشترک، قادر است به یکی از اضلاع اصلی هندسه چندقطبی جهانی بدل شود. این روند، علاوه بر ارتقای جایگاه جهان اسلام در معادلات جهانی، میتواند ابزار چانهزنی و موازنهسازی مؤثری در برابر قدرتهای سنتی بینالمللی فراهم آورد.
جمعبندی:
شکلگیری قدرت جهان اسلام نه یک پروژه کوتاهمدت، بلکه فرآیندی راهبردی و تدریجی است. تحقق آن، مستلزم ابتکار دیپلماتیک، همگرایی امنیتی - اقتصادی و تقویت نهادهای چندجانبه دروناسلامی است. آغاز این مسیر از نشستها و رایزنیهای هدفمند کشورهای اسلامی ضروری بوده و میتواند بهعنوان نقطه عزیمت عملی برای بازتعریف جایگاه جهان اسلام در نظم جدید جهانی تلقی شود.
انتهای پیام/ ۱۳۴