انقلاب سینما/ ۵

کار ناتمام هنرمندان در جبهه فرهنگی

امام خامنه‌ای در خصوص حضور موثر هنرمندان برای انتقال ارزش‌های دفاع مقدس فرمودند: «امروز کار عده‌ای که به میدان جنگ رفتند و حماسه را آفریدند تمام شد، اما کار یک خیل عظیم دیگری آغاز می‌شود؛ بعد از پایان جنگ، نوبت این هنرمندان است که این دیگر مسئله‌اش هشت سال نیست؛ هشتاد سال هم اگر طول بکشد، جا دارد.»
کد خبر: ۷۷۷۷۹۶
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۴۰۴ - ۰۵:۳۲ - 26September 2025

به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ توانست جنبشی عظیم در ارکان فرهنگی کشور که بواسطه افراد ناکارآمد در مسیر انحطاط قرار گرفته بود ایجاد کند. در این میان سینما بیش از هر رسانه دیگری از این انحطاط آسیب دید. در دوره رژیم پهلوی سینما نه تنها رنگی از جامعه اسلامی نداشت که در بسیاری از موارد علیه جامعه دینی بود طبعا چنین سینمایی به مذاق مردم عادی خوش نمی‌آمد، به همین دلیل سینمای فارسی در سال ۱۳۵۶ به ورشکستگی افتاد. این انقلاب اسلامی بود که توانست به سینمای ایران را احیا کند.

کار ناتمام هنرمندان در جبهه فرهنگی

در سال‌های ابتدایی انقلاب اسلامی رژیم بعث عراق با حمایت از اربابان غربی و شرقی خود حمله گسترده‌ای علیه ایران اسلامی انجام داد تا به این واسطه در انقلاب مردمی و اسلامی ایران را از بین ببرد که چنین هدفی محقق نشد. جنگ تحمیلی علیه ایران که با عنوان دفاع مقدس از آن یاد می‌شود در ابعاد وسیعی اثرگذار بود، سینما در کنار سایر گونه‌های هنری از واقعه دفاع مقدس تاثیر فراوان گرفت و سینمای دفاع مقدس به عنوان اولین و تنها ژانر بومی ایران متولد شد؛ که از سوی مردم و هنرمندان مورد استقبال قرار گرفت.

این سینما برای رسیدن به قله رفیعی که انتظار داریم فاصله بسیار دارد و باید در این مسیر شتاب بیشتری به خود دهد، بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در حوزه هنر سینما می‌تواند اصحاب سینما را در طی این مرحله یاری رسان باشد. به مناسبت هفته دفاع مقدس نگاهی داریم به فرمایشات امام خامنه‌ای در حوزه سینمای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس که قسمت پنجم آن را در ادامه می‌خوانید:

شرح پیروزی ما در جنگ تحمیلی وظیفه همه هنرمندان است

«ما در این ماجرای هشت ساله، یک پیروزی مطلق به دست آوردیم. ما که جنگ را شروع نکرده بودیم که بگوییم فلان جا را می‌خواستیم بگیریم، نتوانستیم، پس ناکام شدیم؛ قضیه این نبود. قضیه این بود که دشمنی به ما حمله کرده بود و می‌خواست بخشی از خاک ما را بگیرد؛ همه دنیا هم به او کمک کردند؛ ما هم مردانه ایستادیم؛ ناکام شد و بینی‌اش به خاک مالیده شد و برگشت. پیروزی از این بالاتر؟ این پیروزی را با همین ابعاد، با همه خصوصیاتی که در آن وجود دارد، با همه آن هزاران هزار ماجرایی که آن را به وجود آورده است، ما باید روایت کنیم. این کار هنرمندان عزیز ماست؛ کار نویسندگان است؛ کار سینماگران است؛ کار شاعران است؛ کار نقاشان است؛ کار اصحاب فرهنگ و هنر است.

امروز کار عده‌ای که به میدان جنگ رفتند و در این هشت سال، آن حماسه را آفریدند ـ چه شهدای‌شان، چه ایثارگرانشان، چه رزمندگان‌شان ـ دیگر تمام شد. آنها کار خودشان را کردند. پس از پایان کار آنها، کار یک خیل عظیم دیگری آغاز می‌شود؛ علاوه بر گزارش‌هایی که در دوران جنگ دادند. همین دوره جنگ، چقدر برای ما هنرمند درست کرد؛ چقدر شخصیت‌های برجسته درست شدند! غیر از آن، بعد از پایان جنگ، نوبت این خیل عظیمی است که این دیگر مسئله‌اش هشت سال نیست؛ هشتاد سال هم اگر طول بکشد، جا دارد.»

بیانات در دیدار جمعی از مدیران و فعالان فرهنگی دفاع مقدس‌/ ۶ مهر ۱۳۷۹

هنر نمی‌تواند نسبت به انقلاب و جنگ تحمیلی بی‌تفاوت باشد

«مقوله دیگری که من مختصراً آن را عرض می‌کنم، هنر انقلابی است. توقع انقلاب از هنر و هنرمند، مبتنی بر نگاه زیباشناختی در زمینه هنر است که توقع زیادی هم نیست. ملتی در یک دفاع هشت ساله با همه وجود به میدان آمد. جوانان به جبهه رفتند و از فداکاری در راه ارزشی که برای آنها وجود داشت، استقبال کردند ـ البته عمدتاً به خاطر دین رفتند؛ هرچند ممکن است عده‌ای هم برای دفاع از میهن و مرز‌های کشور دست به فداکاری زده باشند ـ مادران و پدران و همسران و فرزندان و کسانی که پشت جبهه تلاش می‌کردند نیز طور دیگری حماسه آفریدند. شما خاطرات هشت سال دفاع مقدس را مرور کنید، ببینید برای یک نگاه هنرمندانه به حالت و کیفیت یک جامعه، چیزی از این زیباتر پیدا می‌کنید؟

شما در عالی‌ترین آثار دراماتیک دنیا، آن‌جایی که به فداکاری یک انسان برخورد می‌کنید او را تحسین و ستایش می‌کنید. وقتی فیلم، آهنگ، تابلوی نقاشی، زندگی فلان انقلابی ـ مثلاً ژاندارک ـ یا سرباز فداکار فلان کشور را برای شما به تصویر می‌کشند در دل و باطن وجدان خودتان نمی‌توانید کار او را تحسین نکنید. هزاران حادثه به‌مراتب باارزش‌تر و بزرگ‌تر از آنچه در این اثر هنری نشان داده شده، در دوران هشت سال دفاع مقدس و در خود انقلاب، در خانه شما اتفاق افتاد. آیا این زیبایی نیست؟ هنر می‌تواند از کنار این قضیه بی‌تفاوت بگذرد؟ توقع انقلاب این است و توقع زیاده‌خواهانه‌ای نیست. می‌گویند چرا زیبایی دیده نمی‌شود! کسی که به این مقوله بی‌اعتناست، نمی‌خواهد این زیبایی را ببیند؟»

بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر ۱ مرداد ۱۳۸۰

کار هنرمند بیرون کشیدن زیبایی‌های دفاع مقدس است

«من یک‌بار دیگر دو، سه سال پیش در یک جلسه‌ی مجموعه‌ای از دوستان هنرمند ـ سینماگر و نقاش و مجسمه‌ساز و... ـ این را گفتم، شما به عنوان یک هنرمند، دنبال زیبایی‌ها و ظرافت‌های عالم وجود می‌گردید تا اینها را بشناسید، بیرون بکشید، برجسته کنید و نشان بدهید؛ کار هنرمند این است؛ یعنی ظرافت‌ها، زیبایی‌ها، ریزه‌کاری‌ها، دقایق و حقایق غیر قابل دید با چشم غیرمسلح به هنر را با سلاح هنر و نگاه هنرمندانه، بیرون می‌کشد و نشان می‌دهد. این‌که می‌گویم زیبایی، معنایش این نیست که زشتی‌ها را نمی‌تواند بیرون بکشد و نشان دهد؛ چرا، آن هم جزو ظرافت‌هاست. به آن جمع گفتم، شما به عنوان کسی که دنبال زیبایی‌ها می‌گردید، چطور می‌توانید زیبایی‌های دفاع هشت ساله‌ی یک ملت دست خالی را از میهن خودش، از کشور خودش، از ملت خودش و از نظام خودش، در آن میدان دشوار نادیده بگیرد.

الآن چند سالی است که کتاب‌هایی درباره‌ی سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و می‌نویسند و بنده هم مشتری این کتاب‌هایم و می‌خوانم. با این‌که بعضی از اینها را من خودم از نزدیک می‌شناختم و آن‌چه را هم که نوشته، روایت‌های صادقانه است ـ این هم حالا آدم می‌تواند کم‌وبیش تشخیص دهد که کدام مبالغه‌آمیز است و کدام صادقانه است ـ بسیار تکان‌دهنده است؛ آدم می‌بیند این شخصیت‌های برجسته، حتی در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمده‌اند؛ این اوستا عبدالحسین برنسی، یک جوان مشهدی بنا که قبل از انقلاب یک بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشته‌اند و من توصیه می‌کنم و واقعاً دوست می‌دارم شما‌ها بخوانید.

من می‌ترسم این کتاب‌ها اصلاً دست شما‌ها نرسد. اسم این کتاب «خاک‌های نرم کوشک» است؛ قشنگ هم نوشته شده. ایشان اول جنگ وارد میدان نبرد شده بود و بنده هم هیچ خبری نداشتم. بعد از شهادتش، بعضی از دوستان ما که به مجموعه‌های دانشگاهی و بسیج رفته بودند و با این جوان بی‌سواد ـ بی‌سواد به معنای مصطلح؛ البته سه، چهار سالی درس طلبگی خوانده بوده، مختصری هم مقدمات و ابتدایی و اینها را هم خوانده بوده ـ صحبت کرده بودند، می‌گفتند آن‌چنان برای اینها صحبت می‌کرده و حرف می‌زده که دل‌های همه‌ی اینها را در مشت می‌گرفته؛ به خاطر همین‌که گفتم، یک معرفت درونی را، یک ادراک را، یک احساس صادقانه را و یک فهم از عالم وجود را منعکس می‌کرده؛ بعد هم بعد از شجاعت‌های بسیار و حضور در میدان‌های دشوار، به شهادت می‌رسد که حالا کاری به جزئیات آن ندارم.

 این زیبایی‌هایی که آدم در زندگی یک چنین آدمی یا شهید همت و شهید خرازی می‌تواند پیدا کند و یا اینهایی که حالا هستند، نظیرش را شما کجا می‌توانید پیدا کنید؟ کجا می‌شود پیدا کرد؟»

بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون‌/ ۲۳ خرداد ۱۳۸۵

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار