گروه فرهنگ دفاعپرس- اکبر صفرزاده؛ روزهای زندگی به کارگردانی پرویز شیخطادی و تهیهکنندگی سعید سعدی محصول سال ۱۳۹۰ است. سعید سعدی این فیلم را بدون کمکهای دولتی و با هزینه شخصی تولید کرده است. تقریبا تمامی عناصر این فیلم دارای استانداردهای صادراتی هستند؛ از انتخاب سوژه که مهمترین بخش است تا کارگردانی و بازیگری. اگرسینمای ایران برای پخش و اکرانهای بین المللی دارای زیر ساختهای لازم بود این فیلم میتوانست یکی از بهترین گزینههای صادرات باشد.
برای فهم بهتر موضوع لازم است نگاهی بیاندازیم به فیلم «ستیغ هکسا» به کارگردانی مل گیبسون. «نبرد اوکیناوا» که بین ژاپن و آمریکا در گرفت یکی از خونبارترین نبردهای نظامی است. تهیه کنندههای هالیوود خیلی خوب میدانند که اگر فیلمی با درون مایه تجاوز و حمله به خاک کشور دیگر تولید کنند هیچ کشوری فیلم آنها را نخواهد پذیرفت و اکران نخواهد کرد بنابراین برای روایت داستان «نبرد اوکیناوا» با زیرکی و درایت داستان «دزموند داس» که فردی ضد جنگ است را انتخاب و داستان خونبار و جنایتکارانه «اوکیناوا» را با ظاهری بشر دوستانه روایت میکنند.
«استان اوکیناوا» جنوبیترین استان کشور ژاپن است. نبرد اوکیناوا، با نام رمز عملیات آیسبرگ بزرگترین عملیات آبی خاکی انجام شده در جنگ اقیانوس آرام در جنگ جهانی دوم بود که ۸۲ روز ادامه داشت. صد و پنجاه هزار نفر از مردم اوکیناوا دراین نبرد کشته شدند. در فیلم هیچ اثری از این جنایت نیست. دوربین از ابتدا تا انتها با «دزموند داس» است.
هزینهٔ فیلم «ستیغ هکسا» را ۴۰ میلیون دلار اعلام کردهاند، اما صحنههای نبرد فیلم آن قدر زیبا و با حوصله کارگردانی شده که فکر میکنیم هزینه تولید بسیار بیشتر از این حرفها است. «ستیغ هکسا» توانست در اکرانهای بین المللی فروشی معادل ۱۹۰ میلیون دلار داشته باشد و حدودا ۱۵۰ میلیون دلار سود کند.
فیلم «روزهای زندگی» روایت دو زوج پزشک است که در بیمارستان صحرایی نزدیک به خط مقدم مشغول به کار هستند. ورود پی در پی مجروحان و مصدومان جنگی، لحظات پرمشغله و دردناکی را برای آنها پدید آورده است. رادیو خبر پذیرش قطعنامه پایان جنگ را اعلام میکند، اما نیروهای عراقی به بیمارستان صحرایی حمله و آنجا را تصرف میکنند.
فیلم «روزهای زندگی» از ابتدا تا انتها در ساحت دفاع قرار دارد. در فیلم هیچ اثری از حمله ایرانیها به طرف نیروهای بعثی نیست. روزهای زندگی ضمن رعایت تمامی استانداردهای صادراتی روایتگر مقطع مهمی از تاریخ جنگ ایران و حزب بعث است؛ پذیرش قطعنامه ۵۹۸.
سکانس هجوم نیروهای بعثی به بیمارستان ایرانی درست بعد از اعلام قطعنامه، بسیار زیبا و خیره کننده و زد و خوردها، انفجارها و مانورهای هجومی و دفاعی مبهوت کننده است. نوع چینش وسایل و ابزارها و آدمها در میزانسن، دکوپاژ هوشمندانه، پلانهای جنگی کم نظیری را ایجاد کرده است.
«روزهای زندگی» از معدود فیلمهای دفاع مقدس است که نقش برجسته زنان در خط مقاومت را به درستی نمایش میدهد. ایستادگی و مقاومت نیروهای بیمارستان در نهایت آنها را به روشنایی میرساند. سکانس پایانی فیلم و تابیدن شعاعهای نور از روزنههای دیوار بسیار زیبا است.
انتهای پیام/ 121