گروه ساجد دفاعپرس: بزرگترین مؤلفهای که جنگ تحمیلی هشتساله را مقدس کرد، معنویت بود که در کنار عقلانیت، موجب درخشش رزمندگان اسلام مقابل ارتش تا بهدندان مسلح بعثی و خلق حماسههایی شگرف شد؛ بدونشک یک بعد از این معنویت، عنایات خاصه از جانب برگزیدگان الهی بود که در مواقعی بهصورت امدادهای غیبی و گاهی هم بهصورت رویاهای صادقه بهوقوع میپیوست.
بشارت بهشتی
نمونهای از این عنایات خاصه، بشارت شهادت توسط شهید آیتالله بهشتی به یکی از رزمندگان در خواب بود که ماحصل آن در کتاب «فرهنگ جبهه» چنین روایت شده است: «سال ۶۰ با عدهای از برادران بسیجی پس از طی دوره آموزشی به جبههی غرب اعزام شدیم؛ شب اول در پادگان «اللهاکبر» اسلامآباد غرب بودیم. صبح وقتی «اصغر دهقانی» را دیدم، خیلی شاداب و سرحال بود. برخلاف شب گذشته که قیافهای غمگین داشت. گفتم: «اصغر رو فرمی. دیشب نمیشد با یک من عسل هم خوردت» گفت: حقیقتش خواب شهید مظلوم بهشتی را دیدم. او به من بشارت شهادت داد». عملیات خیبر نزدیک بود. اصغر در این مدت به هیچچیز جز شهادت نمیاندیشید، وقتی از مرخصی به جبهه برمیگشت با صغیر و کبیر خداحافظی کرد و از همه حلالیت طلبید و این جمله را تکرار میکرد که «در این عملیات شهید میشوم و شهادت من حتمی است». من خود شاهد و ناظر بودم که او بالاخره در عملیات خیبر به ملکوت اعلی پیوست».
انتهای پیام/ 113