گروه سیاسی دفاعپرس ـ رحیم محمدی؛ فساد و خفقان و نیز بی حرمتی به شعائر دینی اسلام در رژیم شاهنشاهی موجب شد تا مردم کشورمان با رهبری امام خمینی (ره) این نظام استبدادی را سرنگون سازند و نظامی بر پایه احیای شعائر دینی و مردم سالاری دینی بنا نهند، اما این موضوع یعنی بازگشت جامعه به ارزشهای اسلامی و انسانی را نظام سلطه به پرچم داری ایالات متحده آمریکا بر نتابید، چون انقلاب اسلامی ایران که با شعار «نه شرقی ـ نه غربی» شکل گرفت مانعی اساسی برای تداوم سلطهگریها و غارت منابع کشورمان توسط دول غربی به ویژه آمریکا بود به همین دلیل آنها با استفاده از نقشهها و طرحهای مختلف از بدو پیروزی انقلاب اسلامی سعی کردند روند حرکتی این انقلاب را متوقف کنند.
لذا از فردای ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ نهتنها تهدیدها و تحریمها علیه این انقلاب آغاز شد، بلکه با بهرهگیری از عناصر داخلی در صدد سرنگونی نظام نوپای جمهوری اسلامی در ایران برآمدند که درگیری نیروهای انقلاب با تجزیه طلبان داخلی، کودتاگران و گروههای تروریستی را میتوان در همین راستا ارزیابی کرد؛ البته اگر چه این تلاشها خساراتی را برای نظام به همراه داشت؛ ولی با این حال روند حرکتی نظام را متوقف نکرد از این روی نظام سلطه که اقدامات خود در شکست انقلاب اسلامی در ایران را بینتیجه میبیند طرح دیگری را به منظور غلبه بر این انقلاب برنامهریزی میکند.
طیق برنامهریزی جدید، صدام به دلیل جاهطلبی که داشت بهعنوان بهترین گزینه برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی ایران انتخاب میشود؛ پس بعد از فراهم شدن مقدمات کارهای سیاسی و دیپلماتیک در سطح بینالمللی، ارتش عراق حملات زمینی را با هدف تصرف سریع مناطق غربی کشورمان و حملات هوایی را به جهت توقف فعالیتهای اقتصادی کشور از جمله فروش نفت، در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ آغاز کرد.
همانگونه که اشاره شد حملات سراسری به مرزهای غربی کشورمان زمانی صورت گرفت که قبلتر از آن تحرکات سیاسی عراق در سطح بینالمللی آغاز شده بود بهعنوان مثال در تابستان همان سال صدام برای همراه ساختن کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، با سران کویت و عربستان دیدار میکند و در آن دیدار امنیت خلیج فارس را امنیت عراق اعلام میکند و حتی جزایر سهگانه ایرانی در خلیج فارس را هم جزایر اماراتی اشغال شده توسط ایران میداند و برای تقویت ارتش خود سربازان زیادی را از مصر و اردن با حمایت مالی عربستان هم جذب میکند.
علاوه براین صدام نگاه ویژهای هم به بهبود روابط دیپلماتیک با آمریکا جهت بهرهمندی از حمایتهای این کشور در جنگ با ایران داشت؛ لذا برای تحقق همین منظور چند ماه قبل از آغاز جنگ با ایران، «برژینسکی» مشاور امنیت ملی وقت آمریکا دیداری محرمانه با صدام در عراق انجام میدهد و حتی در اواخر مرداد خبری مبنی بر برقراری روابط آمریکا و عراق در رسانهها منتشر میشود و وزارت امور خارجه آمریکا خبر از فروش موتورهای جت برای کشتیهای جنگی عراق میدهد.
همچنین روز قبل از شروع رسمی جنگ بین هیئت آمریکایی به سرپرستی معاون وقت وزارت خارجه آمریکا با برخی سران کشورهای اروپایی از جمله آلمان غربی، فرانسه و انگلیس درباره روابط با ایران برگزار شد و با شروع جنگ نیز انواع کمکهای اطلاعاتی، نظامی و فنی از سوی کشورهای غربی و شرقی روانه جبهههای جنگ عراق شد و حتی با وجود اثبات استفاده این کشور از سلاحهای ممنوعه علیه رزمندگان کشورمان در مجامع جهانی ولی بواسطه حمایتهای دول غربی و شرقی از صدام، هیچ گونه عکس العمل موثری را از سوی این مجامع علیه ارتش عراق دیده نشد و همان گونه که امروز رژیم اشغالگر قدس بواسطه حمایت دول غربی بویژه آمریکا در غزه هر جنایتی را بدون واهمه از اقدام سازمانهای بین المللی انجام میدهد، رهبر عراق نیز آن زمان هر اقدام ضد بشری که میخواست انجام میداد.
بنابراین باید گفت دولتهای غربی و شرقی آن زمان هرچند همواره با یکدیگر در تضاد منافع قرار داشتند، اما در مواجهه با انقلاب اسلامی در ایران به یک وجه اشتراک رسیدند، زیرا نظامی در منطقه شکل گرفته بود که بنای خود را بر عدم اتکا به شرق و غرب نهاده بود و نیز به دنبال احیای شریعت اسلام محمدی (ص) بود که چنانچه الگویی برای سایر ملتهای منطقه قرار میگرفت و نظامهایی شبیه ایران تشکیل مییافت، منافع دولتهای غربی و شرقی به شدت تضعیف میشد لذا براین اساس از همان روزهای اول بعد پیروزی انقلاب اسلامی دشمنیها با این نظام شکل گرفت و صدام هم خواسته یا ناخواسته در بازی سیاسی آنها قرار گرفت.
پس میتوان اینگونه عنوان کرد که هدف از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران جلوگیری از گسترش نهضت امام خمینی (ره) بهعنوان عامل تأثیرگذار در برهم زدن معادلات سیاسی کشورهای استکباری در جهان بود که با طراحی بلوک شرق و غرب آن زمان و با میدانداری ارتش صدام صورت گرفت.
انتهای پیام/ 231