کاسبی: سینمای دفاع مقدس نباید یاس‌آفرین باشد

زنده یاد محمد کاسبی با اشاره به رسالت بزرگ سینماگران در حوزه سینمای دفاع مقدس گفت: سینماگر حق ندارد سرسوزنی در سینمای دفاع مقدس یاس به وجود آورد؛ سینمای دفاع مقدس مثل شاهنامه فردوسی است که سراسر آن مملو از سلحشوری‌های مردم سرزمینی است که در برابر دشمن ایستادگی کردند.
کد خبر: ۷۸۴۷۰۴
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۹ - 12October 2025

به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، زنده یاد «محمد کاسبی» از هنرمندانی بود که با نگاه و مشی انقلابی وارد حرفه سینما شد و این نگاه را تا آخرین روزهای زندگی‌اش حفظ کرد. همه آثار این بازیگر فقید خود گویای این مشی و نگاه است. «محمد کاسبی» در گفت‌وگویی با دفاع‌پرس ضمن تبیین نگاه انقلابی خود تاکید داشت که هنرمند نمی‌تواند بدون جهان بینی اثری خلق کند، داشتن جهان بینی و اعتقاد به مبانی انقلاب اسلامی و ارزش‌های دفاع مقدس باید در اثر هنرمند نمود داشته باشد.

سینماگر نباید در سینمای دفاع مقدس یاس آفرین باشد

متن زیر حاصل گفت‌وگو با محمد کاسبی بازیگر پشیکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون است که به مناسبت درگذشت وی بازنشر می‌شود.

نمی‌شود کسی هم اپوزیسیون باشد و هم سینماگر دفاع مقدس

دفاع پرس: فعالیت‌های فرهنگی و هنر شما از کجا آغاز شد و جرقه تشکیل حوزه هنری از کجا زده شد؟

قبلا از انقلاب کار تئاتر و بازیگری انجام می‌دادم به خاطر علاقه‌ام به این موضوع در دانشکده هنر‌های دراماتیک رشته بازیگری و کارگردانی سینما و تئاتر خواندم؛ همان ایام گروه کوچکی با محوریت کار‌های فرهنگی و هنری در انجمن اسلامی دانشکده هنر‌های دراماتیک تشکیل دادیم؛ تقریباً سال آخر دانشگاه بودم که انقلاب شد. به همراه بچه‌های انجمن، نمایشنامه کوتاهی به اسم «نهضت حروفیه» کار کردیم؛ این نمایشنامه دست نوشت‌های بود از شهید حسین قشقایی که در تشییع جنازه استاد نجات اللهی به شهادت رسیده بود. خانم ایشان روزی مراجعه کرد و گفت: حسین طرح یک نمایشنامه را نوشته است و از ما خواست تا نمایشنامه را کار کنیم. بهترین چیزی که به ذهنمان رسید این بود که عین نوشته شهید را بدون دخل و تصرف اجرا کنیم.

نمایشنامه را تمرین کردیم، کار آماده شده بود که ایام ۲۲ بهمن و پیروزی انقلاب پیش آمد طبق مسائل آن زمان هر کسی به کاری مشغول بود. از ۲۳ بهمن مسئولیت نمایش رادیو را بر عهده گرفتم، ژ ۳ به دست هر روز سر کار می‌رفتم. بیشتر هنرمندان سینما فرار کرده بودند، در این میان خبردار شدیم تئاترشهر خالی است و کسی نیست آن را اداره کند. اواخر اسفند یک ماه از انقلاب گذشته بود که به همراه بچه‌های انجمن اسلامی در تئاتر شهر مستقر شدیم و اولین نمایشنامه بعد از انقلاب به نام نمایشنامه «نهضت حروفیه» نوشته حسین قشقایی توسط دانشجویان انجمن اسلامی دانشکده هنر‌های دراماتیک در تئاتر شهر روی صحنه رفت.

در اولین عاشورای بعد از انقلاب امام از دسته‌های سینه‌زنی خواسته بود تا به طرف دانشگاه تهران حرکت کنند، ما از نازی‌آباد آمده بودیم. فرج‌الله سلحشور را در میدان انقلاب دیدم که در این دیدار از نمایشنامه «نهضت حرفیه» و نوع اجرای آن تعرف و استقبال کرد. کارگردانی این نمایش را داوود دانشور بر عهده داشت؛ بنده، تاج بخش فنائیان، کاظم بلوچی، جلیل فرجاد، سعید کشن فلاح و سید مهدی شجاعی هم جزء گروه بودیم. بچه‌ها پای کار آمده بودند، مشغول فعالیت‌های هنری بودیم و گروهی را تشکیل دادیم تا اینکه یک روز سلحشور به من گفت از طریق آیت‌الله امامی کاشانی با امام صحبت کرده‌ایم تا فضایی را برای تربیت بچه‌های معتقد به انقلاب اسلامی در مسائل هنری ایجاد کنیم، تجربه دانشگاه شما به ما کمک می‌کند این گروه به شما نیاز دارد. به سلحشور گفتم من مسئول نمایش رادیو و مسئول بازبینی فیلم‌های ارشاد هم هستم، لذا فرصت کافی برای این کار را ندارم شما کار را راه بیندازید ما هم کمک می‌کنیم، این اولین جرقه‌های شکل گیری حوزه هنری بود.

کارمان را در یک ساختمان پشت سینما فلسطین آغاز کردیم بعد از مدتی ساختمان فعلی حوزه هنری را به ما دادند. پس از این ماجرا مرکز هنر‌های نمایشی ارشاد را هم راه اندازی کردیم تا در کنار آن تئاتر هم شکل بگیرد. فشار بچه‌ها برای تمرکز بیشتر من در حوزه زیاد شد تا مسئولیت‌های که در گوشه و کنار بر عهده گرفته‌ام را به دیگران بسپارم و بدین ترتیب جریان فیلم سازی در حوزه هنری را با قوت بیشتری شروع کنیم. همه مسئولیت‌ها را کنار گذاشتم و اولین فیلم سینمای‌مان به نام «توبه نصوح» را در سال ۱۳۶۰ در حوزه ساختیم.

در فیلم‌های «توبه نصوح»، «دو چشم بی‌سو» و «استعاذه» بازی کردم. در بین بچه‌های حوزه هنری تنها من دانشکده هنر رفته بودم مابقی بچه‌ها دیپلم داشتند، اما فکر و نوع نگاه آنها درباره هنر بسیار پخته بود نمونه این پختگی ملاقلی‌پور بود که مرتب به جبهه می‌رفت و عکاسی می‌کرد. طوری خوب پیشرفت داشت که کار عکسبرداری فیلم «مرگ دیگری» را او انجام داد. به همین شکل بچه‌ها وارد عرصه هنر و سینما می‌شدند. محتوای فیلم‌ها از ذهنیت‌های بچه‌ها گرفته می‌شد ضمن اینکه حوزه هنر و اندیشه تنها جایی بود که فیلم تولید می‌کرد در همین زمان بخش‌های هنری دیگری نیز در حوزه در حال شکل گیری بود.

هنرمندان عرصه نقاشی، ادبیات و شعر در حوزه گرد هم یک جمع دوستانه شکل داده بودیم. تازه ۳۰ نفر شده بودیم که در این مجموعه شاعر، فیلمساز و نقاش و.. حضور داشتند همین تعداد نفرات به اندازه هالیوود در ایران اسم‌مان پیچیده بود. آخر ماه یک مشت پول مچاله شده و یک دفتر را روی میز می‌گذاشتند تا هر کسی هر چقدر هزینه زندگی دارد از آن بردارد. آن زمانی که مسئول نمایشات رادیو بودم ماهی ۶ هزار حقوق می‌گرفتم حالا که به حوزه آمده بودم ماهیانه دوهزار و هفت صدتومان می‌گرفتم.

سال ۱۳۶۰ سازمان تبلیغات تاسیس شد، آیت الله امامی کاشانی جزء شورای عالی حوزه هنری بود. از آنجایی که ما در حوزه هنری مدیر نداشتیم بچه‌ها قبول نکردند که زیر مجموعه سازمان تبلیغات بروند. قبل از این موضوع مشغول کارخودمان بودیم و هر کسی گوشه‌ای از کار را به دست می‌گرفت. درگیری‌های سازمان مجاهدین خلق شروع شده بود و به نهاد‌های دولتی پاتک می‌زدند، همه بچه‌ها شب تا صبح با ژ ۳ کشیک می‌دادند. غذای ظهر بچه‌ها را از مدرسه سپهسالار تحویل می‌گرفتیم، اسم غذا را پرچم گذاشته بودیم، چون گوجه و پنیر و خیار بود. بعد از مدتی حقوق و غذای ما را قطع کردند و گفتند یا عضو حوزه هنری سازمان تبلیغات باشید یا این مجموعه را جمع کنید، چندی ماهی مقاومت کردیم و بعد از مدتی انشعاب در مجموعه به وجود آمد. مرحوم امیرحسین فردی از کسانی بود که همان زمان از حوزه بیرون رفت و گفتند قرار بود ما در اینجا مستقل باشیم و خداحافظی کردند و بلاخره ما قبول کردیم و مسئولی از طرف سازمان تبلیغات معرفی شد.

دفاع پرس:رسالت حوزه درباره هنر انقلاب چه بود؟

مقام معظم رهبری درباره تک تک واژه‌های عنوان «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» بیاناتی داشتند که این سپاه، پاسدار انقلابی است که اسلامی است. حوزه از نظر من سپاه پاسداران فرهنگی انقلاب اسلامی بود. حوزه هنری به واسطه هنرمندان و تلاش‌های آنهایی که با عشق آمده بودند قوی شده بود؛ این زحمت کشان کسانی بودند که بیرون از حوزه خیلی‌ها دنبالشان بودند تا آنها را جذب خودشان کنند، اما در آخر اتفاقی که رخ داد این بود که بچه‌های که در سینما رشد کرده بودند همه از حوزه رفتند. ما در این مملکت سینماگر بچه مسلمان نداریم مگر اینکه یا حوز‌های بوده و یا از حوزه عبور کرده است. کمال تبریزی، ابراهیم حاتمی کیا و همه سینماگران معتقد هر کدام به نوعی از حوزه عبور کردند یا برای فیلمسازی حوزه بودجه در اختیار آنها گذاشته است.

اوایل انقلاب، نیروی‌های چپ نسبت به بچه‌های هنرمند که مدعی ایدئولوژی اسلامی بودند نگاهی تحقیرآمیز داشتند. آنها معتقد بودند «هنر ایدولوژی نمی‌خواهد، هنر برای هنر است». عزیز من! نام آنتوان چخوف را می‌برید و آثار هنری‌شان همه مملو از خط و خطوط و ایدئولوژی است که دارد؛ چطور است که اگر برِش و چخوف هنرشان در اختیار ایدولوژیشان است، با فرهنگ و متمدن هستند. اما اگر هنر منِ بچه مسلمان در خدمت ایدولوژی‌ام باشد متحجر و عقب مانده‌ام! متاسفانه برخی از مسئولین مملکتی هم مغلوب این تصور شده‌اند، چرا که به روشنفکرانی که دوستدار امام و ارزش‌های انقلاب نبودند بها می‌داند.

دفاع پرس: چه نسبتی بین هنرمند و انقلاب وجود دارد؟ هنر برای هنر اصالت دارد؟

حکومتی در ایران روی کار آمده است که نظیر آن تا به حال در دنیا وجود نداشته است، زمانی که انقلاب می‌شود پدر من قاری قرآن است و ما که در مسجد و هیئت تربیت شده‌ایم و با مفاهیم انقلاب انس گرفته‌ایم حالا به کسوت دانشجویی در آمده‌ایم و تئاتر کار می‌کنم که در آن به نوعی اشکالات حکومت پهلوی را به مردم گوشزد می‌کنیم. انقلاب اسلامی جاذبه داشت. حالا اگر کسی به مبانی انقلاب اعتقاد ندارد و فقط صرفاً برای گذران زندگی و نان درآوردن بر منسبی نشسته است بدبخترین آدم روی زمین است. برخی اعتقادی به انقلاب و آرمان‌ها ندارند و منسب می‌گیرند، طوری می‌شود که ملت و مملکت نمی‌داند از کجا ضربه خورده است. شروع ظاهری انقلاب بهمن ۱۳۵۷ بود ولی انقلاب با پیروزی به پایان نرسیده است؛ انقلاب هنوز ادامه دارد. انقلاب مثل دریاست که خس و خاشاک را بیرون می‌زند. انقلاب پویایی و پایایی دارد. 

دفاع پرس: سینمای دفاع مقدس کدام سمت رفته است؟

هر کسی به زعم خود سینمای دفاع مقدس را تحلیل کرده؛ یکی درست و دیگر اشتباه. زمانی به کارگردانان می‌گفتند شما اگر اشکالی می‌بینید حرفهای‌تان را در سینمای دفاع مقدس مطرح نکنید. سینماگر حق ندارد سرسوزنی در سینمای دفاع مقدس یاس به وجود آورد؛ سینمای دفاع مقدس مثل شاهنامه فردوسی است که سراسر آن مملو از سلحشوری‌های مردم سرزمینی است که در برابر دشمن ایستادگی کردند. کسی حق ندارد در وجود مردم یاس بندازد. سینمای دفاع مقدس جای این قبیل کار‌ها نیست. اگر فیلمت را نمی‌بینند باید خوب فیلم بسیازید؛ نمی‌شود کسی هم اپوزیسیون باشد و هم سینماگر دفاع مقدس، اما متاسفانه سینمای دفاع مقدس دچار این نقیصه شده است. این مملکت پابرجا و پویاست برای اینکه آن ارواح که به ما نان می‌دهند مملکت را هم می‌گردانند؛ ارواح شهدا مملکت را می‌گردانند، سینمای دفاع مقدس بروز درون یک فیلم ساز است.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار