نوای زنگ شهادت در مدرسه پیروز بهبهان

 زنگ آخر مدرسه شهید پیروز به صدا درآمده بود. دانش‌آموزان، با کیف‌های کوچک و دل‌های بزرگ، آماده بازگشت به خانه بودند، اما ناگهان صدای مهیبی، سکوت شهر را درهم شکست. موشک‌های رژیم بعث عراق، بی‌هیچ رحم و منطقی، بر پیکر مدرسه فرود آمدند و کلاس‌های درس را به صحنه‌ای از خون و خاک بدل کردند.
کد خبر: ۷۸۸۳۱۶
تاریخ انتشار: ۰۵ آبان ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۳ - 27October 2025

گروه استان‌های دفاع‌پرس‌ ـ سید قنبر یوسفیانی؛ در چهارم آبان‌ماه ۱۳۶۲، در ساعت ۱۷:۱۰ دقیقه شهر بهبهان شاهد یکی از تلخ‌ترین و جان‌سوزترین وقایع تاریخ خود بود؛ روزی که مدرسه راهنمایی شهید «حمدالله پیروز»، به دست رژیم بعث عراق به قتلگاه ۶۹ دانش آموز، ۴ فرهنگی و یک سرایدار آن مدرسه و همچنین به مجروح شدن ۱۳۰دانش آموز و ۱۱ آموزگار تبدیل شد.

زنگ شهادت در مدرسه پیروز بهبهان

 این مقاله، با نگاهی تحلیلی و احساسی، به بازخوانی این فاجعه می‌پردازد؛ فاجعه‌ای که نه‌تنها زخمی عمیق بر پیکر شهر بهبهان نشاند، بلکه نمادی از مظلومیت کودکان در جنگ و چهره بی‌رحم دشمنان این سرزمین شد.

 زنگ آخر مدرسه شهید پیروز به صدا درآمده بود. دانش‌آموزان، با کیف‌های کوچک و دل‌های بزرگ، آماده بازگشت به خانه بودند، اما ناگهان صدای مهیبی، سکوت شهر را درهم شکست. موشک‌های رژیم بعث عراق، بی‌هیچ رحم و منطقی، بر پیکر مدرسه فرود آمدند و کلاس‌های درس را به صحنه‌ای از خون و خاک بدل کردند.

در این حمله موشکی، ۶۹ دانش‌آموز معصوم، ۴ معلم فداکار و یک خدمتگزار به شهادت رسیدند و بیش از ۱۳۰ دانش‌آموز و ۱۱ معلم مجروح شدند. روایت‌ها می‌گویند که دقایقی پیش از انفجار، یکی از معلمان درباره فلسفه شهادت سخن می‌گفت؛ گویی که تقدیر، آن لحظه را برای پرواز آلاله‌ها رقم زده بود.

در آن لحظه‌های سخت، شهر بهبهان در بهت و اندوه فرو رفت. مردم، با دستان خالی و دل‌هایی پر از درد، به یاری بازماندگان شتافتند. خاک و دود، آسمان شهر را پوشاند و صدای گریه مادران، با آژیر آمبولانس‌ها درهم آمیخت.

رژیم بعث عراق، با موشک‌هایش، نه فقط دیوار‌های مدرسه شهید پیروز را ویران کرد، بلکه قلب یک شهر را نشانه گرفت. اما آنچه نمی‌دانست، این بود که بهبهان، شهری‌ست ریشه‌دار در ایمان، در عشق به اهل بیت، در ولایت‌مداری. شهری که اگر خاکش را خون‌آلود کنی، از دلش پرچم یا حسین (ع) برمی‌خیزد.

در آن روز شوم، دشمن می‌خواست صدای علم و ایمان را خاموش کند. اما بهبهان، با همان خون‌ها، صدای بلندتری ساخت. پیکر‌های کوچک شهدا، بر دوش مردم، نه به خاک، که به افلاک سپرده شدند و در همان لحظه، بغض مردم بهبهان، به فریادی تبدیل شد: «مرگ بر بعث عراق، درود بر خمینی (ره)»

 چهارم آبان، تنها یک تاریخ نیست؛ یادآور مسئولیتی است بر دوش همه ما. مسئولیتی برای زنده نگه‌داشتن یاد شهدا، برای روایت حقیقت به نسل‌های آینده، و برای ایستادگی در برابر فراموشی. مدرسه شهید پیروز، امروز نماد مظلومیت کودکان در جنگ و سندی بر جنایت‌های رژیم بعث عراق است.

یاد آن ۷۴ آلاله پرپر، نه‌تنها در دل بهبهان، که در حافظه ملی ایران جاودانه خواهد ماند. باشد که با قلم، تصویر و صدا، این فاجعه را بازگو کنیم؛ نه از سر اندوه، بلکه برای بیداری، برای صلح و برای آنکه دیگر هیچ کودکی، در هیچ مدرسه‌ای، قربانی جنگ نشود. یاد و نامشان جاودانه و پر رهرو باد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار