به گزارش خبرنگار دفاعپرس از خراسان رضوی، طبق نظر مورخان و صاحبنظران تاریخ انقلاب اسلامی ایران؛ آنچه که در تسخیر سفارت آمریکا به وضوح دیده میشود درخواستهایی است که دانشجویان و ملت ایران از دولت آمریکا داشتند و مهمترین آنها بازگشت شاه به ایران و اموال مسروقه و محاکمه وی در کشور بود، اما آیا علت اصلی تسخیر سفارت آمریکا همین بوده است؟

۱۳ آبانماه سال ۱۳۵۸ در سالگرد روز دانشآموز و روز تبعید امام خمینی (ره) از ایران به ترکیه، ساختمان سفارت آمریکا در تهران به تصرف دانشجویان پیرو خط امام در آمد. این رویداد به تلافی ۹ ماه اقدامات تخریبی، براندازانه و خصمانه آمریکا علیه انقلاب اسلامی ایران (۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۱۳ آبان ۱۳۵۸) صورت گرفت. در این اقدام ۵۲ جاسوس دیپلماتنمای آمریکا در تهران به مدت ۴۴۴ روز گروگان بودند.
بعد از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در چنین روزی و تأیید این حرکت انقلابی از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به نام «انقلاب دوم»؛ اسناد این مرکز خرابکارانه رفته رفته به دست دانشجویان پیرو خط امام (ره) افتاد و ماهیت خرابکارانه دولت آمریکا برای آنها و ملت ایران فاش شد.
در قسمتهایی از اوراق به دست آمده از این اسناد، گزارشهایی از نقش و جایگاه انقلابی مشهد و همچنین تشریح مواضع سیاسی برخی روحانیون این شهر توسط یکی از کارمندان این مرکز به ظاهر دیپلماسی در قالب و محتوای خیلی محرمانه، نزدیک به یک ماه پیش از تسخیر لانه جاسوسی، به مقامات وزارت امور خارجه آمریکا ارسال شده است که شرح متن این گزارش در ادامه این متن میآید:
سند شماره (۳۱)
از: سفارت آمریکا در تهران
تاریخ: ۷ اکتبر ۱۹۷۹ - ۱۵ مهر ۱۳۵۸
به: وزارت امور خارجه - واشنگتن. دی. سی. فوری
طبقه بندی: خیلی محرمانه
شماره: ۷۵۲
موضوع: مشهد انقلابی
۱- (تمامی متن خیلی محرمانه است)
۲- خلاصه: کارمند سیاسی، روزهای دوم و سوم اکتبر را در مشهد مرکز استان خراسان واقع در شمال شرقی ایران گذراند. شهر حالت سرور و شادمانی داشت و از زواری که برای تولد هشتمین امام به آنجا آمده بودند، پر شده بود. مشهد جدا از جریان اصلی زندگی سیاسی ایرانیان، در انجام مراسم سنتی راه خود را ادامه میدهد. ولی آیت اللّه خمینی نماینده خود را منصوب کرده است که وی هم استاندار و هم دو رهبر روحانی بانفوذ شهر را دورادور کنترل میکند. این دو روحانی در طی ماههای برخوردهای نهایی ژانویه ۱۹۷۹ با دولت مرکزی تا به روی کار آمدن انقلاب در فوریه، شهر را اداره میکردند. سفارت به طور جداگانه در مورد وضعیت دانشگاه مشهد و دیدار با چهرههای مذهبی مشهد گزارش خواهد داد. (پایان خلاصه).

۳- مأمور سیاسی روزهای دوم و سوم اکتبر را در مشهد مرکز استان خراسان و محل مقبره امام رضا گذراند. مأمور مذکور مشهد را در طول ۸ سال قبل ندیده بود و در طول اقامتش در مشهد وی با هیئت علمی دانشگاه و نیز آیتاللّه حاج حسن طباطبائی قمی که از رهبران سیاسی سرشناس استان است، ملاقات نمود. آنچه در زیر میآید. مواردی است که از این دیدار مشهد قابل ذکر است.
تاریخچه و زمینه قبلی
۴- مشهد به طور سنتی راهی مستقل از جریان اصلی حیات سیاسی ایران پیموده است. دلایل این استقلال چندان روشن نیست. اگر چه ممکن است این امر به دلیل انزوای جغرافیایی این شهر باشد (تهران در ۶۰۰ مایلی غرب آن قرار دارد و جادههای آن طرف مشهد به جایی منتهی نمیشود (البته اینها مسائلی است که آنها میگویند). این شهر از لحاظ تاریخی همیشه متعلق به آسیای مرکزی و افغانستان بوده است تا قسمت اصلی ایران مرکزی. به هر دلیلی که باشد نقش این شهر در بحرانهای سیاسی دهههای قبل (جنبش مشروطیت، جنبشهای جداییطلب پس از جنگ دوم، دوره مصدق و نیز انقلاب اسلامی اخیر) یک نقش فرعی بوده است. شهر هنوز هم علیرغم این واقعیت که مشهد مرکز زیارتی برای تمام مسلمانان شیعه به شمار میرود و نیز مرکز یکی از مناطق مهم کشاورزی است، این خصوصیت را دارا میباشد.

۵ - مشهد به طور نسبی از اغتشاشاتی که در اواخر سال ۱۹۷۸ سراسر ایران را فراگرفته بود، برکنار مانده بود. لیکن امیدی که به آرامش اهالی میرفت در اوائل ژانویه ۱۹۷۹ در هم شکست و چهار روز زد و خورد حدود ۲۰۰۰ نفر کشته برجای گذاشت. بر طبق منابع محلی در آن موقع ارتش از در ناسازگاری درآمد و ضمن حمله به یک بیمارستان هرکسی را که مییافت هدف گلوله قرار میداد. در پی این زد و خورد بسیاری از سربازان از پادگانهای خود فرار کردند و حکومت نظامی اقتدار خود را از دست داد.
فرماندار (حاکم شهر) به انقلابیون پیوست و استاندار و دیگر نمایندگان دولت مرکزی شهر را ترک کردند.
از اوائل ژانویه انقلاب فوریه قدرت اصلی در شهر در دست آیتاللّه حاج حسن قمی و آیت اللّه سید عبداللّه شیرازی بود که امور شهر را از داخل منازل و مدارس خود اداره میکردند. فیالمثل آیت اللّه شیرازی بود که حمله به خارجیان را منع کرد. جامعه خارجیان، مشهد را در حدود ۷ ژانویه به قصد هرات ترک کرد.
۶- در پی پیروزی انقلاب اسلامی در فوریه ۱۹۷۹، دو آیتاللّه مذکور، قسمت اعظم قدرت رسمی خود را به نفع شیخ طبسی که نماینده امام در مشهد میباشد از دست دادند. طبسی یک روحانی چندان شناخته شدهای در قبل از انقلاب نبود، لیکن با استمداد از قدرت خمینی و یک گروه کوچک از پاسداران انقلاب، او توانسته است کنترل شهر را در دست گیرد تا جایی که اکنون فرماندار و دیگر نمایندگان دولت رسمی هم تحت نفوذ طبسی قرار گرفتهاند.

۷- یکی از اعضای یک خانواده مشهدی امر به دلیل انزوای جغرافیایی این شهر باشد لیبرال و سرشناس مشهد، افول قدرت دو آیت اللّه را این طور تشریح کرد:
(الف) در طول تبعید پانزده ساله خمینی از ایران، رهبران مذهبی مشهد مجبور به سازش با مراجع شهری شده بودند. عزیزی که آخرین فرماندار شهر در زمان رژیم سلطنتی باشد، روابط بسیار حسنهای با رهبران مذهبی مشهد برقرار کرده بود تا جایی که رژیم انقلابی نیز او را آزار نداد. لیکن آیتاللّهها با فرماندار مخلوع قبل از عزیزی یعنی ولیان نیز که از مجرمین درجه اول در رژیم فعلی است، به خوبی کنار آمده بودند. تهدیدهای خمینی مبنی بر افشای این روابط از اینکه آیت اللّه مشهد با قدرت سیاسی وی مخالفت نمایند، جلوگیری کرده است.
(ب) در طول اولین هفتههای بعد انقلاب، آیتاللّه طباطبایی قمی مخالفتهایی با دستورالعملهای دادگاههای انقلابی ابراز نمود. خصوصا اینکه آیتاللّه قمی توجه داد که در حقوق اسلامی دعاوی بایستی شهادت شهود بیطرف صورت گیرد. به هر حال دادگاههای انقلاب از خود شاکیان به عنوان شاهدی علیه محکوم استفاده میکنند. بر طبق منابع اطلاعات سفارت، خمینی به سادگی این اعتراضات را نادیده گرفته و آیتاللّه را با تهدید به افشای روابطش با اعضای رژیم گذشته به سکوت وادار میسازد.

۸ - همچنین به طوری که گزارش شده است آیات مشهد از تشکیل حلقهای از افراد به دور خمینی اظهار ناخرسندی نمودهاند. سالگرد اخیر مسافرت وی از عراق به پاریس (اکتبر) در رادیو و تلویزیون به عنوان دومین هجرت بزرگ در تاریخ اسلام یعنی پس از مسافرت محمد از مکه به مدینه تشریح شد. به کار بردن چنین زبانی سبب نضج گرفتن مخالفت در مسلمانان جزمی میشود. خمینی همچنین این مرجعیت را در اختیار خود گرفته است که عناوین روحانی را تفویض نماید. به لحاظ سنتی چنین القاب افتخار آمیزی مثل آیتاللّه و حجتالاسلام به وسیله یک فرد داده نمیشود، بلکه به وسیله یک هیئتی از جامعه علمی و هنگامی که شخصی به یک درجه معین از علم و الوهیت رسیده است تفویض میشوند. اینکه خمینی این عناوین را رأسا به روحانیون مختلفی میبخشد، به عنوان تهدیدی برای نظام علمی حوزه تلقی میشود که به طور سنتی در بین رهبری شیعه رایج بوده است.
۹- منبع اطلاعاتی سفارت گفت که او آیتاللّه قمی را ضمن عضویتش در هیئت نمایندگی ملاقات کرده است. در خفا آیتاللّه به یکی از اعضای هیئت گفت که خمینی میتوانست در زیر یک درخت سیب در پاریس بنشیند و فرمان صادر کند. در حالی که رهبرانی که در صحنه بودند میبایستی سعی در تخفیف زد و خوردها و خونریزی و مصیبت وارده بر پیروان خویش مینمودند. در شدیدترین برخوردهای مشهد، اجساد و قربانیان در خانه آیتاللّه قمی انبار میشدند تا در موقع مناسب شسته و مخفیانه دفن شوند. قمی میگفت که او مجبور بوده برای آرام کردن بازماندگان و رو به رو شدن با مراجع رسمی سعی در توقف کشتار بیشتر میکرد. به طوری که گزارش شده او سؤال کرد: «خمینی در طول همه این جریانها کجا بود؟»
۱۰- سفارت به طور جداگانه وضع دانشگاه مشهد و ملاقات با آیت اللّه قمی را گزارش خواهد داد.
منبع: کتاب اسناد لانه جاسوسی - جلد ۲ - صفحات ۳۳۰ تا ۳۳۱
انتهای پیام/