به گزارش خبرنگار
دفاعپرس از دشت، کتاب «آسمان در مشتهای بسته» مجموعه داستانک با برداشتی آزاد از تاریخ شفاهی یوسف یحییزاده که نویسنده آن رضا شصتی ناظم و ویراستاری آن نیز بر عهده دکتر حسین ادهمی بوده، منتشر شد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم.
همه چیز از همان شب بارانی شروع شد. هوا گرفته بود صدای سگها در کوچه میپیچید و دلم لرزیده بود؛ در خانه یکی از دوستانم نشسته بودیم. پشتیها را چسبانده بودیم به دیوار گچی و زیر نور کم جان چراغ نفتی دستهای اعلامیه را ورق میزدیم.
صدای حضرت امام بود که روی کاغذها منعکس شده بود: سکوت شما خیانت است... خون شهیدان فریاد میزند... من کاغذی را که در دست داشتم، تا کردم و در جیبم گذاشتم. به دوستم گفتم: امشب اعلامیهها را بازار میبریم. در مسجد، آقا سید رو هم فراموش نکنین!
چند ساعت بعد وقتی سایه به سایه دیوار حرکت میکردیم و برف نرمی روی شانههامان نشسته بود، اعلامیهها را یکی یکی لای در حجرههای بسته گذاشتم. هیچکس حرف نمیزد. دوستم که جلوتر از من بود، نگاهش به عقب بود؛ نگران، همیشه نگران.
در گوشم صدای پای نیروهای ساواکی میپیچید، انگار همین حالا از پیچ کوچه سر میرسند. در تاریکی، بوی چیزی را در خودم حس میکردم. بوی ترس و تعهد. ترس از بازداشت، شکنجه، ناپدید شدن، و تعهد به نامی که از تبعید فریاد میکشید: روح الله خمینی.
صبح که شد، بازار مثل لانه مورچه به هم ریخته بود. کاسبها با تعجب به کاغذها نگاه میکردند. بعضی در سکوت اعلامیهها را جمع میکردند؛ بعضی دیگر...
برای خرید و تهیه کتاب به ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان گیلان به آدرس کیلومتر ۴ جاده رشت به تهران مرکز فرهنگی دفاع مقدس گیلان مراجعه نمایید.
انتهای پیام/