گروه اخبار داخلی دفاع پرس؛ روز گذشته رسانهها و خبرگزاری های مطرح بینالمللی از تصمیم عربستان برای افزایش تولید نفت به 12 میلیون بشکه در روز خبر دادند در مقابل روسها بهعنوان بزرگترین تولیدکننده نفت جهان در واکنش به اقدامات عربستان از تصمیم این کشور برای افزایش تولید به میزان 13 میلیون بشکه در روز گفتند و تاکید کردند که حاضر نیستند؛ جایگاه نخست روسیه را براحتی به عربستان واگذار کنند.
رقابت کاذب میان کشورهای تولیدکننده نفت و عدم توافق بر سر میزان تولید، بازار جهانی این ماده خام را به یکی از بیسابقه ترین بحرانهای تاریخ نفت دچار کرده است. رقابتی که در 21 ژانویه سال جاری میانگین قیمت نفت را به عدد 21 دلار در هر بشکه رسانید. ابعاد فاجعه رخ داده در بازار نفت را میتوان خیلی ساده و از طریق مقایسه میان میانگین قیمت هر بشکه نفت در سال 2011 با مدت مشابه در سال 2016 به خوبی متوجه شد.
میانگین قیمت هر بشکه نفت اوپک در سال 2011 معادل 105 دلار یعنی 5 برابر قیمت فعلی است و به عبارت دیگر فروش 5 بشکه نفت در سال 2016 تنها به اندازه فروش یک بشکه در سال 2011 برای کشورهای صادرکننده ارزآوری دارد.
در شرایط فعلی آن چیزی که روند تحلیل آنچه در حال وقوع است را با چالش روبرو کرده تلاش برخی کشورها برای تنشزایی در میان تولیدکنندگان نفت است. با اینکه بازار نفت بسیار بیش از گذشته نیازمند توافق و تلاش جمعی برای ایجاد ثبات در قیمت میباشد اما برخی کشورها عمدا به تنشها و اختلافات موجود دامن میزنند. روندی که حتی احتمال دارد قیمت جهانی نفت را به پایین ترین قیمت از سال 1946 تاکنون برساند.
ظرف مدت کمتر از یک ماه قیمت جهانی نفت حدود 80 درصد کاهش پیدا کرده است و از آنجایی که هر بشکه نفت خام معادل 159 لیتر است؛ قیمت یک لیتر نفت -با قیمت کنونی- کمتر از یک لیتر آب معدنی است.
روندی که کشورهای تولید کننده نفت با وجود چنین بحران بیسابقه ای طی می کنند نشان دهنده دخالت پارامترهایی به غیر از پارامترهای بازار در قیمت نفت است. عقل سلیم و نفع جمعی در چنین شرایطی حکم میکند تا کشورهای تولید کننده سقف تولید را حداقل اگر کاهش نمیدهند در عدد ثابتی حفظ کنند اما تصمیم عربستان برای افزایش 12 میلیون بشکه نشان میدهد عواملی وجود دارند که جذابیت انتفاع تجاری از نفع را برای مقامات این کشور کاهش داده است.
روند قیمتی بازار نفت از سال 1946 تاکنون و شیب عجیب کاهش قیمت نفت در دوران پسابرجام
عواملی وجود دارد که ثابت می کند بیثباتی فعلی و روند ابلحانه موجود در بازار نفت بیش از جنبه اقتصادی متاثر از دخالت سیاستمداران و جنگ قدرت میان برخی قدرتهای منطقهای و بینالمللی است.
توافق 14 ژوئیه 2015 بین ایران و غرب بر سر پرونده هستهای این امکان را فراهم آورد تا ایران سهم از دست رفته بازار نفت خود را دوباره احیا کند. ایران در سال 2008 توانست میزان تولید روزانه نفت خود را به حدود 4.3 میلیون بشکه در روز برساند اما این رقم بعد از قوت گرفتن تحریمهای هسته ای در خوشبینانهترین حالت از 2.5 میلیون بشکه در روز تجاوز نکرد.
این روند هرچند مشکلات فراوانی در حال تامین مالی پروژههای عمرانی و زیرساختی ایران فراهم آورد اما عایدی بیشتری را از تولید نفت در شرایط فعلی بازار نصیب ایران میکرد. با قیمت فعلی جهان نفت کشورمان برای درآمد مشابه سال 2012 یعنی اوج تحریمها باید حدود ده میلیون بشکه صادرات نفتی داشته باشد. اما کاهش تقاضای این ماده خام ناشی از فرارسیدن فصل گرما در نیمکره شمالی و کاهش رشد اقتصادی چین و سایر کشورهای عمده خریدار نفت این امکان را عملا غیرممکن کرده است.
در واقع شرایط فعلی همراه با اصرار عربستان برای افزایش رقابت بر سر تولید در بازار نفت، فضایی سخت تر از وضعیت ارزی کشور در اوج تحریمها ایجاد کرده است و اگر این موضوع را در کنار کارشکنی غرب در تسهیل روابط بانکی با جمهوری اسلامی و تعلل در تسویه بدهیهای جمهوری کشورمان قرار دهیم میبینیم شرایط پشابرجام نهتنها گشایشی ایجاد نکرده بلکه تحریم به مراتب قویتر از گذشته را علیه ایران به اجرا گذاشته.
ویژگی این نوع تحریم ناشی از زدوبند برخی کشورهای عربی با دولتهای غربی این است که قابل پیگیری در نهادهای بینالمللی نیست و کاملا با استفاده از دستکاری بازارها و طبیعی جلوه دادن روند موجود صورت میگیرد. به عقیده اغلب کارشناسان حوزه انرژی ادامه روند موجود در بازار نفت نهتنها شرایط بازگشت ایران به سقف تولید را فراهم نمیکند بلکه قیمت جهانی این ماده خام را به گونهای بیسابقه کاهش خواهد داد و رویه موجود بیش از هر کشوری به ضرر ایران که خواهان بازپسگیری سهم خود در بازار جهانی است تمام خواهد شد.
روند فعلی غرب با همراهی عربستان برای فشار بر اقتصاد ایران را میتوان تحریم در سایه و در پوشش لبخندهای دیپلماتیک توصیف کرد که نتیجه آن به غیر از توهم کاذب عادی سازی فضا چیز دیگری نیست و در میان خواب سیاستمداران ضرباتی مهلک را به پیکره اقتصاد کشور وارد خواهد کرد.
تلاش ایران برای احیای سهم خود در بازار جهانی نفت
تنشزایی آمریکا در بازار جهانی نفت با همراهی عربستان دلایل روشن دیگری نیز دارد که میتوان آن را در چارچوب طرح مشترک آمریکا و اتحادیه اروپا بهمنظور فشار به اقتصاد روسیه برای تغییر رفتار سیاسی این کشور در شرق اروپا توصیف کرد. هر چند اقتصاد روسیه نیز در این بازی ضربه خواهد دید اما قدرت مانور این کشور در قبال جنگ زرگری نفتی بسیار بیشتر از ایران است.
روند موجود نشان میدهد که عربستان نهتنها بهعنوان یک عامل سیاسی تنشزا در منطقه علیه ایران ظاهر شده است بلکه ماموریت پسابرجامی خود را از طریق بازی در حوزه انرژی پیگیری میکند در چنین شرایطی اتکای کشور به وعدههای اقتصادی طرفهای غربی نهتنها به تقویت بنیه اقتصاد کشور نمی انجامد و نوعی اتلاف وقت بیهوده است بلکه عملا بازار انرژی را تا مدتی از دست ایران خارج خواهد کرد و تفاهم نامههای حوزه انرژی با کشورهای خارجی به هیچ وجه برای فعال کردن این حوزه کارآمد نخواهد بود.