به گزارش گروه استانهای دفاعپرس- «راضیه آرچین» فعال فرهنگی در یادداشتی آورده است: در گفتمان انقلاب اسلامی، حجاب تنها یک پوشش نیست؛ طلوعی است بر افق هویت زن مسلمان. آنگاه که بانوی ایرانی، حجاب را چونان ابریشمی از نور بر تن میکند، در حقیقت، پرچم عزت و آزادگی خویش را برافراشته است.

عفاف، آن شکوفه پنهان در بوستان جان است که حجاب، سایهبانش میشود. عفاف، زیبایی درون را میپرورد و حجاب، این گنج نهان را از نگاههای ویرانگر مصون میدارد. این دو، چونان بالهای پروانه، زن مسلمان را به پرواز در آسمان کمال میرسانند.
در این مکتب، پوشش، هرگز قفسی برای زنانگی نیست، بلکه حریمی است برای شکوفایی؛ آنجا که زن، خود را از «نمود» به «بود» میرساند و ارزشش را نه در نمایش تن، که در اوج روح و اصالت وجود میجوید.
حجاب در گفتمان انقلاب، زیباترین بیانیه است: بیانیهای برای مقاومت در برابر توفانهای مصرف گرایی و ابزارسازی زن. بیانیهای برای آزادی از اسارت مدهای بی هویت و نگاههای تحقیرآمیز. بیانیهای برای عدالت، آنگاه که زن در پناه حجاب، فرصت مییابد تا استعدادهایش را بی دغدغه و در امنیت به منصه ظهور برساند.
زن مسلمان ایرانی، با این انتخاب آگاهانه، به جهانیان میگوید: «من آنقدر بزرگم که مرا نه در قاب تن، که در اقیانوس اندیشه و طلوع ایمانم بجوی.»
حجاب او، تابلویی از هنر، وقار و خردورزی است؛ او با حجابش صلح را فریاد میزند؛ صلحی که در سایه ایمان و عفت، در جانش نشسته است؛ و این چنین است که زن مسلمان، با پوشش حجاب و زینت عفاف، به زیباترین شاهکار هستی بدل میشود؛ موجودی که زمین را با گامهای استوارش و زمان را با نور معرفتش جاودانه میکند.
بیتردید، یکی از بارزترین نمادهای هویتبخش در جامعه ایرانی-اسلامی ما، «حجاب و عفاف» است. این مفهوم، که در کانون گفتمان انقلاب اسلامی قرار دارد، فراتر از یک تکلیف شرعی، به یک «انتخاب آگاهانه» و «سبک زندگی» تبدیل شده است که نقش تعیینکنندهای در تعریف هویت زن مسلمان ایرانی ایفا میکند.
حجاب؛ پرچم هویت و مصونساز
در فضای پرچالش جهان امروز که هویت فردی و جمعی در معرض تهاجم است، حجاب برای زن مسلمان ایرانی، همچون پرچمی است که او با برافراشتن آن، به وضوح مرزهای هویتی خویش را مشخص میکند. این پوشش، نماد «عزت»، «اراده» و «خودباوری» است و زن مسلمان با انتخاب آن، اعلام میکند که هویت خویش را نه از مدهای گذرا، که از سرچشمه زلال وحی و فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی میگیرد. از سوی دیگر، حجاب به عنوان یک «پدافند غیرعامل»، فضای امنی برای حضور فعال و مؤثر زنان در عرصههای مختلف علمی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی فراهم میآورد و امکان نقشآفرینی آنان را بدون قرار گرفتن در معرض نگاههای ابزارگونه، فراهم میسازد.
عفاف؛ معماری باطن و مدیریت وجود
اما حجاب، تنها جلوه بیرونی یک حقیقت درونی به نام «عفاف» است. عفاف را میتوان «معماری درونی» و «مدیریت هوشمندانه قوای وجود» تعریف کرد؛ زن عفیف، که مالک حریم روح و جسم خویش است، با «عفاف در نگاه»، «عفاف در گفتار» و «عفاف در رفتار»، اجازه نمیدهد کرامت ذاتی او در گرداب مصرفگرایی و ابتذال فرهنگی قربانی شود.

در حقیقت، عفاف به زن مسلمان این توانایی را میبخشد که در عین برخورداری از جذابیتهای فطری، متانت و وقار خویش را حفظ کند و منشأ برکات در خانواده و جامعه باشد.
ترازی نوین برای زن مسلمان
ترکیب حجاب و عفاف، الگویی بینظیر از «هویت زن مسلمان» را به نمایش میگذارد؛ این هویت، چندبعدی و متوازن است؛ زن مسلمان ایرانی امروز، با پشتوانه این تفکر، نشان داده که میتواند هم «عالم» باشد، هم «عابد»؛ هم «فعال اجتماعی» باشد، هم «کدبانو و مادر نمونه»؛ هم «باورهای دینی» داشته باشد، هم «دانشآموخته» و «پیشرو» در عرصههای علمی؛ او ثابت کرده که حجاب، نه تنها مانع پیشرفتش نیست، که به حضور او امنیت، عمق و هویت میبخشد؛ و درآخرحجاب و عفاف، به عنوان دو رکن اساسی در گفتمان انقلاب اسلامی، برای زن مسلمان ایرانی یک «فرصت» است؛ فرصتی برای ابراز وجودی متکبرانه، ساختن تمدنی نوین و ارائه الگویی زنده از زنی که در اوج تعهد، به اوج تکامل و پیشرفت میرسد. این مسیر، راهی است که زن ایرانی با آگاهی و آزادگی در آن گام نهاده و افتخار آن را به جهانیان نشان داده است.
انتهای پیام/