«محمدرضا سرشار» نویسنده، پژوهشگر و منتقد ادبی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس گفت: یکی از کارهایی که در روزهای اولیه بعد از پیروزی انقلاب شروع کردیم آموزش در هنر بود. این آموزش عمدتاً ابتکارات شخصی افراد متعهد و دلسوز و دور اندیش بود که یکی از این افراد مرحوم «امیر حسین فردی» بود. ایشان پیش از انقلاب در مسجد جواد الائمه عدهای از جوانان اهل ذوق را جمع کرده بود و جلسات مختلفی را برگزار میکرد و نویسندگانی را پرورش دادند. برخی از این افراد امروز نویسندگان خوبی شدند و مشغول خلق آثار ادبی هستند. امیرحسین فردی سپس به حوزه هنری رفت و همین فعالیتها را ادامه داد.
وی تصریح کرد: یکی از کارهای من نیز در این راستا پرورش نیرو بود که تا به امروز حوزه هنری در دورههای مختلف این کلاسهای آموزشی را داشته است و همچنان ادامه دارد. آموزش یکی از کارهای است که ما باید همیشه آن را ادادمه دهیم. آموزش تمام شدنی نیست و مرتب باید بعد از هر دوره، دوره های بعد جایگزین شود.
نویسنده و پژوهشگر و منتقد ادبی افزود: پژوهش در همه رشتههای هنر یکی دیگر از کارهای مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. معیارهای ادبیات داستانی ما برگرفته از آموزههای غربی است البته به معنی این نیست که هر کشوری باید اصول ادبی خودش را داشته باشد، چون بسیاری از علوم عمومی است. هنر علوم انسانی است و با علوم تجربی این تفاوت را دارد که ایدئولوژی در آن مخلوط است، در فیزیک و شیمی نمیتوان در قضیه ایدئولوژی اضافه کنید هر چند درکاربردها میتوان این کار را کرد اما درفرمول آن نمیشود. در ادبیات و هنر اما این چنین نیست؛ ایدئولوژی در مبانی علمی و ساختاری ادبیات و هنر تنیده شده است، مثلاً در مبانی علمی هنر وقتی صحبت از شخصیت میکنید خود به خود از نگاه یک ایدئولوژی خاص سخن به میان میآید. این است که ما باید در پژوهشهایمان معیار و تعریف خودمان را به کار ببریم و کار کنیم.
سرشار با اشاره به فعالیتهای پژوهشی صورت گرفته گفت: امروز کارهای زیادی شده است، در طول تاریخ هنر، هنر دینی بوده است و غیر مستقیم در این زمینهها کار شده است و پس از انقلاب نیز در کشور ما به طور سازمان یافتهتر و منظمتری کار ادامه پیدا کرده است که البته هنوز در این زمینه خلع وجود دارد.
وی ادامه داد: تولید آثار هنری نمونه، بحث سومی است که باید مورد توجه جدی قرار بگیرد. آثار نمونه یعنی چیزی که با معیارهای دینی و اسلامی پدید آمده باشد. یکی از کارهای مراکز دولتی و نیمه دولتی مثل کانون پروش فکری، حوزه هنری، بخشهایی از وزارت ارشاد، وزارت علوم و آموزش و پروش تولید آثار نمونه با تراز معیارهای دینی است که تکثیر و نهایتاً نمونه هنر مدنظر ما تولید شود.
نویسنده و پژوهشگر و منتقد ادبی تاکید کرد: آموزش، پژوهش و تولید آثار نمونه سه زمینهای است که ما باید خیلی در آن کار کنیم. در این زمینهها کمبود داریم. هر چقدر در این سه زمینه کار شود، کم است. این فعالیتها هیچ وقت هم تمام شدنی نیست چون مرتب بشر در رشتههای مختلف کشفهای تازه میکند. هر هنرمندی را اگر بخواهیم ارزیابی کنیم تا عنوان و درجهای به آن بدهیم باید با این سه معیار سنجیده شود که اولاً چقدر در راه آموزش دیگران تلاش کرده است. بعضی از هنرمندان ما این کار را داشتهاند و برخیها نه. برخی از هنرمندان ما آثار فاخری را بر جا گذاشتهاند ولی اهتمامی به آموزش نیرو نداشتهاند.
سرشار گفت: دومین مسئلهای که باید بر اساس آن هنرمندان سنجیده شوند این است که در پژوهش چه حرف تازهای برای گفتن دارند. ما به ندرت کسانی را داریم که در پژوهش توانسته باشند حتی یک جمله تازهای را گفته باشند. بیشتر هنرمندان ما از آموزههای ترجمه شده غربی پیروی کردهاند. سومین و آخرین مسئله حجم و تعداد آثار نمونهی است که هنرمند براساس آن توانسته است تولید کند. این سه معیار برای افراد و موسساتی که به این موضوع شهره هستند باید مورد توجه قرار بگیرد.