یادداشت/ سیده معصومه حسینی

فریاد بی‌کلام؛ اشکی که مسجد را لرزاند

حضرت زهرا (س) با این ناله، در واقع پرده از چهره واقعی حادثه‌ای برداشت که می‌خواستند کوچک و معمولی جلوه داده شود. ایشان نشان دادند که فدک، تنها یک قطعه زمین نبود، بلکه نماد عدالت، نماد میراث پیامبر و نماد جایگاه ولایت بود. ناله ایشان، زنگ خطری بود برای همه تاریخ که بدانند حادثه سقیفه، تنها یک تغییر حکومت ساده نبود، بلکه چنان زخم عمیقی بر پیکره اسلام وارد کرد که اشک فاطمه (س) را درآورد.
کد خبر: ۷۹۵۱۶۴
تاریخ انتشار: ۰۳ آذر ۱۴۰۴ - ۰۲:۰۱ - 24November 2025

گروه استان‌های دفاع‌پرس_«سیده معصومه حسینی»؛ اینک، در آستانه‌ی ایام غروب بانوی کوثر، نه در سوگِ یک شهادت که در مشعل‌افروزیِ یک قیامیم. در این سلسله یادداشت‌ها بر آن شدیم تا مروری داشته باشیم بر خطبه فدکیه و وقایع قبل و بعد آن.

فریاد بی‌کلام؛ اشکی که مسجد را لرزاند

خطبه فدک یک خطبه نیست؛ یک انفجار است. انفجاری از نور که تاریکیِ توطئه‌ها را می‌شکافد و حقیقتی را فریاد می‌زند که می‌خواستند در گورستان «سکوت» خفه کنند. فریاد فدک، تنها یک اعتراض نبود؛ یک زلزله بود. زلزله‌ای که بنیان‌های نفاق را لرزاند و نقشه‌ی انحراف امت را برملا کرد. حضرت زهرا (س) در این خطبه، تنها برای یک قطعه زمین نجنگید؛ او برای «امامت» یک امت به پا خاست. او به ما آموخت که تبیین حق، خود عظیم‌ترین جهاد است.

اکنون و در زمانی که میدان «جهاد تبیین» فراروی ماست، بازخوانی این «سند زنده» تاریخ، یک تکلیف است. ما در این سلسله یادداشت، این فریاد جاودان را در ۱۸ پرده به تماشا می‌نشینیم و از ۱۸ منظر آن را واکاوی می‌کنیم؛ تا راز ماندگاری این آتش را دریابیم و راه تبیین را از بانوی تبیین بیاموزیم.

با ما همراه شوید در این سفر به قلب یک حماسه: ۱۸ پرده از نمایشگاه شکوهمند «فریاد فدک»است که یادداشت اول را می‌خوانید:

یادداشت اول: فریاد بی‌کلام؛ اشکی که مسجد را لرزاند (واکاوی هنر اثرگذاری پیش از سخن)، یادداشت دوم: حکمتِ ستایش؛ تبیین حق در سایه توحید (تحلیل حکمت آغاز خطبه با ستایش پروردگار)، یادداشت سوم: شناسنامه یک انقلاب؛ از جاهلیت تا اسلام (ترسیم نقشه راه رسالت از زبان دختر پیامبر)، یادداشت چهارم: تقابل دو جبهه؛ فداکاران و بهره‌برداران (مقایسه کارنامه خاندان رسالت با عملکرد دیگران)، یادداشت پنجم: خیانتی که با هم‌کاسگی شیطان همراه شد (تحلیل آناتومی انحراف بلافاصله پس از رحلت پیامبر)، یادداشت ششم: استدلال آتشین؛ پاسخ به یک شبهه ساختگی (واکاوی استدلال‌های قرآنی حضرت زهرا (س)، یادداشت هفتم: خطاب به انصار؛ فراخوانی ضمیر‌های خفته (تحلیل استراتژی جدید در خطاب به پایگاه اجتماعی)، یادداشت هشتم: خطاب به اوس و خزرج؛ ناله‌ای که به توبیخ انجامید (واکاوی علل سکوت از زبان مظلوم تاریخ)، یادداشت نهم: پایان یک میدان؛ اتمام حجتی که تاریخ را متهم کرد (تحلیل جمع‌بندی نهایی حضرت در خطاب عمومی)

یادداشت دهم: رویارویی نهایی؛ پاسخی که حجت را کامل کرد (واکاوی پاسخ ابوبکر به استدلال‌های حضرت زهرا (س)، یادداشت یازدهم: آخرین سخن؛ قرآن، تنها داور (تحلیل پاسخ نهایی حضرت زهرا (س) به ابوبکر)، یادداشت دوازدهم: فرجامِ فرجام؛ هشدار‌هایی که در تاریخ طنین‌انداز شد (واکاوی آخرین روزنه‌های گفت‌و‌گو)، یادداشت سیزدهم: مرثیه‌ای که خود، خطبه‌ای شد (تحلیل درد و داغ در اشعار پایانی حضرت)، یادداشت چهاردهم: شکوه در حریم خانه؛ وقتی که مظلوم، تنها ماند (واکاوی عمیق‌ترین شکوه تاریخ)، یادداشت پانزدهم: فرجام یک انقلاب؛ وقتی حق تنها می‌ماند (تحلیل استراتژیک از پیامد‌های خطبه)، یادداشت شانزدهم: خطبه فدکیه؛ بیانیه جهاد تبیین برای همه اعصار (الگوبرداری از استراتژی تبیین حضرت زهرا (س)، یادداشت هفدهم: فدک؛ نماد حکومت عدل (تحلیل نمادین فدک در منظومه ولایت) و یادداشت هجدهم: فریادی که هرگز نخواهد خوابید (تحلیل زنده‌بودن خطبه فدکیه در عصر حاضر) این ۱۸ پرده، نقشه راهی است برای یک سفر عمیق به قلب تاریخ و معنا. و با این پیش مقدمه در ادامه اولین یادداشت را می‌خوانید:

صحنه‌ای که هرگز فراموش نشد

تاریخ گواهی می‌دهد: هنگامی که خبر مصادره فدک به گوش حضرت فاطمه زهرا (س) رسید، آن بانوی بزرگ، چادری بر سر افکند و با جمعی از بانوان، راهی مسجد النبی شد. روایت است که چنان با وقار و شکوه قدم برمی‌داشت که پیکره‌اش یادآور قامت پیامبر (ص) بود. برای حفظ حریم، پرده‌ای در مسجد آویختند و ایشان از پشت آن پرده حاضر شدند. پیش از هر سخنی، ناله‌ای از جان برکشیدند؛ ناله‌ای چنان جانسوز که بنیان مسجد به لرزه افتاد و همهمه گریه حضار فضا را پر کرد. این ناله، سرآغاز خطبه فدکیه بود؛ فریادی بی‌کلام که عمق فاجعه را فریاد زد.

تحلیل موضوع: درنگی بر نخستین جرقه‌های خطبه

این آغاز پرالتهاب، خود گویای حقایق بزرگی است که در ادامه خطبه گسترده می‌شود: این ناله، ناله مال و ثروت نبود. این، فریاد مهری بود که به رسول خدا (ص) می‌خورد و اکنون میراث او را غصب می‌دید. این، فریاد ولایتی بود که می‌دید پایه‌هایش را می‌خواهند سست کنند.

این ناله، نشانه ضعف نبود، نشانه عظمت مصیبت بود. حضرت زهرا (س) با این ناله به همگان فهماند که آنچه رخ داده، تنها از دست دادن یک باغ نیست؛ مصیبتی است که هیچ قومی بدان مبتلا نشده بود.

سکوت سنگینی که پس از ناله آمد، فضایی از هیبت و انتظار ایجاد کرد. گویی همه حاضران در مسجد، نفس‌های خود را حبس کرده بودند تا صدای کسی را بشنوند که دردش از جان بزرگ‌تر بود. این سکوت، احترام مردم به دختر پیامبرشان و نشانه‌ای از عظمت روحی ایشان بود. این ناله و این سکوت، در حقیقت «دیباچه» خطبه فدکیه است؛ دیباچه‌ای که دل‌ها را نرم و گوش‌ها را برای شنیدن حقایقی ژرف آماده می‌سازد.

سخن پایانی: آغاز راهی سخت

حضرت زهرا (س) با این ناله، در واقع پرده از چهره واقعی حادثه‌ای برداشت که می‌خواستند کوچک و معمولی جلوه داده شود. ایشان نشان دادند که فدک، تنها یک قطعه زمین نبود، بلکه نماد عدالت، نماد میراث پیامبر و نماد جایگاه ولایت بود. ناله ایشان، زنگ خطری بود برای همه تاریخ که بدانند حادثه سقیفه، تنها یک تغییر حکومت ساده نبود، بلکه چنان زخم عمیقی بر پیکره اسلام وارد کرد که اشک فاطمه (س) را درآورد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار