از روایتگری تا شهادت؛ قصه پرواز شهید «فاطمه صالحی» در جنگ دوازده روزه

خواهر شهید فاطمه صالحی از لحظه‌های آخر، ایمان عمیق و آرزوی دیرینه این بانوی پاسدار و فعال رسانه‌ای می‌گوید؛ زنی که از جبهه روایتگری تا میدان شهادت ایستاد و پروازش به نماد ایثار و ولایتمداری تبدیل شد.
کد خبر: ۷۹۶۸۷۶
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۳ - 01December 2025

«راحله صالحی»، رئیس مرکز آموزش علمی کاربردی مشکات ولایت کرج و خواهر شهیده فاطمه صالحی که در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه در جریان حمله رژیم صهیونیستی به ساختمان سپاه استان البرز به شهادت رسید، در گفت‌و‌گو با خبرنگار دفاع‌پرس از البرز اظهار داشت: یکی از آشکارترین جلوه‌های تجاوزگری رژیم صهیونیستی و حامی همیشگی آن یعنی آمریکای جنایتکار در سال‌های پس از دوران پرافتخار دفاع مقدس، جنگ تحمیلی ۱۲روزه بود.

از روایتگری تا شهادت؛ قصه پرواز شهیده فاطمه صالحی از زبان خواهرش

وی افزود: این جنگ کوتاه‌مدت که بدون شک در صفحات تاریخ به‌عنوان نمونه‌ای از جنون نظامی‌گری رژیم‌های مستکبر ثبت خواهد شد، با هدف قرار دادن مواضع نظامی و حتی غیرنظامی ایران، شهادت جمعی از فرماندهان، پاسداران، سربازان و مردم بی‌دفاع را رقم زد. رژیم صهیونیستی که از اقتدار روزافزون ایران اسلامی و نفوذ معنوی آن در منطقه به ستوه آمده بود، در این عملیات کور و ناجوانمردانه، بی‌پروا به زیرساخت‌ها و پایگاه‌های نظامی حمله کرد.

صالحی بیان داشت: اما اوج خباثت و جنایت‌پیشگی دشمن، در روز‌های پایانی این جنگ بروز یافت؛ جایی که حمله مستقیم به سپاه استان البرز لکه ننگ دیگری را بر کارنامه سراسر سیاه صهیونیست‌ها و هم‌پیمانان آمریکایی‌شان افزود. این حمله ددمنشانه نه‌تنها قلب مردم البرز، بلکه روح ملت ایران و همه آزادگان جهان را جریحه‌دار کرد و موجی از خشم، همدلی و همبستگی را در سراسر کشور برانگیخت.

خواهر شهیده صالحی اذعان داشت: در میان آسمان خون‌آلود آن روز‌ها و خاک‌آلودگی پادگان‌ها و خیابان‌ها، نام‌هایی از شهدا ماندگار شد که هرکدام نشانه‌ای از مقاومت و ایمان بودند و در میان آنها خواهر من نیز افتخار شهادت نصیبش شد و به آرزویش رسید. جنگ ۱۲ روزه صهیونیست‌ها شاید از نظر زمانی کوتاه بود، اما اثراتش، نام‌های ماندگارش و روایت‌هایش تا همیشه در حافظه تاریخی ایران باقی خواهد ماند.

وی درباره خصوصیات اخلاقی خواهر شهیده‌اش توضیح داد: فاطمه در خانواده‌ای مذهبی و انقلابی به دنیا آمد و در دامان مادری متدین پرورش یافت. از همان دوران کودکی، شجاع و حقیقت‌جو، اما بسیار مهربان و اهل گذشت و فداکاری بود، به نوشتن و هنر علاقه خاصی داشت و تلاش می‌کرد با هنرمندی وقایع زندگی و محیط اطراف را به تصویر بکشد. ولایتمداری مهم‌ترین ویژگی او بود و ایمان، تعهد و پشتکار در رأس همه اعتقادات او جای داشتند.

صالحی اضافه کرد: شهیده صالحی علاقه فراوانی به انجام امور مربوط به شهدا، انقلاب اسلامی، مسائل روز و اجرایی کردن فرامین رهبر معظم انقلاب داشت و در این مسیر از هیچ تلاش و کوششی فروگذار نمی‌کرد و هر چه در توان داشت در طبق اخلاص می‌گذاشت و در این راه گام برمی‌داشت. فاطمه به روایتگری، تبیین و آگاه‌سازی اقشار مختلف مردم در زمینه مسائل روز و استفاده از تکنولوژی‌های نوین و آموزش آن به دیگران علاقه داشت.

وی عنوان کرد: شهیده فاطمه صالحی در عرصه‌های مختلف آموزشی و فرهنگی و نیز در معاونت فضای مجازی سپاه ناحیه ساوجبلاغ فعالیت می‌کرد، مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی، فعال اجتماعی، سرمربی حلقه صالحین بسیج، خادمیار رضوی، معلم درس دفاعی در مدارس هشتگرد و ... بود و تمامی فعالیت‌هایش را بر اساس رضای خدا و ولایتمداری انجام می‌داد و بسیار متشرع و اهل تحقیق و در انجام امور محوله باانگیزه بود.

خواهر شهیده صالحی بیان داشت: در این جنگ ۱۲ روزه که نام صهیونیست‌ها در تجاوز به کشور پررنگ و علنی مطرح بود، همه ما از این جنایات ناراحت بودیم، اما شدت عصبانیت او بسیار مشهود بود، گاهی فکر می‌کردیم واقعاً دیگر خونش به جوش آمده و تحمل دیدن و شنیدن این جنایات آشکار را ندارد. در این مواقع با جدیت و پشتکار در عرصه رسانه فعالیت می‌کرد، چون معتقد بود مبارزه در میدان جنگ نرم دشوارتر از جنگ سخت است.

صالحی مطرح کرد: جنگ ۱۲ روزه که شروع شد، هر بار که در جمع خانواده حضور داشت، مدام تکرار می‌کرد که «من شهید میشم» و وقتی نگرانی ما را می‌دید ادامه می‌داد: «اگه آدم شهید نشه، می‌میره، حیفه آدم همینجوری از دنیا بره، آدم باید شهید بشه.» بعد از شهادتش متوجه شدیم در جمع همکارانش هم به این موضوع اشاره کرده و آرزوی شهادت داشته و گفته که «من اولین زن شهیده فضای مجازی و رسانه در استان البرز خواهم بود.»

رئیس مرکز آموزش علمی کاربردی مشکات ولایت کرج از روز حادثه یاد کرد و گفت: من در محل کارم در دانشگاه بودم که چند بار با فاصله‌های کوتاه، صدای هواپیما شنیدیم، بعد از دقایقی متوجه شدیم که سپاه البرز مورد هدف حمله موشکی قرار گرفته است. بعد از حمله رژیم صهیونیستی از طریق تماس با منزل متوجه شدم خواهرم به کرج آمده است، نگران شدم، شماره همراهش را گرفتم، اما جواب نمی‌داد. چند بار تماس گرفتم، اما پاسخی دریافت نکردم.

صالحی توضیح داد: به سمت میدان سپاه حرکت کردیم، مسیر‌های منتهی به محل حادثه مسدود بودند و اجازه ورود به آن منطقه را نداشتیم، خیلی نگران بودیم ولی هیچ کاری از دستمان برنمی‌آمد. با یکی از امدادگرانی که در محل حاضر شده بود، ارتباطی برقرار کردیم و متوجه شدیم چند نفر خانم در میان مجروحان بوده و در ساعات اولیه به بیمارستان‌های شهر منتقل شده‌اند، اما تعدادی آقا هنوز زیر آوار و نیرو‌های امدادی در حال جست‌و‌جو هستند.

وی یادآور شد: کمی امیدوار شدیم و به تمام بیمارستان‌هایی که مجروحان را به آنها انتقال داده بودند مراجعه کردیم، اما خبری از خواهرم نبود. سخت‌ترین انتظار‌ها را در آن زمان تجربه کردیم، میان بی‌خبری و امید ... حدود ساعت هفت غروب بود که تلفن همراهم زنگ خورد و خبردار شدیم که پیکر خواهرم پیدا شده است، احساس عجیبی داشتم؛ ترکیبی از دو حس دل‌تنگی و افتخار.

صالحی عنوان کرد: غم از دست دادن عزیز هیچ‌گاه تمام نمی‌شود، اما این غم با افتخار درآمیخته است. افتخار به اینکه او یکی از فرزندان همین آب‌وخاک بود که در راه آرمان‌های الهی و انسانی ایستاد و جانش را فدا کرد. شهادت او برای ما فقط یک پایان نبود، بلکه آغاز راهی شد برای ادامه دادن مسیرش با ایمان، صبر و سربلندی. در روزگاری که مردم از ناامیدی‌ها خسته شده‌اند، شهادت این عزیزان می‌تواند تلنگری باشد برای بیداری دل‌ها.

وی خاطرنشان کرد: این شهادت‌ها چراغ راه مردم به‌خصوص جوانان در تاریکی‌ها هستند و نشان می‌دهند که هنوز می‌توان خوب زندگی کرد و در مقابل ظلم هم ایستاد، هنوز هم می‌شود هم زن بود و هم در جنگ نرم حضور فعال داشت و هنوز می‌توان متدین بود و در کنار فعالیت‌های روزمره در مسیر رساندن پیام حق و حقیقت به جامعه جان داد و اینها بزرگ‌ترین پیام‌ها برای جوانان و ایجاد امید و اعتماد به آینده در آنهاست.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار