حکمرانی، مشارکت حداکثری مردم و نخبگان در حل مسائل است

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید بر اینکه حکمرانی واقعی متکی بر مشارکت آگاهانهٔ مردم و نخبگان است، گفت: بدون انسجام ملی، نه حکمرانی ممکن است و نه پایداری هویت ایرانی - اسلامی.
کد خبر: ۷۹۶۹۰۹
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۴۰۴ - ۱۸:۲۶ - 01December 2025

به گزارش گروه فرهنگ دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در همایشی با حضور نخبگان، اساتید و مسئولان حوزه‌های آموزشی و فرهنگی در دانشگاه فرهنگیان، با اشاره به اهمیت هفته بسیج، با اشاره به عنوان سخنرانی خود حکمرانی و انسجام ملی تأکید کرد: این موضوع یکی از مسائل بسیار مهم و کلیدی در عرصه‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کشور است. کسی که تصور درستی از حکمرانی و انسجام ملی داشته باشد، پیوند ذاتی میان این دو را به‌صورت بدیهی تصدیق خواهد کرد؛ چرا که در منطق، گزاره‌هایی که با تصور درست موضوع و محمول، خودِ تصدیق، حاصل می‌شود، بدیهی دانسته می‌شوند.

حجت‌الاسلام خسروپناه: حکمرانی، مشارکت حداکثری مردم و نخبگان در حل مسائل است/ دانشگاه فرهنگیان ستون انسجام ملی از طریق تربیت معلم است

حکمرانی یعنی حل مسئله با مشارکت مردم و نخبگان

خسروپناه حکمرانی را مشارکت حداکثری مردم و نخبگان در حل مسائل تعریف کرد و افزود: حکمرانی، فناوری نرمِ حل مسئله است. این فرآیند با سیاست‌گذاری آغاز می‌شود، سپس با تنظیم‌گری، قانون‌گذاری، راهبری، گفتمان‌سازی، اجرایی‌سازی، تصدی‌گری و در نهایت نظارت و ارزیابی همراه است. اما لازم نیست هر مسئله‌ای به قانون‌گذاری نیاز داشته باشد. قطعاً سیاست‌گذاری ضروری است، اما قانون همیشه راه‌حل نیست.

وی با طرح دو نمونه، توضیح داد: گاهی با یک آسیب اجتماعی مثل اعتیاد یا طلاق رو‌به‌رو هستیم که نیاز به راهکار‌های سیاستی برای رفع آن داریم. گاهی هم یک ارزش مثبت مانند گرایش مردم به سلامت یا معنویت همان‌طور که در زیارت به حرم مطهر اهل‌بیت (ع) یا شرکت در مناسبت‌های دینی مشاهده می‌شود، نیاز به تقویت دارد. در هر دو حالت، حکمرانی یعنی حل مسئله با همکاری مردم و نخبگان.

تمایز حکمرانی با حکومت؛ مشارکت در مقابل فرمانروایی

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به تمایز حکمرانی با حکومت، اظهار داشت: تفاوت اصلی این است که در حکمرانی، مردم و نخبگان نقش فعالی در حل مسائل ایفا می‌کنند، در حالی که حکومت بیشتر بر فرمان‌روایی و اجرا تمرکز دارد. یکی از مهم‌ترین بخش‌های سخنان وی، بازخوانی فلسفه قانون بود.

خسروپناه با این هشدار که هر مسئله‌ای لزوماً به قانون نیاز ندارد، گفت: در سال‌های اخیر، رویکرد ما این بوده که برای هر مسئله‌ای لایحه یا طرحی به مجلس یا شورای عالی انقلاب فرهنگی ارسال کنیم تا با تصویب آن، مشکل حل شود. اما این تفکر، همیشه مؤثر نیست. در مورد دروغ‌گویی در جامعه – چه در خانواده، چه در روابط اجتماعی، چه در وعده‌های مسئولان – آیا اگر قانونی وضع کنیم که هر دروغ‌گویی پرونده قضایی ایجاد کند، مشکل حل می‌شود؟ قانون بدون ضمانت اجرایی معقول و بدون پشتوانه فرهنگی، نه‌تنها مشکل را حل نمی‌کند، بلکه ممکن است مسئله را ریشه‌دارتر کند.

سیاست‌گذاری، پیش‌شرط حل مسئله

خسروپناه تأکید کرد: من به این باور دارم که برای حل هر مسئله، سیاست‌گذاری (Policy-making) ضروری است، اما قانون‌گذاری (Law-making) همیشه نیاز نیست. البته، در مواردی مانند مسائل زنان و خانواده، قوانین ضروری‌اند، اما باید توجه داشت که قانون، تنها یکی از ابزار‌های حکمرانی است، نه تنها راه‌حل.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، با تأکید بر نقش مشارکت مردمی و انسجام ملی در حل مسائل کلان کشور، گفت: وزارتخانه‌ها و ساختار‌ها همیشه مسئله را حل نمی‌کنند.

وی با نقد رویکرد شایع در دستگاه‌های اجرایی، افزود: بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر یک وزارتخانه مثل وزارت خانواده ایجاد کنیم، مسائل خانواده به‌طور خودکار حل می‌شود. این دیدگاه مبتنی بر این پیش‌فرض است که ساختار، خودِ مسئله را حل می‌کند. در حالی که گاهی همین ساختار‌ها می‌توانند مسئله را منحل کنند، نه حل.

خسروپناه با اشاره به مثال کاهش جمعیت، ادامه داد: در حوزه جمعیت، همه ارکان حکمرانی را فعال کرده‌ایم: سیاست‌ها در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده، قانون جمعیت در مجلس گذشته، ستاد جمعیت تشکیل شده، اما آمار نشان می‌دهد که کاهش فرزندآوری همچنان ادامه دارد. پس چرا مسئله حل نشده؟ چون در دستگاه‌های اجرایی هنوز هم فکر می‌کنیم تنظیم‌گری، قانون‌گذاری و ساختارسازی به‌تنهایی، مشکل را حل می‌کند.

وی با تأکید بر نقش مردم در حکمرانی، گفت: سیاست‌گذاری، جهت‌دهی است. دولت باید تسهیل‌گر باشد تا مردم بر اساس آن جهت، فعالیت کنند. مناسبت‌های مذهبی نظیر محرم، هیئت‌های عزاداری، دسته‌جات، سفره‌های اربعین، غدیر، آیا همه اینها با قانون، ساختار رسمی یا وزارتخانه اداره می‌شوند؟ خیر. اینها را مردم برگزار می‌کنند. دولت تسهیل‌گری می‌کند، مردم اجرایی می‌کنند.

خسروپناه با بیان اینکه مشارکت مردمی بدون انسجام ملی شکل نمی‌گیرد، بیان کرد: اگر حکمرانی یعنی مشارکت حداکثری مردم، پس این مشارکت چگونه بدون انسجام ملی ممکن است؟ انسجام ملی فقط یک مفهوم امنیتی نیست – البته که در برابر تهدیدات خارجی مهم است –، اما تفسیر امنیتیِ انسجام، کافی نیست. انسجام ملی، رکن اصلی هویت ایرانی-اسلامی ماست. چه در روان‌شناسی و چه در جامعه‌شناسی، هویت زمانی پایدار می‌شود که جامعه انسجام درونی داشته باشد. بدون این انسجام، نه‌تنها هویت شکل نمی‌گیرد، بلکه حکمرانی هم از پا درمی‌آید.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به تجربه‌های تاریخی، اظهار داشت: در جنگ ۱۲ روزه و جنگ هشت‌ساله، مردم بودند که میدان را پر کردند و بحران را مدیریت کردند. دولت پشتیبانی و تسهیل کرد، اما فاعل اصلی، مردم بودند.

وی با افتخار به پیشرفت‌های علمی ایران اشاره کرد و گفت: امروز در حوزه‌هایی مثل هوافضا، نانوتکنولوژی، پزشکی و به‌ویژه فناوری‌های کوانتومی و میکروالکترونیک، جایگاه خوبی در جهان پیدا کرده‌ایم. برخی کشور‌های پیشرفته هم‌اکنون برای همکاری در حوزه‌هایی مثل ارتباطات کوانتومی و سمسار‌های کوانتومی، به سراغ اساتید و نخبگان ایرانی می‌آیند. در میکروالکترونیک – که ستون اصلی تمام صنایع امروزه است: از تلفن‌های هوشمند تا ماهواره‌ها – جوانان ایرانیِ زیر ۳۵ سال، ظریف‌ترین قطعات را در داخل کشور تولید می‌کنند. این پیشرفت‌ها، ثمره همان مشارکت، انسجام و باور به خودِ ملی است.

خسروپناه تأکید کرد: اگر ما واقعاً می‌خواهیم مسائل کشور را حل کنیم، باید از دیدگاه ساختارمحور و دستگاه‌محور فاصله بگیریم و به سمت مردم‌محوری حرکت کنیم. دولت تسهیل‌گر باشد، مردم فاعل باشند، و انسجام ملی، پایه و پایداری این حکمرانی را تأمین کند.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در دانشگاه فرهنگیان با تأکید بر ضرورت تربیت معلمی هویت‌یافته، باسواد و پژوهشگر، هشدار داد که این موفقیت‌های علمی که امروز در حوزه‌هایی مانند سلامت، نانوتکنولوژی و میکروالکترونیک مشاهده می‌کنیم، ثمره‌ی سال‌ها تلاشِ نخبگان ماست، حتی در شرایطی که سند رسمی یا قانون خاصی برای آنها تصویب نشده است. اینها با مشارکت نخبگانی و در چارچوب انسجام ملیِ علمی، جامعه را در این حوزه‌ها پیش بردند.

نخبگان، باوری فراتر از دیوار‌های کشور دارند

وی افزود: با گروهی از محققان نخبه کشور جلسه داشتم که در آستانه سفری علمی به یکی از کشور‌ها بودند. صحبت‌های عمیقی درباره اولویت‌های پژوهشی و جهت‌گیری‌های آینده داشتیم. این نخبگان جوان که بسیاری از آنها زیر ۳۵ سال بودند، با وجود تمام فشارها، همچنان به ایران وابسته‌اند. حتی برخی از آنهایی که قبلاً مهاجرت کرده‌اند، امروز به‌صورت دوره‌ای به ایران بازمی‌گردند تا دانش خود را هدیه‌ای برای وطن قرار دهند، با اساتید داخلی همکاری کنند و در پیشرفت علمی کشور سهیم باشند. این، روایتی است از هجرت هوشمند، نه مهاجرت قطعی.

خسروپناه با اشاره به حضور خود در دانشگاه فرهنگیان استان تهران و پردیس شهید باهنر، گفت: اگر بخواهیم این مسیر پیشرفت علمی ادامه یابد، نه فقط برای ۱۰ سال آینده، بلکه برای ۲۰ و ۳۰ سال دیگر، باید حکمرانی تعلیم و تربیت را با انسجام ملی تلفیق کنیم و این کار، از دانشگاه فرهنگیان آغاز می‌شود.

وی تأکید کرد: معلمانی باید تربیت شوند که هویت ایرانی-اسلامیِ عمیقی داشته باشند: مبتنی بر توحید، تعهد به پیشرفت ایران، و عشق به جامعه. این هویت باید در وجودشان نفوذ کرده باشد، نه صرفاً شعاری باشد. وی ادامه داد: در کنار هویت، باید عالم و باسواد باشند. این بسیار مهم است: کسی که چهار سال در دانشگاه فرهنگیان تحصیل می‌کند و با رتبه‌های خوب فارغ‌التحصیل می‌شود، نباید پس از ورود به مدرسه، دیگر رشد علمی نداشته باشد. یک معلم، وقتی سر کلاس می‌نشیند، باید آخرین دستاورد‌های علم را بداند، بتواند با آن دانش، هوش بچه‌های نابغه را به فعلیت برساند، نه تنها آنها را به المپیاد برساند، بلکه آنها را وادار کند که دل از این مملکت نکنند، حتی اگر برای فراگیری بیشتر به خارج بروند، با قصد بازگشت و خدمت باشند.

تربیت معلم، نیازمند معلم‌گونه خواندن است

خسروپناه با طرح مثالی از رشته خود، فلسفه گفت: کسی که کتاب‌های اسفار یا شیخ اشراق را خوانده، لزوماً نمی‌تواند معلم خوب فلسفه باشد. معلم فلسفه باید فلسفه را معلم‌گونه بخواند، یعنی بداند چگونه آن را به زبانی ساده، عمیق و تربیتی به دانش‌آموز برساند. همین‌طور در ریاضی، هنر، علوم تجربی و سایر رشته‌ها. این همان تفاوتِ دانشگاه فرهنگیان با سایر دانشگاه‌هاست.

وی گفت: گاهی اوقات شنیده می‌شود که بهتر است دانشجویان در دانشگاه‌های عمومی تحصیل کنند و فقط یک دوره کوتاه ضمن خدمت بگذرانند تا معلم شوند. این کافی نیست، نه کمی، نه کیفی. دانشگاه فرهنگیان بر اساس تعلیم و تربیت یکپارچه شکل گرفته است. اگر ما به این مأموریت اعتقاد داریم، باید به لوازم آن هم متعهد باشیم.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: گاهی شنیده می‌شود در برخی استان‌ها، خوابگاه مناسبی برای دانشجویان فرهنگیان وجود ندارد. دانشجویی که از صبح تا عصر در کلاس است، بعد از آن چگونه باید مطالعه کند، پژوهش کند و آرامش علمی پیدا کند؟ آیا منصفانه است که چندین نفر در یک اتاق شلوغ، بدون فضای مناسب، بخواهند آینده معلمان کشور را رقم بزنند؟ ساخت خوابگاه‌های دانشجویی فرهنگیان، در اولویتی بالاتر از ساخت مدرسه هم قرار دارد، چرا که این دانشجو، معلم آینده است که هزاران دانش‌آموز را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

وی با تشکر از دولت و خیرینی که در ساخت مدارس همکاری کرده‌اند، از آنها خواست تا در ساخت خوابگاه‌های دانشگاه فرهنگیان نیز یاری برسانند. این دانشجویان، آینده‌سازان معلمان فردا به محیطی آرام، بهداشتی و مجهز نیاز دارند تا بتوانند با تمام توان خود، برای تربیت نسل آینده آماده شوند. هر سرمایه‌گذاری امروز بر این دانشگاه، سرمایه‌گذاری بر انسان‌های تمدن‌ساز فرداست. لطفاً این سرمایه‌گذاری را «هزینه» ندانیم؛ بلکه بدانیم که این، ذخیره‌ای برای سرمایه فردای ملت است.

هیئت اندیشه‌ورز فرهنگیان، مکانی برای عقل جمعی

خسروپناه از تمامی اعضای هیئت علمی، دانشجویان و فعالان دانشگاه فرهنگیان در ۳۱ استان کشور خواست که عضو هیئت‌های اندیشه‌ورز شورای عالی انقلاب فرهنگی باشند.

وی تصریح کرد: هرگاه تصمیمی در شورای عالی انقلاب فرهنگی یا ستاد تعلیم و تربیت دربارهٔ تربیت معلم اتخاذ شود، ما آماده‌ایم تا با بهره‌گیری از عقل جمعی، از دیدگاه‌های ارزشمند شما — اساتید بزرگوار و دانشجویان متفکر — بهره ببریم.

وی همچنین تأکید کرد که هدف از تشکیل این ستاد در چارچوب شورا، پاسخ‌گویی به نیاز‌های واقعی نظام تعلیم و تربیت با مشارکت آگاهانه و هم‌افزایی نیرو‌های فکری است.

انتهای پیام/ 271
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار