به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس، یمن یکی دیگر از بحرانهای جنوب غرب آسیا است؛ خاک این کشور چهارده ماه است که توسط جنگندههای سعودی و آمریکایی به بهانه بازگرداندن عبد ربه منصور هادی به سریر قدرت و جلوگیری از نفوذ حوثیها (انصارالله) شخم زده میشود.
عملیاتهایی هوای جنگندههای سعودیها در یمن چهارده ماه است که بی وقفه ادامه دارد در این مدت هزاران یمنی از جمله زنان و کودکان کشته و یا زخمی شده و دهها هزار نفر نیز آواره و 80 درصد تأسیسات زیربنایی، خدماتی و درمانی این کشور ویران شده است.
افزون بر حملات جنگندههای سعودی و مزدوران آنها در خاک یمن اخیرا گروهی از نیروهای «مارینز» ارتش آمریکا که برای ماموریتهای سری آموزش دیده و عملیات حذف «اسامه بن لادن» سرکرده پیشین القاعده را نیز در کارنامه خود دارند، وارد خاک یمن شدند.
واشنگتن هدف از اعزام این نیروها را انجام عملیات ضد القاعده در یمن عنوان کرده، در عین حال سخنگوی پنتاگون نیز این اقدام را برای پشتیبانی از نیروهای اماراتی حاضر در یمن دانسته و اعلام کرده که تفنگداران این کشور برای عملیات علیه القاعده و پشتیبانی اطلاعاتی و آموزشی از نیروهای اماراتی در شهر ساحلی المکلا در جنوب یمن حضور دارند.
دیپلماتهای آمریکایی که قبلا در یمن و عربستان مسئولیت داشتند، بر این باور هستند که جنگ عربستان علیه یمن به نفع امنیت ملی آمریکا نیست، چراکه ریاض عزم خود را برای کشتار حوثیها جزم کرده است و هیچ تلاش و یا الویتی برای از بین بردن القاعده که ( ظاهرا) دشمن درجه اول آمریکا است، ندارد.
دویست نیروی ویژه آمریکایی که اخیرا به بهانه مبارزه با القاعده وارد شهر المکلا مرکز استان حضرموت در جنوب یمن شرق یمن شدهاند و در پی آنها نیز ناو هواپیما بر «تیودر روزفلت» آمریکا به همراه شش ناوچه نیز وارد خلیج عدن شدهاند.
لذا حضور نظامی محدود تحت عنوان مبارزه با القاعده نشان میدهد که آمریکا از ابتدای جنگ علیه یمن با دادن مشاورههای نظامی و فروش تسلیحات نظامی به ارزش میلیاردها دلار عربستان سعودی را در این جنگ هدایت می کند.
عربستان سعودی در بمباران مدارس، بیمارستانها و تاسیسات حیاتی یمن از جنگندههای خریداری شده از آمریکا و موشکهای هدایت شونده و بمبهای ممنوعه ساخت این کشور استفاده میکند.
دیپلماتهای سابق آمریکا در یمن و عربستان به جای اینکه از دخالت نظامی آمریکا در جنگ عربستان علیه یمن دفاع کنند همه آنها متفق القول هستند که دخالت آمریکا در این جنگ به ضرر امنیت ملی آمریکا است.
«شاس فریمان» سفیر سابق آمریکا در ریاض در سالهای 1989 تا 1992 در این خصوص میگوید: "حکومت را از طریق هوا نمیتوان نجات داد مخصوصا زمانیکه آن حکومت مشروعیت خود را از دست داده باشد. من معتقد هستم به کارگیری نیرو در این مساله منجر به ایجاد دشمنی طولانی خواهد شد افزون بر اینکه بخشی از عدم مشروعیت «عبد ربه منصور هادی» نیز نتیجه روابط عمیق این شخص با ریاض و واشنگتن است."
«باربرا» سفیر سابق آمریکا در یمن در سالهای 1997 تا 2001 و استاد روابط دیپلماتیک در دانشگاه جورج تاون از آسیبهای جسمانی جنگ از جمله تخریب کامل زیرساخت و تاسیسات حیاتی سخن میگوید.
«بیل روف» نیز یکی دیگر از سفرای آمریکا در یمن ضمن اشاره به اوضاع اسفبار انسانی در یمن مثل سوریه اذعان کرد: "رسانههای آمریکایی به اوضاع اسفبار ملت یمن توجه خاصی نمیکنند و این بحران انسانی را به تصویر نمی کشند."
وی معتقد است: اوضاع بحرانی در نتیجه بمباران و کمبود کمکهای انسان دوستانه خارجی همچون قتلعام است و این اقدامات برای یمنیها مصیبت است.
روف در ادامع میگوید: وقتی کشوری که مدتهاست، فقیر است بیمارستانها و مراکز آموزشی و ... این کشور بمباران شود و شهروندهای آن قتلعام و مجروح شوند، قطعا دامنه مصیبت آنها افزایش خواهد یافت.
برخلاف اظهارات حکومت آمریکا مبنی بر اینکه جنگ عربستان علیه یمن در راستای مبارزه با تروریسم است، دیپلماتهای سابق معتقد هستند که این جنگ امنیت ملی آمریکا را تهدید می کند چراکه جنگ علیه حوثیها به یکی از دشمنان آمریکا یعنی القاعده در جزیره عربی اجازه رشد و توسعه داده تا این گروه تروریستی مناطق تحت سیطرهاش را افزایش دهد.
«گاری گرابو» معاون سابق رئیس دیپلماتیک آمریکا در ریاض از طرفداران نظریه فوق است که میگوید: "القاعده چه از نظر نیرو و چه از نظر مهمات پیشرفت کرده است. علت اصلی این توسعه مستقیما به جنگ علیه یمن مربوط است."
«استفان سیش» سفیر سابق آمریکا در یمن در سالهای 2007 تا 2010 نیز معتقد است که سعودیها مبارزه با تهدید القاعده را مثل آمریکاییها در الویت قرار نمیدهند.
«نبیل خوری» نائب رئیس هیئت دیپلماتیک آمریکا در یمن بین سالهای 2004 تا 2007 میگوید: عربستان تمایل زیادی به قتل عام حوثیها دارند ولی در مقابل راغب به مبارزه با القاعده نیستند.
طرفداران جنگ علیه یمن مدعی هستند که حوثیها نمایندگان ایرانیها هستند و بر این اساس سعودیها از نفوذ آنها در کشور همسایه دفاع میکنند. اما دیدگاه دیپلماتهای آمریکایی عکس این نظریه است.
«فریمان» میگوید که ظلم علیه حوثیها ضرورت ندارد. وقتی حوثیها از جانب سعودیها مورد حمله قرار میگرفتند نیاز به حمایت داشتند که تهران از آنها حمایت (معنوی) کرد.
سعودیها به زعم خود تلاش میکنند ایرانیها را از طریق حوثیها به خاطر امضای توافقنامه هستهای مجازات کنند، این در حالی است که این اقدام منجر به تقویت روابط بین ایران و حوثی خواهد شد روابطی که شاید قبلا وجود نداشت.
از سوی دیگر روف معتقد است جنگ علیه حوثیها به نفع ایران است چراکه قیام حوثیها توسط نیروهای محلی صورت می پذیرد و هیچ نیرویی از ایران در یمن وجود ندارد.
از طرف دیگر جنگ عربستان علیه یمن توجه آنها را نسبت به بحران سوریه کم کرده است که این نیز به نفع ایران است.
فریمن میگوید که یک دوست باید به سعودیها توصیه کند که این جنگ به نفع آنها نیست. اینطور نیست که زیر هر بوتهای در یمن یک فارس پنهان شده باشد و این که حوثیها برغم شیعه بودن، از نظر تاریخی متحد سعودیها محسوب میشوند. من به سعودیها گفتهام که تعریف کردن مخالفانشان بر اساس فرقه و قومیت اشتباه است.