به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، اولین نشست از مجموعه نشستهای خانه فرهنگ ایثار و مقاومت «ایثار و صلح جهانی» با عنوان «تحلیلی بر مبانی ایثار و صلح جهانی» روز سهشنبه یازدهم خرداد ماه سال جاری با حضور پروفسور حسین باهر جامعهشناس، دکتر حسن حمیدینیا، پژوهشگر مسایل سیاسی و دکتر ایرج گلشنی، مدیرخانه ایثار و مقاومت در سالن «شورای فرهنگ عمومی» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
در ابتدای این نشست پروفسور باهر به جنبههای عرفانی مفهوم ایثار پرداخت و گفت: بهطور کلی چهار روش برای تحقیق در علوم انسانی با عنوانهای «بینشهای دینی»، «دانشهای بشری»، «روشهای جهانی» و «منشهای عرفانی» داریم. من برای تبیین این موضوع از هر چهار روش بهره بردم.
وی با بیان اینکه بالاترین بینش، «بینش قرآنی» است، افزود: در سوره مبارکه «نساء» به آیهای درباره ایثار برخوردم؛ «وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبیراً» یعنی اگر انسانهایی که با هم اختلاف دارند، صلح کنند، ثمره بهتری برای آنها خواهد بود؛ زیرا طمع و زیادهخواهی و... باعث میشود که به جنگ بپردازند و اگر احسان کنند و تقوا پیشه کنند، نزد خداوند اجر و قرب بیشتری دارند و خداوند بیناست. خیلی جالب است که در مطالعات چهارگانهام مشخص شد که بیشترین تاکید را قرآن کریم بر صلح دارد. حدود 200 آیه درباره صلح در این کتاب الهی آمده است که این حجم، در آثار مشاهیری چون مولانا و حافظ هم یافت نشده است.
پروفسور حسین باهر، بنیانگذار مکتب رفتارشناسی در ادامه یادآور شد: ما در نمازهای یومیه خود بارها تکرار میکنیم که «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ/ صِرَاطَ الَّذِینَ اَنعَمتَ عَلَیهِم». باید پرسید که «اَنعَمتَ عَلَیهِم» چه کسانی هستند که صراط مستقیم نصیبشان شده است. خداوند در قرآن کریم «انبیا»، «اولیاء»، «شهدا» و «صالحین» را جزو گروه «اَنعَمتَ عَلَیهِم» میداند. پس دست کم، یک چهارم افراد نعمت داده شده، کسانیاند که صلحآمیزی میکنند. بنابراین، صلح، یکچهارم صراط مستقیم است. این ضریب بالایی است. همین جمع حاضر که سه مقام دیگر را نتوانستیم بهدست بیاوریم، میتوانیم «آدم مصلح» باشیم. پس راهی برای همه انسانها از این بابت وجود دارد.
وی سپس به شعر «دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند/ گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند» از حافظ شیرازی اشاره کرد و افزود: در بخشی از این سروده آمده است که «جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه/ چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند» از این بیت درمییابیم که از روز نخست که خلقت انسان صورت گرفت، درگیری هم وجود داشت. وقتی میان خدا و دیگران صلح و آشتی پدید میآید، ملائک هم کفزنان شوق خود را ابراز میکنند. هفتاد و ملت قانونهای خدایی را ندیدهاند. قانونهایی خدایی است که «حق» است و اگر طبق آن عمل کنیم، از گروه « اَنعَمتَ عَلَیهِم» قرار میگیریم.
به گفته پروفسور باهر، حدود 200 آیه در قرآن کریم به مشتقات صلح میپردازد. صلح در تمام کتابها و مکاتب در مقابل هر نابسامانی به کار برده شده است. به این دلیل به مواد ساختمانی «مصالح» گفته میشود که مادهای به نام «ملات» توانسته است دو ماده دیگر را که قابلیت چسبندگی به هم نداشتند، به یکدیگر بچسباند. یعنی همان ماده که سبب این پیوند شده را مصالح میگویند.
وی از حضرت «مولانا» بهعنوان بزرگ عرفان ما در میان غیر معصومین یاد کرد و افزود: او در شش جلد مثنوی از کلمه «صلح» استفاده نکرده است. مولانا از لغت «صفا» به جای آن استفاده میکند که همان «صلح کاربردی» و به معنای صیقلی شدن و صافی بودن است. مولانا میگوید «سختگیری و تعصب خامی است/ تا جنینی، کار خونآشامی است» یعنی در این زمانه که همچنان ملتها درگیر خونآشامی هستند، هنوز دنیا مراحل جنینی خود را سپری میکند.
نویسنده «رفتارشناسی استرس» با اشاره به سروده دیگری از حضرت حافظ گفت: وی در بخشی از سرودههای خود میآورد: «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا» مدارا کردن از مراتب فضل است و این درست نیست که بر دهان دشمن بکوبیم. اگر با دشمنان کنار بیاییم، بزرگوار و اگر با دوست کنار آمدیم، انسانی بزرگ هستیم. بیان بزرگان عرفان به هیچ وجه جنگ را توصیه نمیکند. معتقدند که باید از خود برگشت و این بالاتر از خود رفتن، مفهوم «ایثار» است. گذشتن از فراخود یعنی از خود کم بگذاریم و به دیگران برسیم. در صورتی که آنچه زیادتر داریم را ببخشیم، انفاق کردهایم.
پروفسور باهر گفت: معتقدم که هرآنچه پیرامون ماست، ازجمله «فضای مجازی»، «زبان انگلیسی» و حتی «شیطان» را باید در استخدام خود درآورد. ما باید روش صلح را پیش بگیریم و «دشمن» را رام خویش کنیم. این راهکارهای دیپلماتیک را وزارت امور خارجه باید بهکار گیرد. از نظر قرآنی، اگر «نفس اماره» را به «نفس مطمئنه» برسانیم، به صلح توحیدی دست یافتهایم.
وی به جنبههای علمی تعریف «صلح» پرداخت و گفت: از نظر علمی هم دو نیمکره چپ و راست مغز باید باهم انطباق داشته باشند. اگر «آی کیو»، بیشتر از «ای کیو» شد، خرد انسان پایین میآید. خوب است افراد پیش از کسب مسئولیت، بررسی روانی شوند تا دچار چنین اختلالی نباشند زیرا افرادی چون «هیتلر» و «ناپلئون» و دیگر جنگآوران، در واقع چنین مشکلی داشتند. جنگ از درون داشتند و در واقع درونشان دچار مشکل بود که آن را به بیرون منتقل میکردند.
پروفسور باهر یادآور شد: مفهومی هم به نام «صلح پرانتزی» داریم. یعنی صلح محافظت شده. قطعنامههایی که با شرایط صلح مینویسند، جزو این دسته است صلح به معنای «صفای دل» در گروه صلح منشی است که به معنای صلح پایدار و پویاست.
دکتر حمیدینیا، دیگر سخنران این برنامه بود. وی در ادامه بحث ایثار و صلح جهانی گفت: اگر همه انسانها از نظر روانی و اخلاقی درست تربیت شوند، میتوانیم به «صلح» برسیم. گروههایی که به اسم اسلام میجنگند، اعتقاد دارند که اگر همه افراد در متن فرهنگ اسلام باشند، همه چیز درست میشود. صرف اینکه من خودم را مومن بدانم، امور به صلاح نمیآید.
وی ادامه داد: مفهوم «صلح جهانی» مفهومی آرمانی است که از زمان خلقت انسان مطرح است. مفهومی زیبا اما دستنیافتنی است. خداوند در بدو خلقت بشر جنبههایی در انسان میدانست که فرشتگان از آن غافل بوند و این همان «صلح» بود.
این پژوهشگر سیاسی گفت: درست است که با غربیها تفاوت نگرشی از نظر تعریف مفهوم «صلح» داریم؛ اما اکنون همه به یک نتیجه رسیدهایم. «کانت» قویترین نظریهپرداز صلح به نظریه «دموکراسی» رسید. ثابت شده است که حکومتهای دموکراتیک کمتر دچار جنگ میشوند؛ اما به این قیمت که جوامع دیگر را وادار به نزاع کنند. «آنچه برای خود نمیپسندی، برای دیگران نپسند» در این دیدگاه اجرا نمیشود.
وی با بیان این که مسلمانان منشأ صلح را «عدالت» میدانند، افزود: اما بیشترین دعوا بر سر همین مفهوم و تفسیر «عدالت» است. چه از نگاه غربی و چه از نظر اسلامی، فاصله ما با «صلح» بسیار است. اینجاست که ایثار معنا مییابد. ما اکنون ایثار را در مفهوم فرهنگی خودمان «فداکاری در راه مکتب، برای خدا و برای حفظ امنیت و صلح جامعه خودمان» تعریف میکنیم. صلح جهانی، آرمانی دستنیافتنی به نظر میرسد. هر جامعهای در درجه نخست، در پی ایجاد امنیت برای جامعه و کشور خود است. ما در دفاع مقدس با ایثار از هستی خودمان دفاع کردیم.
حمیدینیا در ادامه به تعریف لنین از «صلح» اشاره کرد و گفت: فارغ از دیگر اندیشههایش، در تعبیر او «صلح، آماده شدن برای جنگ است و جنگ عملی برای صلح بهتر است.» او صلح را زمان گرفتن برای ایجاد جنگ میداند در حالی که در دیدگاه اسلام چنین نیست.
وی یادآور شد: اکنون جامعه جهانی در مرحله جنینی خود است و هنوز به ابتدای بلوغ خود هم نرسیده. بعید است با چنین اوضاعی، نزدیک به مفهوم صلح جهانی هم بشویم. ایثار و صلح در طول هم هستند و یکدیگر را نفی نمیکنند. ایثار، تداومدهنده صلح است و برای آنکه امنیت را در جامعه خودمان حفظ کنیم، چارهای جز ایثار نداریم. امیدوارم روزی برسد که مفهوم صلح را به معنای فلسفی و عرفانی در زمین درک کنند.
ایرج گلشنی، نیز در این برنامه به سابقه شکلگیری خانه ایثار و مقاومت از دو سال گذشته اشاره کرد و گفت: اندیشه «ایثار و صلح جهانی» یک فرضیه است که هنوز به اثبات نرسیده است. سه دهه و بیشتر است که در گوش ما فرو کردهاند که «ایثار» به معنای جنگ است. هنری میخواهد که مفهوم ایثار را به حقیقت نزدیک کرد. بیش از چهل سال است که گفتهاند: «ایثار یعنی از خودگذشتگی برای دیگران.» این بدترین تعریفی است که میتوان از ایثار داشت. ایثار برای دیگران زمانی معنا مییابد که ابتدا برای درون خود ایثار و با روح خودمان صلح کنیم.
وی ادامه داد: طبق آمار، کشور ما بدترین تعریف را از مفهوم «ایثار» به نسبت دیگر کشورها دارد. چهره زشتی از فرهنگ ایثار در کشور ماست. ما در بخش جنگ ایثار را نهادینه کردهایم اما در بخش جامعه متاسفانه اصلا موفق نبودهایم. در کشور ژاپن، پس از سونامی صفهای طولانی ایجاد شده بود اما با اینحال فرد قبلی نوبت خود را به فرد بعدی تعارف میکرد. آیا چنین نگاهی در ایران قابل تصور است؟ ما هیچ اعتمادی به هم نداریم.
به گفته وی، چنین رفتارهایی برآمده از فرهنگ ایثار است و فرد باید ابتدا در وجود خود به بزرگی برسد و بعد آن را به دیگران ببخشد. وضعیت ایثار در کشور ما اصلا خوب نیست و هر که میگوید، خوب است، حتما میترسد. آیا وضعیت ما در مترو، ترافیک شهری و نظافت شهری، در آمار طلاق که از 45 درصد گذشت، در فساد ادارات و ... وضعیت خوب است؟ اگر نیست، بدانیم که شعارزدهایم. ایثار در جنگ نهادینه است و کاش در تمام زوایا این امر رخ دهد.
مدیر خانه فرهنگ ایثار و مقاومت یادآور شد: «ایثار» مقولهای فطری است که در بین همه انسانها مشترک است. دوگانگی در تعریف این مفهوم وجود ندارد و همیشه بوده است. ایثار مقولهای دینی نیست و ما فقط افتخار این را داریم که دین ما بر آن تاکید دارد. نقطه اشتراک همه انسانهاست و در تمام قارهها و همه فرهنگها به یک مفهوم است.
ایرج گلشنی هشدار داد: مفهوم «صلح» در جهان دچار ترک شده است و تعریف مشخصی ندارد. در واقع ملات تازهای میخواهد که فکر میکنیم «ایثار و فداکاری» است. زمانی که شعار جهانی با عنوان «فهمیدن با ادراک جهانی» مطرح شد، این پرسش را طرح کردیم که با چه مبنا؟ مفهوم مشترکی میخواهیم که معتقدیم آن مفهوم همان «ایثار» است و میتوانند همدیگر را درک کنند. این قالب تئوری با نام «ایثار و صلح جهانی» شد. امیدوارم همه انجمنها و گروهها برای راهگشا بودن این تئوری کمک کنند.
وی در انتهای نشست ضمن ابراز امیدواری نسبت به اینکه روزی اندایشه صلح و دوستی در تمام دانشگاههای دنیا مطرح شود با طرح سوالی صحبتهایش را به پایان رساند و گفت: بیاییم فکر کنیم، چرا برای جنگ خیلیها خودشان را به خطر میاندازند و به میدان جنگ میروند؛ اما برای صلح و دوستی کسی پیشقدم نمیشود؟ و یا به عبارتی چرا سردمداران صلح کمفروغاند؟