به گزارش گروه اخبار داخلی دفاع پرس، محمدجواد لاریجانى تعریف مى کرد که روز قبل از دیدار امام با «شواردنادزه»، پیش امام رفتیم و کلى از آداب دیپلماتیک و ابهت شوروى گفتیم تا بلکه امام (ره) کمى به قول خودش، دیپلماتیکتر عمل کند. هر چه به امام(ره) گفتیم که عرف دیپلماسى بر این است که شما در داخل اتاق باشید و آنها بعد ورود پیدا کنند، نپذیرفت. مىگفتند: اگر داخل اتاق باشم، باید موقع ورود آنها به احترام شان بلند شوم، و این براى اسلام و مسلمانان خوب نیست که در مقابل یک کافر چنین کنند.
بالاخره امام پذیرفتند که حداقل چند کار را انجام بدهند و ما هم خوشحال رفتیم. روز بعد ما به اتفاق گروه روسى، زودتر وارد اتاق شدیم و نشستیم. ناگهان دیدیم صداى "خش خش" کشیدن دمپایى روى زمین شنیده شد و امام نه تنها لباس رسمى نپوشید و با همان قبا و عرق چین آمد، بلکه حتى با آنها دست هم نداد.
حالا این وسط حاج عیسى، خادم بیت امام(ره) هم چایى آورد و به جاى آنکه قندانى کنار آنها بگذارد، یک عدد قند گذاشت کف دست شان که به خیال خودش، مابقى قندها را نجس نکنند.
بعد از اتمام جلسه هم باز امام (ره) بدون آنکه با آنها دست بدهد و خوش و بشى کند، والسلامى گفتند و رفتند. انگار نه انگار که این وزیرخارجه بزرگ ترین قدرت جهانى دنیا است.!
اگر فقط به اندازه انگشتان دو دست، سیاستمدارانى شجاع و نترس و مقتدر مثل امام (ره) و آقا داشتیم، حالا نه مشکلى به نام "پرونده هسته اى" داشتیم و نه به تبع آن مشکل "تحریم ها".
به قول شهید دیالمه: فریادهای امام خمینی(ره) انعکاس نالههای شبانه امام(ره) است شما ببیند اگر امام (ره) فریاد میکند، ریشه در نالههای شبانه دارد که این فریاد از درونش بیرون میآید. همین طور راحت نیست. خیلیها فریاد میزنند هر فریادی اثرگذار نیست.