به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، نامش سید موسی است و از خاندان علم و مرجعیت. نسب او با 32 واسطه به امام اباالحسن موسی بن جعفر (ع) میرسد که دو تن از اجدادش، شهید اول و شهید ثانی هستند.
پدرش، مرجع عالیمقام، آیتالله سید صدرالدین صدر است. او در 14 خرداد 1307 به دنیا آمد و شاید کمتر کسی است که بداند وی متولد شهر مقدس قم است؛ چراکه نام او بیشتر با لبنان گره خورده است.
15 ساله بود که وارد حوزه علمیه قم شد و دروس سطح را آغاز کرد و پس از چند سال از درس خارج فقه و اصول مراجع معظم قم مانند حضرات آیات عظام بروجردی، محقق داماد، حجت کوه کمرهای و سید صدرالدین صدر کسب فیض کرد و برای تکمیل این تلمذ، به نجف رفت و به درس بزرگانی مانند حضرات آیات عظام سید محسن حکیم و خوئی شتافت. ایشان البته در فلسفه هم شاگرد بزرگانی مانند حضرات آیات علامه محمدحسین طباطبایی، سید صدرا بادکوبهای و سید رضا صدر بوده است.
یک دنیا منتظر بازگشت شاگرد بزرگترین علما
توفیق داشت تا در آن روزگاران با برخی از مستعدترین طلاب آن زمان و برترین علمای این زمان، مانند حضرات آیات مکارم شیرازی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و سید موسی شبیری زنجانی، هم بحث و هم درس باشد و همچنین مباحثه با دکتر محمدحسین بهشتی هم برای او میسر شد؛ شهید بهشتی همان مرد بهشت مکانی که در اوایل انقلاب شکوهمند اسلامی هدف ترور ناجوانمردانه کوردلان قرار گرفت و به شهادت رسید.
تحصیل در دانشگاه تهران
او به دانشگاه تهران هم رفت و درس دانشگاهی هم خواند تا یکی از نخستین روحانیونی باشد که فضای دانشگاه را هم تجربه میکند.
امید امام برای اداره حکومت پس از شاه
او کسی نیست جز آیتالله سید موسی صدر که همگان او را با عنوان «امام موسی صدر» میشناسند؛ چراکه نقشی ویژه در راهبری و هدایت مسلمانان بر عهده داشت و توانمندیهایش چنان بود که به لقب «امام» شناخته میشد و خمینی کبیر هم در ایام مبارزات علیه رژیم ستمشاهی، ایشان را امید خود برای اداره حکومت پس از شاه میدانستند.
امام موسی صدر تنها 31 ساله بود که در سال 1338 و به توصیه بزرگانی مانند حضرات آیات بروجردی، حکیم و آلیاسین و البته بنا به وصیت مرحوم آیتالله سید عبدالحسین شرف الدین، رهبر فقید شیعیان لبنان، از قم به لبنان هجرت کرد تا جانشین آن فقید سعید در امور شیعیان باشد.
رصد تحولات نهضت انقلابی خمینی(ره) کبیر
او در لبنان، اساس فعالیتهای خود را بر محرومیتزدایی از جامعه مسلمانان متمرکز کرد و در این راه، دهها جمعیت خیریه، موسسه فرهنگی و نهاد آموزشی و کارآفرینی از وی به یادگار مانده است. در عین حال، امام موسیصدر اگرچه در لبنان بود اما همواره از مسائل همه جهان اسلام غافل نبود و از جمله تحولات نهضت انقلابی خمینی(ره) کبیر را رصد میکرد و خود و عموزادهاش، آیتالله سید محمدباقر صدر از امام و راه او حمایت میکردند.
دیدار با پاپ برای گفتوگو، تعامل و همزیستی ادیان
مبنای او همیشه بر «گفتوگو، تعامل و همزیستی» بود و در این راه دیدارهای متعددی را با شخصیتهای اسلامی و غیراسلامی جهان ترتیب میداد و حتی به دیدار پاپ شتافت.
شاید او بیش از هر چیز به پایمردی مقاومت فلسطین در منطقه میاندیشید و از این رو، اسرائیل، وی را خطر بزرگی برای کیان خود میدانست.
سفر به لیبی با دعوت قذافی و مفقود شدن
این بود که در زمانی که وی در جریان سفر دورهای خود به کشورهای عربی، با دعوت رسمی معمر قذافی، در سوم شهریورماه 1357 وارد لیبی شد، اما از نهم همان ماه، کسی وی را ندید و این در حالی بود که تنها دولت لیبی مدعی شد که وی خاک لیبی را ترک کرده است.
از آن زمان تا امروز و بهویژه پس از سرنگونی معمر قذافی و آغاز بیداری اسلامی در برخی کشورهای منطقه، تلاشهای متعددی برای اطلاع دقیق از سرنوشت این عالم مجاهد ربوده شده انجام شده و البته هنوز نتیجه جامعی به دست نیامده است.
ورود به زندانهای لیبی یا زندانهای رژیم صهیونیستی
گزارشها حاکیست که وی سالیان دراز در زندانهای لیبی بوده است و این احتمال هم وجود دارد که به منتقل شده باشد.
امام موسی صدر اگرچه امروزه در ظاهر در بین ما نیست؛ اما امید به زیارت مجدد او، در سینه همه آزادیخواهان و آزادگان جهان موج میزند و با این امید است که همچنان در سالگرد تولدش، یاد و نام و راه او را گرامی میدارند و برای سلامتی و رهاییاش دست به آسمان دارند و این نوا را بر لب زمزمه میکنند که «انّه علی رجعه لقادر».