به گزارش دفاع پرس از کرمان، در "مکتب الشهداء" پای درس شهدای لشکر 41 ثارالله مینشینیم و به معرفی سیره شهدای استان می پردازیم.
در مکتب الشهدا سعی بر آن است که بنا به فرموده رهبر معظم انقلاب شهدا به عنوان پرچم و نشانه راه معرفی شوند تا سایرین با تمسک به آنان طی مسیر کنند:
یاور محرومان
علی (سردارشهید علی شفیعی)همیشه تشنه بود. تشنه تغییر و تحول، تشنه فقرزدایی، برقراری نظم و اجرای عدالت. جای ما یا در پشت جبهه بود یا در مسجد الرسول(ص). ما دیدیم که علی شبها از مسجد بیرون میروفت و دیر وقت برمی گشت. چند بارسئوال پیچش کردیم.
گفت: من ازشما میپرسم چه میکنید و کجا میروید؟
یک شب تعقیبش کردیم و دیدیم یک گونی روی دوشش انداخته و از این کوچه به آن کوچه میرود. محلههای محروم نشینی بودند که علی خانههایی را نشان کرده بود. در میزد. چیزی را پشت در میگذاشت و میگذشت؛ بدون آنکه شناخته شود. علی از درون سختیهای زندگی بیرون آمده بود و نمیخواست سختیهای مردم را ببیند. او خوب میدانست سر گرسنه بر زمین گذاشتن یعنی چه.
راوی: احمد نخعی همرزم شهید
حرمت بیت المال
هیچ وقت ندیدم حاج عبدالمهدی مغفوری از ناهار خوری سپاه غذا بگیرد. موقع ناهار از باقیمانده غذای بچهها که روی میز مانده بود استفاده میکرد. یادم است یک روز دیدم از داخل سطل آشپزخانه چیزی را بیرون میآورد، جلو رفتم و متوجه شدم تعدادی سیب درختی سالم را در دستش گرفته است؛ سپس رفت آنها را شست و به بچهها گفت: هر کس سیب میخواهد بیاید بگیرد.
ایشان با این برخورد شایسته یادآوری کرد این سیب دور ریخته شده، قابل خوردن بوده و هر کس این کار را کرده اسراف نموده است. کلاً به هرچه که از بیت المال بود حساسیت مکتبی نشان میداد.
ازنمونههای بسیاراینکه: روزی برادری روی تخته سیاه جملهای نوشته بود، ایشان وقتی وارد کلاس شد و جمله را دید گفت: نوشتن این موضوع نه ضرورت داشته و نه به کار ما میآید پس اضافه است و نهایتاً بیهوده اسراف کردن گچ است که از بیت المال تهیه شده. همین کلامش برای بچهها درس عبرت شد. همین انسان شریف که در خیلی از موارد شرعی سختگیری میکرد، قلب مهربانی داشت که کانون خیر و برکت بود.
راوی: حمید رفیع نوری