به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از فارس، مراسم بزرگداشت احمد زارعی شب گذشته در تالار سلمان هراتی حوزه هنری با حضور جمعی از شاعران و محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری در سالن سلمان هراتی حوزه برگزار شد.
باقری: غریبهها گمان نکنند از نمد دعوای شاعران کلاهی نصیب آنها میشود
ساعد باقری در این مراسم ضمن اشاره به ویژگیهای خُلقی زندهیاد زارعی گفت: برای دوست و برادر عزیزمان احمد زارعی آرزوی بهرهمندی از ملکوت آرامش را دارم. وقتی سهیل محمودی پیشنهاد آمدن به این مراسم را داد، با او مخالفت کردم و گفتم که آمدن به آنجا برایم به دلایلی دشوار است. محمودی به من گفت که استخارهای بزن چون این مراسم برای اظهار همدلی با خانواده زارعی است. استخارهای زدم و آیات 15 تا 16 سوره حجر آمد.
وی ادامه داد: من زیاد با احمد زارعی ملاقات نداشتم، بیشتر او را با ارتباط میان سید حسن حسینی با وی میشناختم، اما آنچه که من از او درک کردم این بود که احمد سعه صدر داشت. سید حسن حرفهایی داشت که بیشتر نزد محارم میزد، از این دست حرفها پیش احمد هم میگفت. این نشان از سعه صدر احمد بود.
این عضو خانه شاعران ادامه داد: از دستنوشتههای دوستان در مییابیم که احمد زارعی ادبیات را صرفاً برای ادبیات نمیدیده است، در اینجا فرصت را مغتنم میدانم و برادرانه توصیهای به شاعران جوانتر میکنم، باید کوشش کنیم تا آثارمان پیوند بیشتری با قرآن و احادیث داشته باشند، حداقل اگر در آثارمان نمایان نشد، در اقوال و سکناتمان مجسم باشد. این توصیه برای شاعری که خود را در نحله اصحاب قبیله میبیند راهگشا خواهد بود.
باقری به صحبتهای اخیر علیرضا قزوه در خصوص خانه شاعران و اعضای هیئت مدیره آن، جملاتی زیبا ارائه کرد و افزود: غریبهها، آنها که توبهنامه محضری ما از مسلمانی را میطلبند، گمان نکنند از نمد دعوای ساعد باقری با قزوه کلاهی نصیب آنها خواهد شد. امیدوارم خداوند آنچه نیت صاحب دل است، بر زبانشان جاری کند. انس و الفت ما با احادیث و قرآن در مواقعی اینچنینی کارساز خواهد بود. در این مواقع راههای مختلفی را پیش روی ما قرار دادهاند.
مصطفی محدثی خراسانی نیز غزلی درباره مرحوم زارعی، خواند که آن را در چهلم درگذشت این شاعر سروده بود.
محمودی: "احمد زارعی" بیشتر ذهنیت فاضلانه داشت، اما چندان فاصلهای میان هنر و ادبیات نگذاشته بود
محمودی سخنان خود را با اشعاری از علامه اقبال لاهوری آغاز کرد و گفت: من از احمد خاطرات پراکنده، اما خوبی دارم. روشنترین خاطرهای که از او در ذهنم مانده، چند نوبت زیارت با صفای آستان مقدس علی ابن موسی الرضا(ع) است؛ حال و ادب شرفیابی احمد به آن آستان مبارک برایم جالب بود.
این عضو خانه شاعران تصریح کرد: آخرین دیدار در ساعات پایانی عمر او برایمان میسر نشد، اما در تابستان سال 71 یا 72، زمانی که یک هفتهای از سوی روزنامه اطلاعات در مشهد بودیم، با او در صحن و سرای رضوی سیر میکردیم، سه شبانه روز من با او در این حرم بودم و این خاطرات زیبایی است که من از او دارم.
محمودی با تاکید بر اینکه حال و سلوک احمد در آنجا برایم جالب بود، اضافه کرد: تمام وجود احمد، حسن نیت به طرف مقابلش بود. امروز اگر کسی به روی شما لبخند بزند، نمیدانید که در ذهنش راجع به شما چه فکری میکند. به قول فروغ شاید دارد در ذهنش طناب دار شما را میبافد، اما احمد اینگونه نبود.
وی به مطالبی پیرامون مرحوم زارعی اشاره و تاکید کرد: احمد کسی بود که فکر میکرد هر کسی برای زبان فارسی، دفاع مقدس و ... دغدغه داشته باشد، اهل قبله است و چه مثل او بیندیشد چه نه، حرمت او را باید حفظ کرد. ادب کردن نسبت به اهل قبله شاخصه اصلی او بود. گاهی بیحرمتی وجه رایج روزگار میشود. امروز ما نیازمند نگاه احمد هستیم.
عضو خانه شاعران ابراز داشت: نکته دیگر این بود که او قلبش برای ادبیات میتپید. او وجودش به مسلمانی آراسته بود و مسلمانی را به دور از ادبیات نمیدانست. فاصلهای میان آن اندیشه و این دلمشغولیها نداشت.
این شاعر بیان کرد: "احمد زارعی" بیشتر ذهنیت فاضلانه داشت، اما چندان فاصلهای میان هنر و ادبیات نگذاشته بود و پیوند این دو بخشی از باورهای دینیاش بود، اندیشه احمد ربطی به پیشهاش نداشت. سعه صدر و صفای روح داشت و بیشک به خاطر خدماتش به اهل قبله، جبهه و جنگ آمرزیده و با اولیای حق محشور است.