مجتبی علمدار

مجتبی علمدار
همسر شهید سید مجتبی علمدار:

سالها مراقب سید بودم حالا او مراقب من است

روز خواستگاری وقتی مرا دید یک قدم عقب رفت. ناگهان آن رؤیای صادقه یادشان آمد و شوکه شد. خاطرم هست روز یکشنبه پنجم دی ماه ۶۹ با یک پیراهن سرمه‌ای به همراه مادر و خاله‌اش به خواستگاری‌ام آمدند. قبل از اینکه بخواهیم با هم صحبت کنیم به من گفت که می‌خواهم یک کار قشنگ انجام دهم.
کد خبر: ۳۱۶۸۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۳

بُرشی از کتاب «علمدار»؛

دستکاری فتوکپی شناسنامه به‌خاطر رفتن به جبهه

در بخشی از کتاب «علمدار» آمده است: «تصمیم گرفتیم برای اعزام به جبهه اقدام کنیم. یک روز بعد از ساعت آموزشی مدرسه، رفتیم محل اعزام نیرو و ثبت‌نام کردیم؛ البته به این راحتی‌ها نبود. سن من و مجتبی کم بود. برای همین فتوکپی شناسنامه را دستکاری کردیم.»
کد خبر: ۳۰۹۵۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۲۷

پربیننده ها