جانباز فیروز احمدی

جانباز فیروز احمدی
جانباز احمدی در گفت‌وگو با دفاع پرس مطرح کرد؛

خاطره‌ای منتشر نشده از مرحوم «آیت الله موسوی اردبیلی» + تصاویر

در حال نگهبانی بودم که «آیت‌الله موسوی اردبیلی» به سمتم آمدند و پس از احوال‌پرسی، جویای فعالیت‌هایم شدند. سپس از من خواستند تا استراحت کنم و ایشان جای من نگهبانی بدهند.
کد خبر: ۲۱۴۵۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۰۳

جانباز «فیروز احمدی» در گفت‌وگو با دفاع پرس روایت کرد؛

ماجرای دلتنگی حین عملیات و پنج روز جریمه ناقابل

می‌خواستم با خانواده در تماس باشم که موفق نشدم. در گوشه‌ای راننده ماشینی صدا می‌زد «سنندج». من هم سوار شدم... .
کد خبر: ۹۷۹۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۰۷

در گفت‌وگوی دفاع پرس با جانباز احمدی:

امدادهای غیبی جهنمی برای دشمن ساخت

در عملیات والفجر یک؛ از آتشبار تقاضای یک راکت اولیه کردم. یک موشک کاتیوشا شلیک شد. در همان لحظه تانک در حال شلیک بود که موشک کاتیوشا درست به بُرجک تانک اصابت کرد. با مهماتی که تانک داشت انفجار مَهیبی رخ داد.
کد خبر: ۹۷۴۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۰۴

همراه با خاطرات جانبازان و رزمندگان/ جانباز فیروز احمدی؛

"فالوده ای از بهشت"

مجموعه "همراه با خاطرات جانبازان و رزمندگان" به بازخوانی خاطرات جذاب و شنیدنی دلاورمردان هشت سال دفاع مقدس می پردازد.
کد خبر: ۸۴۷۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۰۸

سردار شهید "یوسف کابلی" را چقدر می‌شناسیم؟

مهندس سید یوسف کابلی بعد از سال‌ها جهاد در جبهه‌های کردستان و جنوب در سحرگاه روز هجدهم بهمن سال 1365 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۶۶۱۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۲

بیست و یکمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها/ جانباز فیروز احمدی در گفتگو با دفاع پرس:

آگاه‌سازی جوانان در مقابل تهدیدات تهاجم فرهنگی از وظایف ماست/ روایتی از آخرین نمازجمعه طهرانی مقدم

فرمانده دید‌بانان گردان بریر (ادوات) تیپ 10 حضرت سیدالشهدا(ع) و تیپ 110 خاتم(ص) گفت: حجاب چیزی نیست که بتوان آن را نقد کرد. حجاب نیز همچون دیگر اصول دین واجب است. ما به‌عنوان کسانی که در دوران انقلاب و دفاع مقدس شرکت داشتیم وظیفه داریم جوانان را از مسائل و تهدیدات تهاجم فرهنگی آگاه کنیم.
کد خبر: ۵۷۹۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۲

گفت‌و‌گوی دفاع پرس با جانباز تقی احمدی؛

آخرین نفری بودم که حاج‌همت را پیش از شهادت بوسیدم/ فکر کردند زنده نمی‌مانم، خبر شهادتم را دادند!

انتهای جاده، حاج همت ایستاده بود. گفت: «چه خبر؟» گفتم اطراف جاده جنازه شهدا بر زمین مانده است؛ اگر امکان دارد دستور بدهید تا پیکرشان را به عقب بیاوردند. صورت حاج همت را بوسیدم و به مقر برگشتم. یک ربع بعد که به مقر رسیدم چهره‌ بچه‌ها ناراحت بود و برخی گریه می‌کردند. گفتم «چه شده؟» یک نفر گفت: «حاج همت شهید شد!»
کد خبر: ۵۲۸۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۱

پربیننده ها