ازم خواست یه روز بهش مرخصی بدم. منم گفتم برو. وقتی شب برگشت، حسابی می لنگید. اول فکر کردم تصادف کرده؛ ولی هرچی ازش پرسیدم، نگفت چی شده!
کد خبر: ۴۳۴۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۵
بچه ها رو برده بودیم اردو. برای ناهار به یه رستوران بین راهی رفتیم. همه معلما کنار بچه ها مشغول غذا خوردن شدن، ولی شهلا بلند شد و با غذاش رفت بیرون!
کد خبر: ۴۳۳۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
اوایل معلم شدنم بود که فهمیدم خیلی کم اشتها شده. یه روز سر سفره نشسته بودیم. چند لقمه خورد و بلند شد که بره مدرسه. منم یه لقمه براش گرفتم و گفتم با خودت ببر...
کد خبر: ۴۳۳۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۳
بهش گفتم: «چرا یه طور لباس نمی پوشی که در شان و موقعیت اجتماعیت باشه؟ یه کم بیشتر خرج خودت کن. چرا همش لباسای ساده و ارزون می پوشی؟ تو که وضعت خوبه».
کد خبر: ۴۳۰۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۰
خانم های مسن نمی ذاشتن جوونا برن توی غسال خونه، وقتی هم که اومدن بیرون، قدرت تعریف کردن نداشتن...!
کد خبر: ۴۲۷۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۷
یه روز یکی از اقوام بهش گفت: «چرا شما هم مثل بقیه همسایه ها و فامیل از آبادان نمی رین؟» خیلی ناراحت شد.
کد خبر: ۴۱۷۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۴
هیچ وقت با لباس نامرتب یا کثیف ندیدمش؛ حتی تو اوج مبارزات، این برام خیلی عجیب بود. تو نظم لنگه نداشت.
کد خبر: ۴۱۶۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۲
قالی می بافت به چه قشنگی؛ ولی درآمدش را برای خودش خرج نمی کرد. هرچی از این راه در می آورد یا برای دختران فقیر جهیزیه می خرید و یا برای بچه ها قلم و دفتر.
کد خبر: ۴۱۵۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۱
تصویربرداری پرتره مستند شهیده «رقیه حسین زاده» با عنوان «عطش رفتن» ، همزمان با هفته دفاع مقدس در شمال کشور شروع شد . این مستند توسط محمد تقی فهیم و در گروه تلویزیونی شاهد ساخته می شود .
کد خبر: ۳۰۶۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
نسرین افضل در سال 1338 در خانواده مذهبی در استان فارس پا به عرصه وجود نهاد و روزها و سالهای کودکی را به عطر رأفت و عطوفت مادری نیکروش و به همت و اهتمام پدری مخلص و متدین با شریفی گذراند.
کد خبر: ۲۱۴۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۳