مادر شهیدان علیرضا و غلامرضا حیدریان مطرح کرد؛
مهرانگیز حیدریان گفت: در اتوبوس بودم و منظره بیرون را تماشا میکردم، تصویر شهادت علیرضا را دیدم که من در غسالخانه هستم و سخنرانی میکنم، گفتم خدایا این چه بود که من دیدم؟ رسیدم خرم آباد رفتم دم مغازه حاج آقا. حاج آقا گفت برای چه آمدی اینجا؟ برو خانه، وقتی به خانه برگشتم حیاط شلوغ بود و دوست و آشنا منتظرم بودند، همانجا گفتم انا لله و انا الیه راجعون.
کد خبر: ۳۷۱۸۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۰