ساعت هفت صبح بود، تلفن منزلمان زنگ خورد. یکی از پشت تلفن گفت: «حاج قاسم سلام رساندند. گفتند برای ناهار به منزل شما میآیم.» باورم نمیشد! هاج و واج مانده بودم. همان هفت صبح چادر به سر کردم و با حسین روانه بازار شدم برای خرید میوه و سبزی تازه.
کد خبر: ۳۷۸۳۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۷