چهلسالگی سرو/
«خدیجه طاهایی» روایت میکند: «یک روز که برادرم از مدرسه برگشت، دیدم کف دستانش ورم کرده است. گفتم: چه شده است؟ گفت: ناظم فهمید که من دیشب در جلسه قرآن بودم، به همین دلیل مرا به دفترش بُرد و تنبیه کرد.»
کد خبر: ۴۳۷۸۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۲۹