شهبازخانی

شهبازخانی

چند روایت از شهید سلمان ایزدیار

«یک ساک مشکوک به بمب در شهربانی است به ما کمک کنید.» سلمان ایزدیار که در آن لحظه یکی از نیرو‌های گشت بود، به همراهش « شهبازخانی » گفت: «راه بیفت بریم» آن طور که سلمان گفت، شهبازخانی بی‌چون و چرا راه افتاد، ولی توی راه پرسید: «مگر تو می‌توانی بمب خنثی کنی؟!»
کد خبر: ۴۷۱۲۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۰

پربیننده ها