بیمارستان بانه

بیمارستان بانه

ماجرای سربریده در اتاق یک امدادگر/ رزمنده‌ای که سقای رزمندگان نشد!

نفسم توی سینه‌ام حبس شده بود و بالا نمی‌آمد. سر قطع شده را به دامن گرفتم. نوری در چهره شهید دیدم. سر بریده آقا امام حسین (ع) در ذهنم تداعی شد. در حالی که خون سر و صورت او را پاک می‌کردم، می‌گفتم:‌ ای سر پر خون! از کجا آمده‌ای؟
کد خبر: ۴۷۲۶۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۹

پربیننده ها