خاطره همرزم شهید «نادر برپور» از اولین نمازش در اسارت؛
«نورانی» گفت: از صحبت بعثیها متوجه شدیم که در شهر «العماره» هستیم. با نهایت بیحالی پرسیدم: «آقا نادر! حالا با این وضع چطور نماز بخوانیم؟»، تبسمی کرد و گفت: «آقا سید! ما وضوی خون گرفتهایم و نماز را همینجا میخوانیم».
کد خبر: ۵۱۱۷۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۷