کتاب «لشکر خوبان» و یادی از شهدای استان آذربایجان شرقی موضوع ویدئویی که در ادامه مشاهده می‌کنید.
کد خبر: ۶۳۸۱۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۶
رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: عملیات بدر، عاشورای لشکر عاشورا بود. زمانی میخواستیم به عنوان خط شکن عملیات را آغاز کنیم، آقا مهدی فرماندهان گردان‌ها و گروهان ها را جمع کرد و به آنها سفارش کرد که «سبحان الله»، «الحمدالله» و «لاحول و لا قوه الا به الله» را فراموش نکنید.
کد خبر: ۲۸۲۷۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۶
بچه‌های لشکر عاشورا همیشه با حسرت به سمت «گوجار»، «قامیش» و «الاقلو» نگاه می‌کردند؛ زیرا پیکر همرزمان زیادی در آن‌جا مانده بودند. هر از گاهی که در تابستان علف‌های خشک منطقه آتش می‌گرفت، با خود می‌گفتیم «خدایا الان جسم شهدا در درون آن آتش‌ها می‌سوزند؟»
کد خبر: ۲۳۱۷۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۰۵
مهدی قلی رضایی در گفتوگو با دفاع پرس:
راوی کتاب «لشکر خوبان» گفت: وقتی قنوت گرفتم سایه‌هایی را در اطرافم می‌دیدم که به رکوع و سجده می‌روند. در آن حین یک نفر آمد و گفت: «برادر قبله را اشتباه ایستادی و 180 درجه مرا چرخاند».
کد خبر: ۹۷۹۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۴
بخش دوم/ روایاتی از خاطرات ماووت وحشی؛
"برای گرم کردن سوله‌ها در مقر شهید بنی هاشمی از بخاری هیزمی استفاده می‌شد. آن هم به برکت وجود درختان بی‌شمار پالوت در منطقه بود که از هیزمشان استفاده می‌کردیم. بشکه‌ها را از وسط بریده چیزی شبیه بخاری درست می‌کردیم که این کارها هم به مشکلات‌مان می‌افزود. بخاری‌ها استاندارد نبود."
کد خبر: ۸۸۸۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
بخش نخست/ روایاتی از خاطرات ماووت وحشی؛
"همه حرکات و سکنات رزمندگان، الهی بود. سعی می شد همه کارها برای خدا باشد و خدا را حاضر و ناظر بر همه اعمال می‌دانستند. تحمل سرما برای خدا آن محیط را برای انسان بهشت می‌کند. همچنان که آتش نمرود بر ابراهیم بهشت شد."
کد خبر: ۸۸۵۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
در آستانه عملیات والفجر 8 به غواصان گفته بودند در صورت مجروحیت سکوت کنید و درد را تحمل کنید. اگر نتوانستید مانع از فریاد خود شوید، آرام سرتان را داخل آب فرو کنید تا با سر و صدای شما عملیات لو نرود...
کد خبر: ۸۸۴۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
مهدی قلی رضایی در گفت و گو با دفاع پرس روایت کرد:
"خورشید که بالا آمد، سنگرهای عراقی‌ها که در بیست یا سی متری ما نمایان شد. آنها مسلط بر میدان مین بودند. عراقی‌ها تا ما را دیدند با حوصله خواستند که با ما بازی کنند چند نفرشان با سیمنوف هدف‌گیری می‌کردند و هر نقطه‌ایی از بدنمان را می‌دیدند، می‌زدند. فقط صدای "اه" را بعد از اصابت هر گلوله می‌شنیدم."
کد خبر: ۸۶۹۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۳
بخش پایانی/ گفت‌و‌گوی تفصیلی دفاع پرس با "مهدی قلی‌رضایی"؛
"دو تا خانم و یک مرد به اتاق ما سرک کشیدند و رفتند. مادرم را شناختم چون در حال پانسمانم بودند صدایشان نکردم. به پرستار گفتم "مادرم آمد و مرا نشناخت." پرستار فورا بدنبالشان رفت."
کد خبر: ۸۴۶۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۰۷
بخش نخست/ گفت‌و‌گوی تفصیلی دفاع پرس با "مهدی قلی‌رضایی"؛
"همه غواصان که از کربلای چهار با وجود زخم‌هایی که حداقل همه کف پایشان پر از زخم نی وسیم خاردار بود و اکثر آنها هم عفونت کرده را به رو نمی‌آوردند و عاشقانه و مصمم برای عملیات بعدی آماده می‌شدند."
کد خبر: ۸۳۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۰۱
جواد محمدی در گفتوگو با دفاع پرس روایت کرد؛
"زیر نور قرمز و زرد منورها شاهد اصابت گلوله‌ها به سر و گردن بچه‌ها بودم. روی آب کاملاً از خون بچه‌ها سرخ شده بود. حالا بر صدای تیربارها صدای اصابت گلوله‌ها به تن و سر بچه‌ها و سطح آب هم اضافه شده بود."
کد خبر: ۷۸۷۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۰۴
"مهدی قلی رضایی" در گفتوگو با دفاع پرس روایت کرد؛
"کریم در داخل خورشیدی‌ها بود که تیر خورد. پس از مجروحیت بر روی خورشیدی‌ها افتاد و میله‌های خورشیدی در سرش فرو رفت. وقتی آب در جذر پایین رفت کریم از سرش آویزان شد. نیزه خورشیدی در سرش برایم تداعی‌گر سرهای شهدای کربلا بر سر نیزه‌ها بود."
کد خبر: ۷۶۶۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۲۱
باحضور شاعران و ایثارگران
یاد و خاطره 175 شهید غواص که به تازگی تفحص شده‌اند در شب شعر و خاطره‌ای که امروز بعد از ظهر در حوزه هنری برگزار شد، گرامی داشته شد.
کد خبر: ۴۷۵۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۰
"لشکر خوبان" حاوی خاطرات مهدی‌قلی رضایی، از رزمندگان اطلاعات عملیات در دوران دفاع مقدس توسط سوره مهر منتشر شد.
کد خبر: ۸۸۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۱
شورای فرهنگ عمومی و نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی از پدید آورندگان کتاب "لشکر خوبان" تجلیل کردند.
کد خبر: ۴۶۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۲۴
