پاساژ

پاساژ
بریده کتاب؛

روایتی از حماسه‌آفرینی گردان یاسین در عملیات «کربلای۴»

اول قرار بود گروهان ستار داخل اروند شود و وقتی رسید وسط اروند به فاصله سه دقیقه، ما داخل شویم و بعد هم گروهان‌های غفار و جبار. در کناره اروند، یک نفر با لباس بسیجی و کلاه آهنی ایستاده بود و بچه‌ها را از زیر قرآن رد می‌کرد. بعضی که او را می‌شناختند، می‎بوسیدنش. جلوتر رفتم، دیدم برادر حاج اسماعیل قاآنی فرمانده عزیز و دلاور لشکر است.
کد خبر: ۵۷۴۸۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۳

پربیننده ها