صمدیه لباف

صمدیه لباف

روایتی مشروح از شهیدی که دانشگاه شریف به نام اوست

عباس از من خداحافظی کرد و داخل کوچه شد. لحظه‌ای بعد صدای شلیک گلوله بلند شد. من لنگ را برداشته و داخل کوچه شدم که دیدم «مجید شریف‌واقفی» با صورت روی زمین افتاده است.
کد خبر: ۲۳۸۳۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۶

پربیننده ها